شادی و آرامش از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

مشخصات کتاب

سرشناسه : بیستونی، محمد، - 1337

عنوان و نام پدیدآور : شادی و آرامش از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه= Happy and peace of mind in Quran Nahj - ol - balaghah/ با نظارت محمد بیستونی؛ گروه تحقیق محمد الهی، حسن محبی، لیلا حمداللهی.

مشخصات نشر : تهران : بیان جوان ، 1384.

مشخصات ظاهری : [263] ص.؛ 14/5×10/5س م.

شابک : 15000 ریال: 964-8399-36-0

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : کتابنامه: ص. 247 - 249؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : آرامش و آسایش -- جنبه های قرآنی.

موضوع : آرامش و آسایش -- احادیث.

موضوع : شادی -- جنبه های مذهبی -- اسلام.

موضوع : اسلام و بهداشت روانی.

شناسه افزوده : الهی، محمد

شناسه افزوده : محبی، حسن

شناسه افزوده : حمدالهی، لیلا، - 1357

رده بندی کنگره : BP104/آ42ب9 1384

رده بندی دیویی : 297/159

شماره کتابشناسی ملی : م 84-5463

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

اَلاِْهْداءِ

اِلی سَیِّدِنا وَ نَبِیِّنا مُحَمَّدٍ

رَسُولِ اللّهِ وَ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَ اِلی مَوْلانا

وَ مَوْلَی الْمُوَحِّدینَ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلی بِضْعَةِ

الْمُصْطَفی وَ بَهْجَةِ قَلْبِهِ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ وَ اِلی سَیِّدَیْ

شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، السِبْطَیْنِ، الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ اِلَی الاَْئِمَّةِ التِّسْعَةِ

الْمَعْصُومینَ الْمُکَرَّمینَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ سِیَّما بَقِیَّةِ اللّهِ فِی الاَْرَضینَ وَ وارِثِ عُلُومِ

الاَْنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ، الْمُعَدِّ لِقَطْعِ دابِرِالظَّلَمَةِ وَ الْمُدَّخِرِ لاِِحْیاءِ الْفَرائِضِ وَ مَعالِمِ الدّینِ ،

الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صاحِبِ الْعَصْرِ وَ الزَّمانِ عَجَّلَ اللّهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریفَ فَیا مُعِزَّ

الاَْوْلِیاءَوَیامُذِلَ الاَْعْداءِاَیُّهَاالسَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَْرْضِ وَالسَّماءِقَدْمَسَّنا

وَ اَهْلَنَا الضُّرَّ فی غَیْبَتِکَ وَ فِراقِکَ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ

مُزْجاةٍ مِنْ وِلائِکَ وَ مَحَبَّتِکَ فَاَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ مِنْ مَنِّکَ وَ

فَضْلِکَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا بِنَظْرَةِ رَحْمَةٍ مِنْکَ

اِنّا نَریکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ

(4)

ص:4

متن تأییدیه حضرت آیت اللّه خزعلی مفسّر و حافظ کل قرآن کریم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

هر زمانی را زبانی است یعنی در بستر زمان خواسته هایی نو نو پدید می آید که مردم آن دوران خواهان آنند. با وسائل صنعتی و رسانه های بی سابقه خواسته ها مضاعف می شود و امروز با اختلاف تمدن ها و اثرگذاری هریک در دیگری آرمان های گوناگون و خواسته های متنوع ظهور می یابد بر متفکران دوران و افراد دلسوز خودساخته در برابر این هنجارها فرض است تا کمر خدمت را محکم ببندند و این خلأ را پر کنند همان گونه که علامه امینی با الغدیرش و علامه طباطبایی با المیزانش. در این میان نسل جوان را باید دست گرفت و بر سر سفره این پژوهشگران نشاند و رشد داد. جناب آقای دکتر محمد بیستونی رئیس هیئت مدیره مؤسسه قرآنی تفسیر جوان به فضل الهی این کار را بعهده گرفته و آثار ارزشمند مفسران را با زبانی ساده و بیانی شیرین، پیراسته از تعقیدات در اختیار نسل جوان قرار داده علاوه بر این آنان را به نوشتن کتابی در موضوعی که منابع را در اختیارشان قرار داده دعوت می کند. از

ص:5

مؤسسه مذکور دیدار کوتاهی داشتیم، از کار و پشتکار و هدفمند بودن آثارشان اعجاب و تحسینم شعله ور شد، از خداوند منان افاضه بیشتر و توفیق افزونی برایشان خواستارم. به امید آنکه در مراحل غیرتفسیری هم از معارف اسلامی درهای وسیعی برویشان گشاده شود.

آمین رب العالمین .

21 ربیع الثانی 1425

21 خرداد 1383

ابوالقاسم خزعلی

ص:6

مقدمه

آرامش یکی از گمشده های مهمّ بشر بوده و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند . تاریخ بشر پر است از صحنه های غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است .

ترس و اضطراب ، اثر گرایش و دلبستگی به دنیاست . ناآرامی افراد عادی به دلیل اتکای آنان به چیزی است که خود تکیه گاهی ندارد ، از این رو به صورت ضرب المثل گفته شده ؛ انسان غرق شده به هر گیاهی تکیه می کند و دست می اندازد تا نجات پیدا کند ، زیرا خیال می کند آن گیاه در دریا ریشه دارد و قوی است . کسانی که در محبت دنیا غرق شده اند ، دست و پا می زنند و هر لحظه احساس خطر می کنند و به این و آن متمسک می شوند و به زرق و برق ها تکیه می کنند تا از اضطراب

ص:7

برهند ولی نمی توانند ، قرآن کریم درباره گرفتاران آتش دوزخ می فرماید :

شادی و آرامش (7)

وَ رَضُوا بِالْحَیوةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَ نُّوا بِها ... : این ها به دنیا بسنده کرده اند و راضی و مطمئن شده اند . (1)

وَ مَاالْحَیوةُ الدُّنْیا اِلاّ مَتاعُ الْغُروُرِ: دنیا متاع فریب است و انسان را می فریبد(2)

ذلِکَ بِاَنَّ اللّهَ هُوَ الْحَقُّ : اگر غریق به فریبگاه تکیه کند ، قطعا نمی آرامد و اینکه مردان الهی مطمئنند ، برای آن است که به حق متکی اند و حق ، ثابت مطلق است .(3)

ص:8


1- 1 7 / یونس .
2- 20 / حدید .
3- 62 / حج .

آنچه ماندنی است باید مطلوب و محبوب ما باشد ، قرآن کریم می فرماید :

اَلاآ اِنَّ اَوْلِیآءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ : اولیای الهی نه ترسی دارند و نه محزون می شوند .(1)

چون چیزی که محبوب آنهاست ، از بین رفتنی نیست و چیزی که از بین رفتنی است ، محبوبشان نیست .

انسان از دو راه آسیب می بیند: یا به خاطر ازدست دادن چیزی که در گذشته داشته، یا احتمال از دست دادن چیزی در آینده ، او را نگران می کند ، ولی انسان مؤمن ، نه غم گذشته دارد و نه اندوه آینده او را مشغول می سازد ؛ مَنْ امَنَ بِاللّهِ

ص:9


1- 62 / یونس .

وَالْیَوْمِ الاْخِرِ وَ عَمِلَ صلِحا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ .(1)

این نوشتار که حاصل تحقیق سه نفر از قرآن پژوهان عزیز بنام آقایان حسن محبّی و محمّدالهی و خانم لیلاحمداللهی می باشدبه ابعادمختلف موضوع پرداخته و راه کارهای مناسبی را با استمداد از آیات نورانی قرآن کریم و روایات نقل شده از معصومین علیهم السلام ارائه می دهد. امیدوارم این قبیل تلاش های قرآنی ذخیره عالم قبر و آخرت همگی باشد.

دکتر محمد بیستونی

رئیس هیئت مدیره مؤسسه قرآنی تفسیر جوان

24 آذرماه 83

مصادف با سالروز ولادت کریمه اهل بیت فاطمه معصومه علیهاالسلام

ص:10


1- 69 / مائده .

شادی چیست ؟

مرحوم شهید مطهری (ره) در این زمینه می فرماید : «سرور ، حالت خوش و لذّت بخشی است که از علم و اطّلاع بر اینکه یکی از هدف ها و آرزوها ، انجام یافته یا انجام خواهد یافت ، به انسان دست می دهد . و غم و اندوه ، حالت ناگوار و دردناکی است که از اطلاع بر انجام نشدن یکی از هدف ها و آرزوها به انسان دست می دهد» .(1)

اسلام دین فطرت است و به تمام نیازهای طبیعی و فطری انسان توجّه دارد ، پیروان خود را به شادی های مثبت و سازنده و امور مفرّح ، دعوت می نماید چراکه استفاده از امور مفرّح در موقع مناسب و با رعایت حدود

ص:11


1- استاد شهید مطهری (ره) ، مقالات فلسفی ، جلد 2 ، صفحه 66 .

لازم ، برای تجدید نشاط و کاستن از یکنواختی زندگی بسیار مؤثر است .

علی علیه السلام می فرماید : «اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَما تَمَلُّ الاَْبْدانُ فَابْتَغُوا لَها طَرائِفَ الْحِکْمةِ : این دل ها همانند بدن ها خسته و افسرده می شوند و نیاز به استراحت دارند ، در این حال ، نکته های زیبا و نشاط انگیز برای آنها انتخاب کنید .(1)

و در روایتی دیگر می فرماید :

«لِلْمُؤْمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ : فَساعَةٌ یُناجی فیها رَبَّهُ وَ ساعَةٌ یَرُمُّ مَعاشَهُ وَ ساعَةٌ یُخَلّی بَیْنَ نَفْسِه وَ بَیْنَ لَذَّتِها فیما یَحِلُّ وَ یَجْمِلُ : لازم است بر مؤمن شبانه روزش را به سه قسمت تقسیم کند : قسمتی را برای راز و نیاز با خدا ، قسمتی برای امرار معاش و تأمین زندگی و قسمتی هم برای بهره برداری از لذّت های

ص:12


1- نهج البلاغه فیض الاسلام ، قصار 188 .

حلال و نیکو .(1)

امام رضا علیه السلام فرمود : «اوقات خود را به چهار بخش تقسیم کنید : بخشی را برای عبادت ، بخشی را برای کار و فعالیت برای تأمین زندگی ، بخشی را برای معاشرت و مصاحبت با برادران مورد اعتماد و کسانی که شما را به عیوبتان واقف سازند و بخشی را به تفریحات و لذایذ خود اختصاص دهید و از مسرت و نشاط ساعت تفریح و شادی ، نیرو و توان انجام وظایف دیگر خود را تأمین نمایید» (2)

تعریف آرامش

آرامش حالتی است که تألمات روحی در انسان به کمترین حدّ خود می رسد و بر

ص:13


1- نهج البلاغه فیض الاسلام ، قصار 382 .
2- بحارالانوار ، جلد 17 ، صفحه 208 .

اثر مسرّت باطنی انسان آشکار می گردد و انسان برای لحظه ای از قید غم ها آزاد می شود . آرامش ، احساس مثبتی است که از حسّ رضایتمندی و پیروزی به دست می آید (1) و اضطراب نقطه مقابل حالت مذکور است .

آرامش دل های طوفان زده در گرو ایمان به خداست

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ اِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ایاتُهُ زادَتْهُمْ ایمانًا وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ .

ایمان آوردگان تنها آن کسانی هستند که هر گاه یاد [و نام] خدا به میان آورده شود قلبهایشان ترسان می گردد و هنگامی که آیات [و نشانه های یکتایی و قدرت[ او بر آنان تلاوت شود [به آن گوش جان می سپارند و کلام حق] بر ایمان آنان

ص:14


1- جان مارشال ریو ، انگیزش و هیجان ، ترجمه : سید یحیی محمدی ، صفحه 367 .

می افزاید و تنها بر پروردگار خویش اعتماد می کنند .(1)

این آیه به وصف ایمان آوردگان پرداخته و می فرماید:

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ

ایمان آوردگان راستین تنها کسانی هستند که چون نام و یاد خدا به میان آورده شود دل هایشان ترسان گردد و از عدالت و دادگری و حسابرسی و کیفر و قدرت او بترسند و هرگاه آیات او بر آنان تلاوت گردد و از نعمت ها و فزون بخشی ها واحسانها و بخشایش و پاداش پرشکوه وی یاد شود به آرامش خاطر پرکشند و بر ایمانشان بیفزاید؛ درست همانگونه که می فرماید: «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».(2)آگاه باش که با یاد و نام بلند خدا، دل ها و قلب ها به ساحل آرامش می رسد.

ص:15


1- 2 / انفال.
2- 28 / رعد .

با این بیان آن گونه که برخی پنداشته اند، میان این دو آیه ناسازگاری نیست؛ چرا که ترس ازخدا به مفهوم ترس از کیفراوست و اطمینان و آرامش دل، در پرتو یاد نمودن بخشایش و مهر اوست؛ و این دو با هم سازگارند.

نکته دیگر این که ایمان آوردگان هنگامی که به یاد نعمت ها و آمرزش خدا می افتند، با حسن ظنّ به او، آرامش خاطر می یابند و زمانی که به یاد گناهان خویش می افتند ناراحت و پریشان خاطر می شوند . به هرحال واژه «وَجَل» به مفهوم ترسی است که با اندوه همراه است .

وَ اِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ایاتُهُ زادَتْهُمْ ایمانًا

و هنگامی که قرآن بر آنان تلاوت گردد بر یقین و ایمانشان می افزاید.

به باور «ابن عبّاس» منظور این است که بر ایمان و باور آنان نسبت به آیاتی که به تدریج از سوی خدا فرود می آید، می افزاید .

ص:16

وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ : اینان در فراز و نشیب های زندگی به خدا اعتماد می کنند و کارشان را به او وامی گذارند . به باور پاره ای، آنان به خدا امید می بندند که پاداش آنان را می دهد.

اَلَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ.

همانان که نماز [وراه رسم آزادمنشانه آن] رابرپامی دارند و ازآنچه روزی آنان ساخته ایم [در راه شایسته] انفاق می کنند .(1)

این یاد آوری از نماز و زکات و رعایت آن دو، نشانگر احترام به حقوق خدا و خلق خداست و بدان دلیل است که مردم در انجام شایسته و بایسته آنها دقّت بیشتری داشته باشند.

ص:17


1- 3 / انفال.

اُولآئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ.

[آری] آن ایمان آوردگان راستین اینانند. برای آنان در پیشگاه پروردگارشان درجاتی [پرفراز] و آمرزش و روزی ارزشمندی خواهد بود . (1)

برخی گفته اند منظور این است که اینان در بهشت پرطراوت و زیبا دارای مقامات و درجات والایی هستند وخدای پرمهر آنان را از آمرزش و رزقی بزرگ و همیشگی بهره ور خواهد ساخت. گفتنی است که آن گروه از دانشورانی که به باور شان ایمان قابل فزونی و کاستی است و نیز کارهایی که به وسیله اعضا و اندامها انجام می شود جز ایمان است، به این گونه آیات استدلال می کنند. به باور اینان، از این آیات چنین دریافت می گردد که تنها کسانی دارای ایمان واقعی هستندکه به این ویژگیها آراسته

1 4 / انفال.

(18) شادی و آرامش

ص:18


1- 4 / انفال.

باشند. با این بیان اگر کسی با یاد خدا دلش ترسان نگردد و باشنیدن آیات او ایمانش افزون نشود و از انجام شایسته نماز و برپاداشتن راه و رسم آن بهره ور نباشد و حقوق مالی خویش یا زکات را نپردازد و برخدای یکتا توکّل و اعتماد نکند و... چنین کسی از نعمت ایمان بی بهره است. امّا پاسخ این است که این ویژگیها و اوصاف از آنِ ایمان آوردگان برجسته و ممتاز است نه همه ایمان آوردگان. با این بیان ممکن است مردم باایمان از نظر ایمان و باور باهم یکسان و از نظر عمل و فرمانبرداری از خدا متفاوت باشند، چرا که ترس قلبی یک امر واجبی نیست بلکه پسندیده و مستحب است و نماز و انفاق نیز شامل واجب و غیر واجب می گردد پس به نظر می رسد این آیات به ایمان آوردگان ممتاز و برجسته نظر دارند و نه همه مؤمنان. و این آیات نشانگر این مفهوم و معنی نیستند که هرکسی از نظر ایمان و عمل در مرحله ای فروتر از اینان باشد از ایمان آوردگان نیست.

شادی و آرامش (19)

ص:19

«ابن عبّاس» می گوید: از این آیات دریافت می گردد که کُفرگرایان از آفریدگار هستی ترس و هراسی ندارند و از این صفات و خصوصیات بی بهره اند.(1)

آرامش واقعی در پرتو ایمان و تقوا

اَلا اِنَّ اَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ.

بهوش باشیدکه دوستان خدانه بیمی خواهندداشت ونه آنان اندوهگین خواهندشد(2)

ص:20


1- تفسیربیان30جلدی،دکترمحمّدبیستونی،انتشارات فراهانی،جلد9، صفحه286تا290.
2- 62 / یونس.

«خَوْف»: بسان دو واژه «فَزَع» و «جَزَع» همانند وهم معنا هستندو از ترس و اضطراب درونی از رویدادن رویدادی ناگوار خبر می دهند. با این بیان خوف به مفهوم دلهره، ترس و احساس نا امنی است که در برابر آن، آرامش خاطر و امنیّت است.

«حُزْن»: به مفهوم اوج اندوه در برابر شادمانی است. این واژه دراصل از ریشه «حَزْن» که به معنای زمین سخت است ، برگرفته شده است .

این آیه روشنگری می کند که امنیّت و آرامش در این سراوسرای آخرت تنها در گرو ایمانِ آگاهانه و خالصانه و پرواپیشگی است و بر این اساس است که آن مردم شایسته کرداری که بر فرمان خدا دل می سپارند و براساس مقررات او زندگی می کنند، خدا آنان را دوست می دارد و در روز رستاخیز نیز نه بیمی از کیفر دارند و نه اندوهگین خواهند شد.

و از دیدگاه چهارمین امام نور امام سجاد علیه السلام منظور ازدوستان خدا کسانی هستند که مقررات او رااحترام گذارند و به فرمان پیامبرش عمل کنند، از آنچه خدا تحریم فرموده است بپرهیزند و در این سرای زود گذر و فناپذیر پارسایی پیشه سازند و به پاداش پرشکوه خدا مشتاق باشند، روزی حلال و پاکیزه را در زندگی بجویند و هزینه

ص:21

کنند و نظرشان از به دست آوردن ثروت و امکانات، فخر فروشی و روی هم انباشتن آنهانباشد و حقوق آن رابپردازند. چنین کسانی همانها هستند که خداوند آن چه را کسب کرده اند برای آن ها مبارک و پر تداوم می گرداند و به خاطر آن چه که برای آخرتشان پیش می فرستند به آن ها پاداش می دهد .

«اِنَّهُمُ الَّذینَ اَدَّوا فَرائِضَ اللّهِ وَاَخَذُوا بِسُنَنِ رَسُولِ اللّهِ، وَتَورَّعُوا عَنْ مَحارِمِ اللّهِ، وَ زَهَدُوا فی عاجِلِ هذِهِ الدُّنْیا، وَرَغِبُوا فیما عِنْدَ اللّهِ وَ اکْتَسَبُوا الطَّیِّبِ مِنْ رِزْقِ اللّهِ لِمَعاشِهِمْ، لایُریدُونَ بِهِ التَّفاخُرَ وَالتَّکاثُرَ ثُمَّ أَنْفَقُوهُ فیما یَلْزَمُهُمْ مِنْ حُقُوقٍ فَاُولئِکَ الَّذینَ یُبارِکُ اللّهُ لَهُم فیمَا اکْتَسَبُوا وَ یُثابُونَ عَلی ما قَدَّمُوا مِنْهُ لآِخِرَتِهِم.»(1)

ص:22


1- تفسیر عَیّاشی، ج 2، ص 124 و 131.

اَلَّذینَ امَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ : همان کسانی که ایمان آورده و پروای خدا پیشه ساخته بودند.(1)

لَهُمُ الْبُشْری فِی الْحَیوةِ الدُّنْیا وَفِی الاْخِرَةِ لاتَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ : برای آنان در زندگی دنیا و در سرای آخرت نوید[رستگاری و پاداش پرشکوه [است. برای وعده های خدا [تخلّف پذیری و] تبدیلی نیست، [و[ این است آن کامیابی پرشکوه.(2)

«بُشْری»: به مفهوم بشارت و نویدی است که آثار شادی و شادمانی را در چهره آشکار می سازد.

ص:23


1- 63 / یونس.
2- 64 / یونس.

منظور از نوید و مژده این جهان و جهان دیگر که در آیه شریفه آمده، چیست ؟

1 به باور گروهی منظور از نوید در دنیا همان نویدی است که فرشتگان به هنگامه مرگ به ایمان آوردگان می دهند و به آنان می گویند: نترسید و اندوهگین نباشید و به بهشت پرطراوت و زیبا بشارتتان باد(1).

2 از دیدگاه پاره ای منظور ازنویددر زندگی دنیا خوابهای خوش و خوبی است که انسان با ایمان در مورد خود می بیند و یا دیگران در مورد او می بینند و نوید در سرای آخرت نیز آن است که در روز رستاخیز و به هنگام بیرون آمدن از رحم زمین او را به بهشت پرطراوت و زیبا مژده می دهند. این بیان از حضرت باقر علیه السلام و نیز از پیامبر

ص:24


1- 30 / فُصِّلَتْ.

گرامی صلی الله علیه و آله روایت شده است.

و از حضرت صادق علیه السلام آورده اند که به یکی از بندگان خدا فرمود: «یا عُقْبَةَ! لایَقْبَلُ اللّهُ مِنَ الْعِبادِ یَوْمَ الْقِیامَةِ إلاّ هذَا الدّینَ الَّذی أَنتُم عَلَیْهِ وَ...»(1)

هان ای عقبه! خدا در روزرستاخیز از بندگان خود جز همین دین و آیینی که شما بر آن هستید نخواهد پذیرفت و چیزی میان یکی از شما و میان دیدن آنچه دیدگانش را روشن سازد جز آنکه نفس او به گلوگاه رسد فاصله ای نیست. آنگاه فرمود: این واقعیت در کتاب خدا نیز آمده است و از پی آن به تلاوت این آیه پرداخت که: لَهُمُ الْبُشْریفِی الْحَیوةِ الدُّنْیا...

و پاره ای نیزآورده اندکه: برای انسان باایمان دری ازقبرش به سوی بهشت پرطراوت

ص:25


1- . تفسیر عَیّاشی، ج 2، ص 125 و 126 و 33.

و زیبا گشوده می شود و پیش از آنکه او وارد بهشت گردد، آنچه را برایش آماده شده است به چشم خود می نگرد.

لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ.(1)

دل آرام گیرد ز نام خدای

اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.

کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا به [ ساحل] آرامش می رسد، بهوش باشید که دل ها تنها با یاد خدا آرامش می یابد.(2)

در آیه مورد بحث می فرماید :

ص:26


1- تفسیر بیان 30 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات فراهانی، جلد 11، صفحه 189 تا 192.
2- 28 / رعد.

(26) شادی و آرامش

الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ

همان کسانی که پس از بازگشت از بیراهه و گناه، به یکتایی خدا و صفات ویژه او ایمان آورده و رسالت و دعوت پیامبرش را با جان و دل می پذیرند و به کتاب و وحی و آنچه از سوی خدا فرود آمده است گردن می گذارند و دل هایشان به یاد خدا به ساحل آرامش می رسد و آرامش می یابد .

واژه «ذِکْر» به مفهوم پدید آمدن معنی برای نفس است و گاه به آگاهی و گفتاری که مفهوم و معنی را در برابر چشم باطن آشکار می سازد نیز گفته می شود. با این بیان، در این آیه خدا انسان باایمان را این گونه وصف می کند که با یاد خدا به آرامش قلب می رسد و در آیه دیگری می فرماید: ایمان آوردگان تنها آن کسانی هستند که چون خدا یاد شود دل هایشان بترسد... .

ص:27

اِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ اِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ.(1)

در آیه مورد بحث منظور این است که انسان باایمان با یاد خدا و با نگرش بر نعمت های گوناگون و پاداش پرشکوه او به ساحل آرامش خاطر می رسد و در آنجا منظور این است که با یاد خدا و توجه به عدل و کیفر عادلانه او ترسان شده و خاطرش پریشان می گردد.

أَلا بِذِکْرِاللّهِ تَطْمَئِنُ الْقُلُوبُ : بهوش باشید که با یاد خداست که دل ها آرامش می یابد .

و بدین سان خدای فرزانه بندگانش را تشویق می کند که دل های طوفان زده خود را با یاد مهر و لطف و نعمت های بی کران و پاداش پرشکوه او آرامش بخشند؛ چرا که وعده خدا تخلف ناپذیر است و چیزی برای آرامش دل های نگران بهتر و

ص:28


1- 2 / اَنْفال.

آرام بخش تر از نویدهای خدا نیست.(1)

آرامش بیشتر در سایه ایمان برتر

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا

اوست آن کسی که [نعمت گرانِ] آرامش را بر دل های مؤمنان فرود آورد تا ایمانی بر ایمان خود بیفزایند؛ و سپاهیان آسمانها و زمین، تنها از آن خداست؛ و خدا هماره دانا و فرزانه است . (2)

ص:29


1- تفسیر بیان 30 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات فراهانی، جلد 13، صفحه 250 تا 251.
2- 4 / فتح.

«سَکینَة»: این واژه از ماده «سُکُون» به مفهوم آرامش دل و اطمینان خاطر آمده است.

موهبت خدا بر مردم با ایمان

در مورد حقیقت این آرامش دل یا «سَکینَة» دیدگاه ها متفاوت است: از دیدگاه گروهی منظور از این سکینه و آرامش آن است که: خدای فرزانه با لطف خویش و بر اثر ارزانی داشتن بینش ژرف و ایمان استوار و بسیاری دلایل روشنگر و الهام بخش، به روح مردم با ایمان قرار و آرامش می بخشد؛ به گونه ای که در راه زندگی از آفت شکّ و تردید و دلهره و نگرانی محفوظ می مانند و با دلی آرام و قلبی مطمئن راه کمال را گام می سپارند، در حالی که مردم فاقد ایمان و پروا از آرامش یقین و اطمینانِ روح بی بهره اند و دستخوش تزلزل و اضطراب؛ و با نخستین موج تردید و شبهه

دچار نگرانی و بی قراری می گردند و قلب شان دستخوش طوفان می شود.

ص:30

در ادامه آیه می فرماید: لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِم ثمره این آرامش ، افزایش ایمان و بالعکس می باشد .

وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ : و سپاهیان آسمان ها و زمین از آنِ خداست.

«ابن عباس» می گوید: و خدای توانا لشکریان آسمانها و زمین را که فرشتگان و پریان و انسان ها و شیطان ها و دیگر پدیده ها باشند، همه را تحت فرمان خود دارد و همه از آنِ او هستند و فرمانبردار او؛ به همین جهت اگر بخواهد شما را به وسیله آنان یاری می رساند.

در این فراز از آیه این نکته به روشنی آمده است که همه پدیده ها آفریده خدا و فرمانبردار اویند ؛ به همین جهت اگر بخواهد تا شرک گرایان و ظالمان و اصلاح ناپذیران را به کیفر گناهانشان نابود سازد، همه را به بوته هلاکت می سپارد و او از حال و روز آنان و نسل و تبارشان آگاه است و به خاطر دانش و

ص:31

حکمت خویش به آنان مهلت می دهد. ذات پاک و بی همتای او از روی ناتوانی و نیاز دستور جهاد بر ضد دشمنانش را صادر نکرده و از این زاویه مردم با ایمان را به پیکار کفر و بیداد فرمان نداده است، بلکه این فرمان به خاطر آن است که به جهادگرانِ پراخلاص راه حق و عدالت پاداشی شکوهبار ارزانی دارد.

لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَکَانَ ذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا

[آری، خدا نعمت آرامش را بر دل های مردم توحیدگرا فرود آورد] تا مردان و زنان با ایمان را در بوستان هایی [از بهشت] که از زیر [درختان] آن جویبارها روان است، درآورد، در حالی که آنان در آنجا جاودانه خواهند بود و [خدا] بدی های آنان

ص:32

را ازآنهادورمی سازد؛ و این [فرجام شکوهبار] درپیشگاه خدا کامیابی بزرگی است. (1)

(32) شادی و آرامش

«فَوْز»: به پیروزی و نایل آمدن به نعمت ها و خیرات توأم با سلامت و امنیت گفته می شود. روشن است که آیه شریفه تقدیری دارد که این گونه است: هان ای پیامبر! ما این پیروزی نمایان را برایت روزی ساختیم تا خداوند گناهان امت و مردم ات را ببخشاید؛ و ما چنین کردیم تا مردم با ایمان را به بوستان های پرطراوت و زیبای بهشت که از زیرِ درختان آن جویبارها روان است درآوریم.

خَالِدِینَ فِیهَا آنان در آنجا جاودانه خواهند بود و نعمت های پربرکت بهشت برای آنان ماندگار و پایان ناپذیر خواهد بود.

وَیُکَفِّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ

ص:33


1- 5 / فتح.

و افزون برآنچه آمد،خدای فرزانه گناهان آنان را که در دنیامرتکب شده اند، همه را ازپرونده آنان می زداید و می پوشاند.

وَ کَانَ ذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِیمًا : و این پیروزی شکوهباری است که در نزد خدا ارزشمند است.(1)

انفاق آرامش بخش است

وَ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ اَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَتَثْبیتا مِنْ اَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ اَصابَها وابِلٌ فَاَتَتْ اُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَاِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ

ص:34


1- تفسیر بیان 30 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات فراهانی، جلد 26، صفحه 129 تا 132.

و ( کار ) کسانی که اموال خود را برای خشنودی خدا وتثبیت ( ملکات انسانی در ) روح خود ، انفاق می کنند ،همچون باغی است که در نقطه بلندی باشد و باران های درشت به آن برسد ( و از هوای آزاد و نور آفتاب ، به حدّ کافی بهره گیرد ) و میوه خود را دو چندان دهد ( که همیشه شاداب وباطراوت است ) و خداوند به آن چه انجام می دهید ، بینا است. (1)

« طَلَّ » به معنی باران دانه ریز است که گاه به صورت غبار به روی گیاهان می ریزد و گاه به شبنم نیز گفته می شود .

جمله « اِبْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبیتا مِنْ اَنْفُسِهِم » انگیزه های انفاق صحیح و الهی را بیان می کند و آن ، دو چیز است ؛ « طلب خشنودی خدا » و « تقویت روح ایمان

ص:35


1- 265 / بقره.

و ایجاد آرامش در دل و جان » . این جمله می گوید : انفاق کنندگان واقعی کسانی هستند که تنها به خاطر خشنودی خدا و پرورش فضایل و تثبیت این صفات در درون جان خود و همچنین پایان دادن به اضطراب و ناراحتی هایی که بر اثر احساس مسؤولیّت در برابر محرومان در وجدان آن ها پیدا می شود ، اقدام به انفاق می کنند ( بنابراین «مِن» در آیه به معنی "فی" خواهدبود). جمله « وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ » هشداری است به همه کسانی که می خواهند عمل نیکی انجام دهند که مراقب باشند کوچک ترین آلودگی از نظر نیّت یا طرز کار پیدا نکنند ، زیرا خداوند کاملاً مراقب اعمال آن ها است. (1)

ص:36


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 2، صفحه 269 تا 271 .

آرامش شبانگاهی

فالِقُ الاِْصْباحِ وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبانا ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ

او شکافنده صبح است و شب را مایه آرامش و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است ، این اندازه گیری خداوند توانای دانا است. (1)

« فَلَق » در اصل به معنی شکافتن است و این که صبح را فَلَق می گویند نیز به همین مناسبت می باشد ، « أِصْباح » و « صُبْحْ » هر دو به یک معنی است .

« حُسْبان » مصدر از ماده « حِساب » ، به معنی حساب کردن است و در این جا ممکن است منظور این بوده باشد که گردش منظم و سیر مرتب این دو کره آسمانی

ص:37


1- 96 / انعام.

( البته منظور از حرکت آن در نظر ما است که ناشی از حرکت زمین است ) موجب می شود که شما بتوانید برنامه های مختلف زندگی خود را تحت نظام و حساب درآورید .

شادی و آرامش (37)

تعبیر بالا از تعبیرهای بسیار زیبایی است که در این جا به کار رفته است ، زیرا تاریکی شب به پرده ضخیمی تشبیه شده که روشنایی سپیده دم آن را چاک زده ازهم می شکافد و این موضوع هم درباره صبح صادق تطبیق می کند و هم صبح کاذب ، زیرا کاذب به روشنایی کم رنگی گفته می شود که در آخر شب به صورت عمودی از مشرق در آسمان پاشیده می شود و همچون شکافی است که از طرف شرق به غرب در خیمه تاریک و سیاه شب پدید می آید و صبح صادق که بعد از آن طلوع می کند به شکل نوار سفید و درخشان و زیبایی است که در آغاز در پهنه افق مشرق آشکار می شود ، گویی چادر سیاه شب را از طرف پایین در امتداد شمال و جنوب شکافته و

ص:38

پیش می رود و تدریجا بالا آمده و سراسر آسمان را فرامی گیرد .

قرآن علاوه بر این که کرارا روی نعمت نور و ظلمت و شب و روز تکیه کرده ، دراین جا روی مسأله طلوع صبح تکیه می کند که یکی از نعمت های بزرگ پروردگار است زیرا می دانیم این پدیده آسمانی نتیجه وجود جوّ زمین ( یعنی قشر ضخیم هوا که دور تا دور این کره را پوشانیده ) می باشد ، اگر اطراف کره زمین همانند کره ماه جوّی وجودنداشت نه بین الطلوعین و فلق وجودداشت و نه سپیدی آغاز شب و شفق ، بلکه آفتاب همانند یک میهمان ناخوانده بدون هیچ مقدمه سر از افق مشرق برمی داشت و نور خیره کننده خود را در چشم هایی که به تاریکی شب عادت کرده بود فورا می پاشید و به هنگام غروب مانند یک مجرم فراری ، یک مرتبه از نظرها پنهان می شد و در یک لحظه تاریکی و ظلمت وحشتناکی همه جا را فرامی گرفت ، اما وجود جوّ زمین و فاصله ای که درمیان تاریکی شب و روشنایی روز به هنگام طلوع و

شادی و آرامش (39)

ص:39

غروب آفتاب قرار دارد ، انسان را تدریجا برای پذیراشدن هریک از این دو پدیده متضادّ آماده می سازد و انتقال از نور به ظلمت و از ظلمت به نور ، به صورت تدریجی و ملایم و کاملاً مطبوع و قابل تحمّل انجام می گردد ، بسیار دیده ایم هنگام شب در یک اطاق پر نور که در یک لحظه چراغ خاموش می شود چه حالت ناراحت کننده ای به همه دست می دهد و اگر این خاموشی ساعتی طول بکشد ، هنگامی که چراغ بدون مقدمه روشن می شود باز حالت ناراحتی تازه ای به همه دست می دهد ، نور خیره کننده چراغ چشم را می آزارد و برای دیدن اشیاء اطراف دچار زحمت می شویم و اگر این موضوع تکرار پیدا کند مسلما برای چشم زیان بخش خواهد بود ، شکافنده صبح این شکل را به صورت

ص:40

بسیار عالی برای بشر حل کرده است.(1)

ولی برای این که تصور نشود شکافتن صبح دلیل این است که تاریکی و ظلمت شب ، چیز نامطلوب و یا مُجازات و سلب نعمت است بلافاصله می فرماید : خداوند « شب را مایه آرامش قرار داد : وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنا » .

این موضوع مسلم است که انسان در برابر نور و روشنایی تمایل به تلاش و کوشش دارد ، جریان خون متوجه سطح بدن می شود و تمام سلول ها آماده فعّالیّت

می گردند و به همین دلیل خواب در برابر نور چندان آرام بخش نیست ولی هرقدر

ص:41


1- علمای هیئت می گویند : طلوع صبح هنگامی شروع می شود که خورشید در سمت مشرق به 18 درجه فاصله به افق برسد و هنگامی تاریکی شب همه جا را می پوشاند و شفق ناپدید می گردد که خورشید در سمت مغرب به همان 18 درجه زیر افق برسد .

محیط تاریک بوده باشد خواب عمیق تر و آرامبخش تر است ، زیرا در تاریکی خون متوجه درون بدن می گردد و به طور کلی سلول ها دریک آرامی و استراحت فرومی روند ، به همین دلیل در جهان طبیعت نه تنها حیوانات بلکه گیاهان نیز به هنگام تاریکی شب به خواب فرومی روند و بانخستین اشعه صبح گاهان جنب و جوش و فعالیّت را شروع می کنند ، به عکس دنیای ماشینی که شب را تا بعد از نیمه بیدار می مانند و روز را تا مدت زیادی بعد از طلوع آفتاب درخواب فرومی روند و نشاط و سلامت خود را از دست می دهند.

در احادیثی که از طرق اهل بیت علیهم السلام وارد شده دستورهایی می خوانیم که همه با روح این مطلب سازگار است ، از جمله در نهج البلاغه از علی نقل شده که به یکی از دوستان خود دستور داد در آغاز شب هرگز به سیر خود ادامه مده زیرا خداوند شب را برای آرامش قرارداده است و آن را وقت اقامت نه کوچ کردن قرارداده در

ص:42

شب بدن خود را آرام بدار و استراحت کن(1)

(42) شادی و آرامش

در حدیثی که در کافی از امام باقر نقل شده می خوانیم : « تَزَوَّجْ بِاللَّیْلِ فَاِنَّهُ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنا : مراسم ازدواج را در شب قرار ده زیرا شب مایه آرامش است » ( همان طور که ازدواج و آمیزش صحیح جنسی نیز آرام بخش است ) .(2)در کتاب کافی می خوانیم که امام علی بن الحسین به خدمت کاران دستور می داد که هرگز به هنگام شب و قبل از طلوع فجر حیوانات را ذبح نکنند و می فرمود : « اِنَّ اللّهَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَنا لِکُلِّ شَیْ ءٍ : خداوند شب را برای همه چیز مایه آرامش قرار داده است » .(3)

ص:43


1- « تفسیر صافی » ، ذیل آیه .
2- « تفسیر صافی » ، ذیل آیه .
3- « تفسیر صافی » ، ذیل آیه .

برخی از عوامل آرامش

نقش خواب در آرامش انسان

وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتا : و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم. (1)

« سُبات » از ماده « سَبْت » در اصل به معنی "قطع کردن" است و سپس به معنی "تعطیل کار به منظور استراحت" آمده و این که « روز شنبه » در لغت عرب « یَوْمُ السَّبْت » نامیده شده ، به خاطر آن است که این نامگذاری متأثر از برنامه های یهود بوده که روز شنبه را روز تعطیلی می دانستند .

تعبیر به « سُبات » اشاره لطیفی به تعطیل قسمت های قابل توجهی از فعالیت های

جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین تعطیل موقت سبب استراحت و

ص:44


1- 9 / نبأ.

بازسازی اعضای فرسوده ، تقویت روح و جسم ، تجدید نشاط انسان ، دفع هرگونه خستگی و ناراحتی و بالاخره آمادگی برای تجدید فعالیت می شود .

با این که یک سوم زندگی انسان را « خواب » فراگرفته و همیشه انسان با این مسأله مواجه بوده ، هنوز اسرار خواب به خوبی شناخته نشده است و حتی این که چه عاملی سبب می شود که در لحظه معینی بخشی از فعالیت های مغزی از کار بیفتد و سپس پلک چشم ها بر هم آمده و تمام اعضای تن در سکون و سکوت فرورود ، هنوز به درستی روشن نیست .

« خواب » نقش عظیمی در سلامت انسان دارد وبه همین دلیل روانپزشکان تلاش می کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند ، چراکه بدون آن تعادل روانی آن ممکن نیست .

افرادی که به صورت طبیعی نمی خوابند ، افرادی پژمرده ، عصبانی ،

ص:45

افسرده ، غمگین و ناراحتند و به عکس کسانی که از خواب معتدلی بهره مندند ، به هنگامی که بیدار می شوند ، نشاط و توان فوق العاده ای در خود می بینند .

مطالعه بعد از یک خواب آرام بخش، بسیار سریع پیش می رود و کارهای فکری و جسمی بعدازچنین خوابی همیشه قرین موفقیت است و این هاهمه بیانگر نقش پراهمیت خواب در زندگی انسان است .

البته آن چه درباره اهمیت خواب گفته شد، منظورازآن یک خواب متعادل و مناسب است وگرنه پرخوابی مانندپرخوری ازصفات زشت وموجب بیماری های مختلف است.

و عجیب این که مقدار خواب طبیعی برای انسان ها یکسان نیست و هیچ گونه حد معینی برای آن نمی توان در نظر گرفت و لذا هر کس باید با تجربه ، نیاز خویش را به خواب با توجه به میزان فعالیت های جسمی و روحی خود دریابد .

و عجیب تر این که به هنگام بروز حوادث سخت که انسان ناچار است مدت ها بیدار بماند،

ص:46

مقاومت انسان دربرابربی خوابی،موقتاافزایش می یابد،خواب ازسرانسان می پرد و گاه به حداقل لازم یعنی یک یادوساعت می رسدولی بسیاردیده شده که این کمبودبه هنگام عادی شدن اوضاع، جبران می گردد و جسم و روح انسان طلب خودرا از خواب بازمی ستاند.

وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباسا : و شب را پوششی ( برای شما ).(1)

پرده شب ، لباس و پوششی است بر اندام زمین و تمام موجودات زنده ای که روی آن زیست می کنند ، فعالیت های خسته کننده زندگی را به حکم اجبار تعطیل می کند و تاریکی را که مایه سکون و آرامش و استراحت است ، بر همه چیز مسلط می سازد ، تا اندام های فرسوده مرمت گردد و روح خسته تجدید نشاط کند ، چراکه خواب آرام جز در تاریکی میسر نیست .

ص:47


1- 10 / نبأ.

از این گذشته با فروافتادن پرده شب ، نور آفتاب برچیده می شود که اگر به طور مداوم بتابد ، تمام گیاهان و حیوانات را می سوزاند و زمین جای زندگی نخواهد بود . قابل توجه این که درقرآن مجید به بسیاری از موضوعات مهم ، یک بار قسم یاد شده ، در حالی که به « شب » ، 7 بار سوگند یاد شده است . و می دانیم سوگند به امور مهم یاد می شود و این خود نشانه اهمیت پرده ظلمت شب است .

آن ها که شب را با نور مصنوعی روشن می سازند و تمام شب را بیدارند و به جای آن روز را می خوابند ، افرادی رنجور و ناسالم و فاقد نشاط می باشند .

در روستاها که به عکس شهرها شب زود می خوابند و صبح زود برمی خیزند ، مردمی سالم تر زندگی می کنند . شب ، منافع جنبی نیز دارد چراکه سحرگاهانش بهترین وقت برای راز و نیاز به درگاه محبوب و عبادت و خودسازی و تربیت نفوس است ، همان گونه که قرآن مجید در توصیف پرهیزگاران می گوید : « وَ بِالاَْسْحارِ

ص:48

هُمْ یَسْتَغْفِروُن : آن ها در سحرگاهان استغفار می کنند » ( 18 / ذاریات ). (1)

مسکن مایه آرامش

وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الاَْنْعامِ بُیُوتا تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَیَوْمَ اِقامَتِکُمْ وَ مِنْ اَصْوافِها وَ اَوْبارِها وَ اَشْعارِهااَثاثا وَ مَتاعا اِلی حینٍ : و خدا برای شمااز خانه هایتان محل سکونت ( و آرامش ) قرار داد و از پوست چهارپایان نیز برای شما خانه هایی قرار داد که کوچ کردن و روز اقامتتان به آسانی می توانید آن ها را جا به جا کنید و از پشم و کرک و موی آن ها اثاث و متاع (وسایل مختلف زندگی) تا زمان معینی قرار داد. (2)

ص:49


1- تفسیرجوان27 جلدی، دکترمحمّدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد26، صفحه12تا16.
2- 80 / نحل.

کلمه « بُیُوت » جمع « بیت » به معنی اطاق یا خانه است و ماده « بیتوته » که این کلمه از آن گرفته شده است در اصل به معنی توقف شبانه می باشد و از آن جا که انسان از اطاق و خانه خود بیشتر برای آرامش در شب استفاده می کند ، کلمه « بیت » به آن اطلاق شده است .

همان گونه که در آغاز این سوره گفتیم یکی از نام های این سوره ، سوره نعمت ها است به خاطراین که به نعمت های گوناگون مادی ومعنوی پروردگارکه بالغ برپنجاه نعمت می شود در این سوره اشاره شده است، تا هم دلیلی برشناسایی ذات پاک او باشد و هم انگیزه ای بر شکر نعمتش .

و حقا نعمت مسکن از مهم ترین نعمت هایی است که تا آن نباشد ، بقیه گوارا نخواهد بود .

توجه به این نکته لازم است که قرآن نمی گوید : خانه شما را محل سکونتتان قرار

ص:50

داد بلکه با ذکر کلمه « مِنْ » که برای تبعیض است می گوید : قسمتی از خانه و اطاق های شما را محل سکونت قرارداد و این تعبیر کاملاً دقیقی است چرا که یک خانه کامل خانه ای است که دارای مرافق مختلف باشد از محل سکونت گرفته تا محل توقف مرکب و انبار برای ذخیره های لازم و سایر نیازمندی ها .

و به دنبال ذکرخانه های ثابت سخن از خانه های سیّاربه میان می آوردومی گوید:« خداوند برای شما ازپوست چهارپایان خانه هایی قرارداد: وَجَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِالاَْنْعامِ بُیُوتا» (1)

ص:51


1- گرچه در عصر و زمان ما خیمه هایی که از پوست بسازند کم است ، ولی آیه فوق نشان می دهد که در آن عصر و زمان خیمه های چرمی از بهترین خیمه ها محسوب می شده که قرآن نخست روی آن انگشت گذارده است ، شاید به این دلیل که در برابر بادهای سوزان بیابان های حجاز این گونه خیمه ها از همه امن تر بوده است

« خانه هایی که بسیار سبک و کم وزن است و به هنگام کوچ کردن و موقع اقامت به آسانی آن را جابه جا می کنید : تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ اِقامَتِکُمْ » .

علاوه بر این از پشم ها و کرک ها و موهای این چهارپایان برای شما ، اثاث و متاع و وسایل مختلف زندگی تا زمان معینی قرارداد : « وَ مِنْ اَصْوافِها وَ اَوْبارِها وَ اَشْعارِها اَثاثا وَ مَتاعا اِلی حینٍ » .

می دانیم موهایی که بر بدن چهارپایان می رویدبعضی کاملاً خشن است ، مانند موهای بز که عرب آن را « شَعْر » می گوید ( و جمع آن اَشْعار است ) و گاهی کمی نرم تر است که آن را پشم می گوییم و عرب آن را « صُوف » می نامد ( و جمع آن اَصْواف است ) و گاهی از آن هم نرم تر است که آن را « کرک » می نامیم که عرب آن را « وَبَر » جمع آن اَوْبار می گوید بدیهی است این تفاوت ساختمان موها سبب می شود که از هرکدام برای مصرف خاصی استفاده شود ، از

ص:52

یکی فرش درست کنند ، از دیگری لباس ، از دیگری خیمه و مانند آن .

(52) شادی و آرامش

در این که منظور از « اثاث » و « متاع » در آیه چیست مفسران احتمالاتی داده اند : روی هم رفته « اثاث » به معنی وسایل خانه است و در اصل از ماده « اثّ » به معنی کثرت و درهم پیچیدگی گرفته شده و از آن جا که وسایل خانه معمولاً زیاد است به آن اثاث گفته اند .

« متاع » به هرگونه چیزی می گویند که انسان از آن متمتّع و بهره مند می شود (بنابراین هر دو تعبیر یک مطلب را از دو زاویه مختلف نشان می دهد) .

و با توجه به آن چه گفته شد ذکر این دو تعبیر پشت سرهم ممکن است اشاره به این باشد که شما می توانید از پشم و کرک و موی چهارپایان ، وسایل زیادی برای خانه خود فراهم سازید و از آن متمتّع گردید .

برای کلمه « اِلی حینٍ » نیز تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند ، اما ظاهرا منظور این

ص:53

است که در این جهان و تا پایان زندگی از این وسایل بهره می گیرید ، اشاره به این که عمرزندگی این جهان و وسایل و ابزارآن جاودان نیست و هرچه باشد محدوداست. (1)

همسران یکدل آرامش بخش یکدیگرند

وَ مِنْ ایاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّروُنَ

و از نشانه های او این که همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید تا در کنار آن ها آرامش یابید و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد ، در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکر می کنند. (2)

ص:54


1- تفسیرجوان 27جلدی، دکتر محمّدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 11، صفحه 257 تا 261.
2- 21 / روم.

این آیه نیز بخش دیگری از آیات انفسی را که در مرحله بعد از آفرینش انسان قرار دارد ، مطرح کرده است .

قرآن در این آیه هدف از ازدواج را سکونت و آرامش قرار داده است و با تعبیر پرمعنی « لِتَسْکُنُوا » مسائل بسیاری را بیان کرده و نظیر این معنی در آیه 189 سوره اعراف نیز آمده است .

به راستی وجود همسران با این ویژگی ها برای انسان ها که مایه آرامش زندگی آن ها است ، یکی از مواهب بزرگ الهی محسوب می شود .

این آرامش ازاین جاناشی می شودکه این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند، به طوری که هریک بدون دیگری ناقص است و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجوداو، چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته

باشد. و ازاین جامی توان نتیجه گرفت آن هاکه پشت پا به این سنت الهی می زنند، وجود

ص:55

ناقصی دارند،چراکه یک مرحله تکاملی آن هامتوقف شده (مگرآن که به راستی شرایط خاص و ضرورتی ایجاب تجرّد نماید) . به هرحال این آرامش و سکونت هم از نظرجسمی است و هم از نظر روحی ، هم از جنبه فردی و هم اجتماعی . بیماری هایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید ، قابل انکار نیست . همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامی های روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبان هستند ، کم و بیش بر همه روشن است . از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسؤولیت می کنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردان بیشتر دیده می شود و جنایات هولناک نیز از آن ها بیشتر سر می زند . هنگامی که انسان از مرحله تجرّد به مرحله زندگی خانوادگی گام می گذارد ، شخصیت تازه ای در خود می یابد و احساس

ص:56

مسؤولیت بیشتری می کند و این است معنی احساس آرامش در سایه ازدواج. (1)

دو وسیله مهم آرامش

در ذیل آیه مورد بحث دو جمله خواندیم که هر کدام بیانگر یکی از عوامل « سکینه » و آرامش مؤمنان است : نخست جمله « وَ لِلّهِ جُنُودُ السَّمواتِ وَ اْلاَرْضِ » ( لشکریان آسمان ها و زمین از آن خدا و تحت فرمان اویند ) سپس جمله « وَ کانَ اللّهُ عَلیما حَکیما » ( خداوند علیم و حکیم است ) .

اولی به انسان می گوید اگر با خدا باشی تمام قوای زمین و آسمان با تو است و دومی به او می گوید : خداوند هم نیازها و مشکلات و گرفتاری های تو را

ص:57


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد16، صفحه265 تا268.

می داند و هم از تلاش ها و کوشش ها و اطاعت و بندگی تو باخبر است .

باایمان به این دو اصل چگونه ممکن است آرامش خاطر بر وجود انسان حاکم نگردد ؟ (1)

آرامش بخش واقعی خداست

لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللّهِ کاشِفَةٌ

و هیچ کس جزخدانمی تواندشدائدآن رابرطرف سازد(2)

«کاشِفَة»دراین جابه معنی برطرف کننده شدایداست.

به هر حال حاکم و مالک و صاحب قدرت در روز قیامت ( و همیشه ) خدا است ، اگر نجات می خواهید ، دست به دامن لطف او زنید و اگر آرامش می طلبید ،

ص:58


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 22، صفحه 19 تا 25.
2- 58 / نجم.

در سایه ایمان به او قرار گیرید. (1)

عوامل هشتگانه نگرانی و پریشانی

1 گاهی اضطراب و نگرانی به خاطر آینده تاریک و مبهمی است که در برابر فکر انسان خودنمایی می کند ، احتمال زوال نعمت ها ، گرفتاری در چنگال دشمن ، ضعف و بیماری و ناتوانی و درماندگی و احتیاج ، همه این ها آدمی را رنج می دهد ، اما ایمان به خداوند قادر متعال ، خداوند رحیم و مهربان ، خدایی که همواره کفالت بندگان خویش را برعهده دارد می تواند این گونه نگرانی هارا ازمیان ببرد و به او آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستی، خدایی داری توانا، قادر و مهربان .

ص:59


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 22، صفحه 384.

2 گاه گذشته تاریک زندگی ، فکر انسان را به خود مشغول می دارد و همواره او را نگران می سازد ، نگرانی از گناهانی که انجام داده ، از کوتاهی ها و لغزش ها ، اما توجه به این که خداوند ، غفار ، توبه پذیر و رحیم و غفور است ، به او آرامش می دهد ، به او می گوید : عذر تقصیر به پیشگاهش بر ، از گذشته عذرخواهی کن و در مقام جبران برآی ، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن .

3 ضعف و ناتوانی انسان در برابر عوامل طبیعی و گاه در مقابل انبوه دشمنان داخلی و خارجی ، او را نگران می سازد که من در برابر این همه دشمن نیرومند در میدان جهاد چه کنم و یا در مبارزات دیگر چه می توانم انجام دهم ؟ اما هنگامی که به یاد خدا می افتد و متکی به قدرت و رحمت او می شود ، قدرتی که برترین قدرت ها است و هیچ چیز در برابر آن یارای مقاومت ندارد ، قلبش آرام می گیرد ، با خود می گوید : آری من تنها نیستم ، من در سایه خدا ، بی نهایت قدرت دارم .

ص:60

قهرمانی های مجاهدان راه خدا در جنگ ها ، چه در گذشته ، چه در حال و سلحشوری های اعجاب انگیز و خیره کننده آنان ، حتی در آن جایی که تک و تنها بوده اند ، بیانگر آرامشی است که در سایه ایمان پیدا می شود .

هنگامی که با چشم خود می بینیم و با گوش می شنویم که افسر رشیدی پس از یک نبرد خیره کننده ، بینایی خود را به کلی از دست داده و با تنی مجروح به روی تخت بیمارستان افتاده اما با چنان آرامش خاطر و اطمینان سخن می گوید که گویی خراشی بر بدن او هم وارد نشده است ، به اعجاز آرامش در سایه ذکر خدا پی می بریم .

4 گاهی نیز ریشه نگرانی های آزار دهنده انسان ، احساس پوچی زندگی و بی هدف بودن آن است ، ولی آن کسی که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملی زندگی را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامه ها و حوادث زندگی را در همین خط می بیند ، نه از زندگی احساس پوچی می کند و نه همچون افراد بی هدف و

ص:61

مردد ، سرگردان و مضطرب است .

5 عامل دیگر نگرانی آن است که انسان گاهی برای رسیدن به یک هدف زحمت زیادی را متحمل می شود ، اما کسی را نمی بیند که برای زحمت او ارج نهد و قدردانی و تشکر کند ، این ناسپاسی او را شدیدا رنج می دهد و در یک حالت اضطراب و نگرانی فرو می برد ، اما هنگامی که احساس کند کسی از تمام تلاش ها و کوشش هایش آگاه است و به همه آن ها ارج می نهد و برای همه پاداش می دهد دیگر چه جای نگرانی و ناآرامی است؟

6 سوءظن ها و توهّم ها و خیالات پوچ یکی دیگر از عوامل نگرانی است که بسیاری از مردم در زندگی خود از آن رنج می برند، ولی چگونه می توان انکارکردکه توجه به خدا و لطف بی پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد باایمانی است این حالت رنج آور را از بین می برد و آرامش و اطمینان جای آن را می گیرد .

ص:62

7 دنیاپرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی یکی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان ها بوده و هست ، تا آن جا که گاهی عدم دستیابی به رنگ خاصی از لباس یا کفش و کلاه و یا یکی دیگر از هزاران وسایل زندگی ساعت ها و یا روزها و هفته ها فکر دنیاپرستان را ناآرام و مُشَوَّش می دارد .

اما ایمان به خدا و توجه به آزادگی مؤمن که همیشه با « زهد و پارسایی سازنده » و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگی مادی همراه است به همه این اضطراب ها پایان می دهد ، هنگامی که روح انسان « علی وار » آن گونه وسعت یابد که بگوید : « دُنْیاکُمْ هذِه اَهْوَنُ عِنْدی مِنْ وَرَقَةٍ فی فَمِ جَرادَةٍ تَقْضِمُها : دنیای شما در نظر من بی ارزش تراز برگ درختی است که در دهان ملخی باشد که آن را

ص:63

می جود » (1) . نرسیدن به یک وسیله مادی یا از دست دادن آن چگونه امکان دارد آرامش روح آدمی را بر هم زند و طوفانی از نگرانی در قلب و فکر او ایجاد کند .

8 یک عامل مهم دیگر برای نگرانی ترس و وحشت از مرگ است که همیشه روح انسان ها را آزار می داده است و از آن جا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست بلکه درسنین دیگر مخصوصا به هنگام بیماری ها، جنگ ها، ناامنی ها وجوددارد، این نگرانی می تواند عمومی باشد .

ولی اگر ما از نظر جهان بینی مرگ را به معنی فنا و نیستی و پایان همه چیز بدانیم ( همان گونه که مادیون جهان می پندارند ) این اضطراب و نگرانی کاملاً

به جا است و باید از چنین مرگی که نقطه پایان همه آرزوها و موفقیت ها

ص:64


1- « نهج البلاغه » ، خطبه 224 .

و خواست های انسان است ترسید ، اما هر گاه در سایه ایمان به خدا مرگ را دریچه ای به یک زندگی وسیع تر و والاتر بدانیم و گذشتن از گذرگاه مرگ را همچون عبور از دالان زندان و رسیدن به یک فضای آزاد بشمریم دیگر این نگرانی بی معنی است بلکه چنین مرگی، هرگاه درمسیرانجام وظیفه بوده باشد دوست داشتنی و خواستنی است .

البته عوامل نگرانی منحصر به این ها نیست بلکه می توان عوامل فراوان دیگری برای آن نیز شمرد، ولی باید قبول کرد که بیشتر نگرانی ها به یکی از عوامل فوق بازمی گردد.

و هنگامی که دیدیم این عوامل در برابر ایمان به خدا ذوب و بی رنگ و نابود می گردد تصدیق خواهیم کرد که یاد خدا مایه آرامش دل ها است « اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » .

ص:65

چگونه دل با یاد خدا آرام می گیرد

اَلَّذینَ ءَامَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

آنها کسانی هستند که ایمان آورده اند و دلهایشان به یادخدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دل ها آرامش می یابد. (1)

همیشه اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسان ها بوده و هست و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس است .

همیشه آرامش یکی از گمشده های مهم بشر بوده و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسان ها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق «صحیح» و « کاذب » جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل می دهد .

ص:66


1- 28 / رعد.

بعضی از دانشمندان می گویند : به هنگام بروز بعضی از بیماری های واگیردار همچون « وبا » از هر ده نفر که ظاهرا به علت وبا می میرند اکثر آن ها به علت نگرانی و ترس است و تنها اقلیتی از آن ها حقیقتا به خاطر ابتلای به بیماری وبا از بین می روند .

به طور کلی « آرامش » و « دلهره » نقش بسیار مهمی در « سلامت » و « بیماری » فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسان ها دارد و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تاکنون کتاب های زیادی نوشته شده که موضوع آن ها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است .

تاریخ بشر پر است از صحنه های غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده و تن به انواع اعتیادها داده است .

ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پرمغز ، مطمئن ترین و نزدیک ترین راه را نشان داده و می گوید : « بدانید که یاد خدا آرام بخش دل ها است » .

ص:67

ذکر خدا چیست و چگونه است ؟

« ذِکْر » همان گونه که « راغب » در « مفردات » گفته است : گاهی به معنی حفظ مطالب و معارف آمده است با این تفاوت که کلمه « حفظ » به آغاز آن گفته می شود و کلمه « ذکر » به ادامه آن و گاهی به معنی یادآوری چیزی به زبان یا به قلب است، لذا گفته اند ذکر دوگونه است: «ذکرقلبی» و «ذکرزبانی» و هریک از آن ها دوگونه است یا پس ازفراموشی است و یابدون فراموشی.

و به هر حال منظور در آیه فوق از ذکر خدا که مایه آرامش دل ها است تنها این نیست که نام او را بر زبان آورد و مکرر تسبیح و تهلیل و تکبیر گوید ، بلکه منظور آن است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد و این توجه مبدأ حرکت و فعالیت در وجود او به سوی جهاد و تلاش و نیکی ها گردد و میان او و گناه سد مستحکمی ایجاد کند ، این است حقیقت

ص:68

« ذکر » که آن همه آثار و برکات در روایات اسلامی برای آن بیان شده است .

در حدیث می خوانیم که از وصایایی که پیامبر به علی فرمود این بود : « یا عَلِیُّ ثَلاثٌ لا تُطیقُها هذِهِ الاُْمَّةُ الْمُواساتُ لِلاَْخِ فی مالِه وَ اِنْصافُ النّاسِ مِنْ نَفْسِه وَ ذِکْرُ اللّهِ عَلی کُلِّ حالٍ وَ لَیْسَ هُوَ سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ وَ لکِنْ اِذا وَرَدَ عَلی ما یَحْرُمُ عَلَیْهِ خافَ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَهُ وَ تَرَکَهُ :

ای علی سه کار است که این امت طاقت آن را ندارند ( و از همه کس ساخته نیست ) مواسات با برادران دینی در مال و حق مردم را از خویشتن دادن و یاد خدا در هر حال ، ولی یاد خدا ( تنها ) سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ نیست ، بلکه یاد خدا آن است که هنگامی که انسان در برابر حرامی قرار می گیرد

ص:69

از خدا بترسد و آن را ترک گوید »(1)

شادی و آرامش (69)

در حدیث دیگری می خوانیم علی فرمود : « اَلذِّکْرُ ذِکْرانِ : ذِکْرُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمُصیبَةِ وَ اَفْضَلُ مِنْ ذلِکَ ذِکْرُ اللّهِ عِنْدَما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْکَ فَیَکُونَ حاجِزا : ذکر دو گونه است : یاد خدا کردن به هنگام مصیبت( و شکیبایی و استقامت ورزیدن ) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند و میان او و حرام سدی ایجاد نماید » (2)

و به همین دلیل است که در بعضی از روایات ذکر خداوند به عنوان یک سپر و وسیله دفاعی شمرده شده است ، در حدیثی از امام صادق می خوانیم که روزی

ص:70


1- « سفینة البحار » ، جلد 1 ، صفحه 484 .
2- « سفینة البحار » ، جلد 1 ، صفحه 484 .

پیامبر رو به یارانش کرد و فرمود: « اِتَّخِذُوا جُئَنا فَقالُوا یا رَسُولَ اللّهِ اَمِنْ عَدُوٍّ قَدْ اَظَلَّنا ؟ قالَ لا وَ لکِنْ مِنَ النّارِ قُولُوا سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ: سپرهایی برای خود فراهم کنید عرض کردند : ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آیا در برابر دشمنان که اطراف ما را احاطه کرده و بر ما سایه افکنده اند ؟ فرمود : نه ، از آتش ( دوزخ ) بگویید : سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَرُ " خدا را به پاکی بستایید و بر نعمت هایش شکرگویید و غیر ازاو معبودی انتخاب نکنید و او را از همه چیز برتر بدانید" ».(1)

و اگر می بینیم در پاره ای از احادیث، پیامبر به عنوان «ذِکْرُ اللّهِ» معرفی شده، نیز به خاطر آن است که او مردم را به یاد خدامی اندازد و تربیت می کند. از امام صادق

ص:71


1- « سفینة البحار » ، جلد 1 ، صفحه 484 .

در تفسیر « اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ » نقل شده است که فرمود : « بِمُحَمَّدٍ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ وَ هُوَ ذِکْرُ اللّهِ وَ حِجابُهُ : به وسیله محمّد دل ها آرامش می پذیرد و اواست ذکرخدا و حجاب او » .

تأثیر توجه به خدا در قدرت روحی و آرامش

وَ لَقَدْ نَعْلَمُ اَنَّکَ یَضیقُ صَدْرُکَ بِما یَقُولُونَ : ما می دانیم سینه تو از آن چه آن ها می گویند تنگ می شود (و تو را سخت ناراحت می کنند). (1)

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السّاجِدینَ

(برای دفع ناراحتی آنان)پروردگارت راتسبیح وحمدگووازسجده کنندگان باش.(2)

در زندگی انسان همیشه مشکلاتی بوده و هست و این طبیعت زندگی دنیا است و

ص:72


1- 97 / حجر.
2- 98 / حجر.

هرقدر انسان بزرگ تر باشد این مشکلات بزرگ تر است و از این رو می توان به عظمت مشکلاتی که پیامبر در آن دعوت بزرگش با آن روبرو بود پی برد .

ولی می بینیم خداوند به پیامبرش دستور می دهد که برای کسب نیرو و سعه صدر بیشتر در برابر انبوه این مشکلات ، به تسبیح پروردگار و نیایش و سجده برآستانش روی آورد، این نشان می دهد که عبادت اثر عمیقی در تقویت روح و ایمان و اراده آدمی دارد .

از روایات مختلف نیز استفاده می شود که پیشوایان بزرگ هنگامی که با بحران ها و مشکلات عظیم روبرومی شدند به در خانه خدا می رفتند و در پرتو عبادتش آرامش و نیرو می یافتند .

وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتّی یَأْتِیَکَ الْیَقینُ : و پروردگارت را عبادت کن تا یقین

( مرگ ) فرا رسد . (1)

منظور از«یَقینُ»دراین جا همان مرگ است و به این جهت مرگ ، یقین نامیده شده که یک امر مسلم و انسان درهر چیز شک کند در مرگ نمی تواند تردید به خود راه دهد.

و یا این که به هنگام مرگ پرده ها کنار می رود و حقایق در برابر چشم انسان آشکار می شود و حالت یقین برای او پیدا می گردد .

در سوره مدّثر آیه 46 و 47 از قول دوزخیان می خوانیم : « وَ کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّینِ حَتّی أَتانَا الْیَقینُ : ما همواره روز رستاخیز را تکذیب می کردیم تا این که یقین

ص:73


1- 99 / حجر.

(مرگ ما)فرارسید » .

از این جا روشن می شود که آن چه از بعضی از صوفیه نقل شده که آیه فوق را

ص:74

دستاویزی برای ترک عبادت قرار داده اند و گفته اند آیه می گوید : « عبادت کن تا زمانی که یقین فرارسد ، بنابراین بعد از حصول یقین نیازی به عبادت نیست » .

گفتاربی اساس و بی پایه ای است، چراکه اولاً: به شهادت بعضی ازآیات قرآن که در بالا اشاره کردیم یقین به معنی مرگ است ، که هم برای مؤمنان و هم برای دوزخیان ، برای همه خواهد بود .

ثانیا : مخاطب به این سخن ، پیامبر صلی الله علیه و آله است و مقام یقین پیامبر بر همه محرز است آیا کسی می تواند ادعا کند که دارای مقام یقین از نظر ایمان نبوده است .

ثالثا : تواریخ متواتر نشان می دهد که پیامبر صلی الله علیه و آله تا آخر ساعات عمرش عبادت را ترک نگفت و علی در محراب کشته شد و همچنین سایر امامان .(1)

ص:75


1- تفسیر جوان 27جلدی، دکتر محمّدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 11، صفحه 98 تا 101.

نگرانی و اضطراب محصول فراموشی خداست

وَ مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیمَةِ اَعْمی

و هرکس از یاد من روی گردان شود زندگی تنگ ( و سختی )خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم.(1)

« ضَنْک » به معنی سختی و تنگی است ، این کلمه همیشه به صورت مفرد به کار می رود و تثنیه و جمع و مؤنث ندارد .

گاه می شود درهای زندگی به روی انسان به کلی بسته می شود و دست به هر کاری می زند با درهای بسته رو به رو می گردد و گاهی به عکس به هر جا روی می آورد خود را در برابر درهای گشوده می بیند ، مقدمات هر کار فراهم است و بن بست و گرهی در

ص:76


1- 124 / طه.

برابر او نیست ، از این حال تعبیر به وسعت زندگی و از اولی به ضیق یا تنگی معیشت تعبیر می شود، منظور از « مَعیشَةً ضَنْک » که در آیات بالا آمد نیز همین است .

راستی چرا انسان گرفتار این تنگناهامی شود، قرآن می گوید: عامل اصلیش اعراض از یادحق است. یادخدا مایه آرامش جان و تقوا و شهامت است و فراموش کردن او مایه اضطراب و ترس و نگرانی است .

در روایات اسلامی می خوانیم که از امام صادق پرسیدند منظور از آیه « مَنْ اَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَاِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکا » چیست ؟ فرمود : « اعراض از ولایت امیرمؤمنان علی است »(1) آری آن کس که الگوی خودرا اززندگی علی بگیرد همان ابرمردی که تمام دنیا درنظرش ازیک برگ درخت کم ارزش تر بود ،

ص:77


1- « نور الثقلین » ، جلد 3 ، صفحه 405 .

آن چنان به خدا دل ببندد که جهان در نظرش کوچک گردد، او هرکس باشد، زندگی گشاده و وسیعی خواهدداشت، اماآن هاکه این الگورافراموش کنند درهرشرایط گرفتار معیشت ضنک هستند.(1)

تعریف آرامش

آرامش حالتی است که تألمات روحی در انسان به کمترین حدّ خود می رسد و بر اثر مسرّت باطنی انسان آشکار می گردد و انسان برای لحظه ای از قید غم ها آزاد می شود . آرامش ، احساس مثبتی است که از حسّ رضایتمندی

ص:78


1- تفسیرجوان 27جلدی، دکتر محمّدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 13، صفحه 245 تا 247 .

و پیروزی به دست می آید .(1)و اضطراب نقطه مقابل حالت مذکور است .

عوامل اضطراب و افسردگی

اضطراب و نگرانی حالت ها و انواع مختلفی دارد و در اثر عوامل مختلفی به وجود می آیند . اضطراب و افسردگی در اثر عدم تعادل بین نوعی از مواد شیمیایی مغز به نام (ناقل های عصبی) بوجود می آیند ، برای هر فرد ترکیب پیچیده و خاصی از یک سری عوامل وجوددارد که با هم جمع می شوند تا در هر زمان نگرانی و اضطراب را ایجاد کنند یا از بین ببرند . گاهی می توان یک حادثه بخصوص را عامل

ظاهرشدن ناگهانی اضطراب یا افسردگی دانست ، اما غالبا بدون اینکه دلیل خاصی وجود داشته باشد ، فردی مضطرب و یا افسرده می شود که سبب کاهش انگیزه انسان

ص:79


1- جان مارشال ریو ، انگیزش و هیجان ، ترجمه : سید یحیی محمدی ، صفحه 367 .

می گردد و همچنین انرژی و علاقه فرد به همه چیز کاهش می یابد و همه چیز در نظر فرد بی فایده و ناامید کننده به نظر می رسد . عواطف انسان نیز تحت تأثیر این اضطراب و افسردگی قرار می گیرند . احساس خلأ و پوچی ، ناراحتی ، انزواطلبی ، شرم ، خودکم بینی و گناهکاری معمولاً افراد مضطرب و افسرده را رنج می دهد ، خلق و خوی چنین افرادی تقریبا همیشه ناراحت و غمگین است و زودرنجی نیز یک مشخصه عمومی این افراد است و معمولاً درباره خود ، زمان حال و آینده ، حالت و تفکر منفی دارند . آنها غالبا با تمرکز و حافظه دچار مشکل هستند و به سختی می توانند تصمیم بگیرند . با شدید شدن حالت اضطراب یا افسردگی ، احساس بی ارزشی و ناامیدی در فرد بوجود می آید ، کسانی که فکر می کنند دنیا دیگر ارزش زندگی کردن را ندارد ، غالبا به فکر خودکشی می افتند و احساس وحشت از پیش آمدی نامعلوم ولی وحشتناک بر آنها چیره می گردد . اضطراب

ص:80

یا افسردگی می تواند خواب را دچار اختلال کند . عوامل ارثی هم در جای خود اهمیت دارند ، اگر در خانواده و فامیل شما کسانی هستند که افسردگی یا اضطراب داشته اند ، شما هم آمادگی بیشتری برای پذیرش این صفات دارید . تنهایی حاصل از ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران می تواند به ایجاد اضطراب یا افسردگی کمک کند ، نگرانی های اقتصادی ، مشکلات قانونی ، شکست های تحصیلی و اندوه حاصل از مرگ یک عزیز نیز در این روند تأثیر می گذارند . (1)

عوامل نُه گانه دلگرمی وآرامش

دستیابی به اطمینان وآرامش می تواندعوامل گوناگونی داشته باشد،ولی دررأس همه

ص:81


1- مبارزه با افسردگی ، دکتر محمد خدایاری فرد ، انتشارات دانشگاه تهران ، صفحه 6 ، چاپ اول .

آنها آگاهی و علم جلوه ویژه ای دارد .

1 ایمان به خداوند قادر متعال ، خداوند رحیم و مهربان ، خدایی که کفالت بندگان خویش را برعهده دارد می تواند نگرانی را از بین ببرد و به فرد آرامش دهد که تو در برابر حوادث آینده درمانده نیستی و خدایی داری توانا و دانا ، قادر و مهربان .

2 توجه به اینکه خداوند غفّار ، توبه پذیر و رحیم است به فرد می فهماند که عذر تقصیر به پیشگاه خداوند ببر ، از گذشته عذرخواهی کن و در مقام جبران برآی ، که او بخشنده است و جبران کردن ممکن .

3 وقتی فرد به یاد خدا بیفتد و متکی به قدرت و رحمت او شود ، قدرتی که برترین قدرت هاست و هیچ چیز در برابر آن یارای مقاومت ندارد ، قلبش آرام می گیرد ، با خود می گوید : آری من تنها نیستم ، من در سایه قدرت خدا ، بی نهایت قدرت دارم .

ص:82

4 کسی که به خدا ایمان دارد و مسیر تکاملی زندگی را به عنوان یک هدف بزرگ پذیرفته است و تمام برنامه ها و حوادث زندگی را در همین خط می بیند ، نه از زندگی احساس پوچی می کند و نه همچون افراد بی هدف و مردد ، سرگردان است .

5 هنگامی که انسان احساس کند از تمام تلاش ها و کوششهایش آگاه است و به همه آنها ارج می نهد و برای همه پاداش می دهد ، هیچ نگرانی و ناآرامی در خویش راه نمی دهد .

6 توجه به خدا و لطف بی پایان او و دستور به حسن ظن که وظیفه هر فرد باایمانی است ، حالت سوء ظن و توهم و خیالات را از بین برده و اطمینان جای آن رامی گیرد.

7 توجه به آزادگی مؤمن که همیشه با زهد و پارسایی سازنده و عدم اسارت در چنگال زرق و برق زندگی مادی همراه اوست ، آرامش را به سراغ انسان می آورد و

ص:83

هرگونه افسردگی و نگرانی ناشی از توجه به تعلقات زندگی را از او دور می سازد .

8 انسانی که مرگ را دریچه ای به یک زندگی وسیع تر و والاتر می داند و آن را به معنی فنا و نیستی و پایان همه چیز نمی داند ، عبور از گذرگاه مرگ را همچون گذشتن از دالان زندان و رسیدن به یک فضای آزاد می شمارد و اطمینان را به جای ترس و اضطراب جایگزین می کند.) (1)

9 اگر فرد از شروع در کارها ترسان باشد باید خود را در آن کار وارد کند و آرامش را با ترس و تنهایی از آغاز کار تعویض کند ، حضرت علی علیه السلام برای رفع حالت ترس از آغاز کار می فرماید : «اِذا خَفَّتْ مِنْ شی ءٍ فَقَعَ فیهِ : از هر چه

ص:84


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول ، جلد 10، صفحه 221.

می ترسی خود را در آن بینداز» که ترس هر چیز ، بیش از خود آن است . (1)

به هر حال اضطراب و افسردگی ممکن است از راه های گوناگون بر آدمی چیره شود و در روح و جسم رخنه نماید و زندگی فرد را تحت تأثیر خویش قرار دهد تا جایی که انسان با برخورد به کوچک ترین مسائل در زندگی راه را از چاه نشناسد و با ترس و اضطراب راه غلط را بر دست ترجیح دهد و خود را در معرض هزاران پستی و بلندی ناشی از عدم انتخاب راه صحیح قرار دهد . و در مقابل کسب اطمینان و آرامش از راه های صحیح آن علاوه بر اینکه قلب آدمی را از هرگونه ترس و یأس و ناامیدی تهی می نماید ، شور و شوقی صدچندان را برای انجام کارها با متانت و صبر حاصل

ص:85


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم ، جلد 6، صفحه 233.

می کند . در این مجال راه های کسب آرامش صحیح که برگرفته از آیات قرآن کریم و فرموده های معصومین علیهم السلام می باشد ، بیان می گردد ، راه هایی که انجامشان لذتی دارد که اگر کسی آنها را تجربه نماید ، نه تنها ناامید نمی شوند ، بلکه اشتیاقش به انجام چندباره و دائمی آنها دوچندان می گردد و دیگر اضطراب و افسردگی برایش معنایی نخواهد داشت .

تجسمی از آرامش

در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کفار که در دل های خود نخوت و خشم جاهلیت را قرار داده بودند ، مانع ورود پیامبر و مؤمنان به خانه خدا و انجام مراسم عمره و قربانی شدند و گفتند اگر اینها که در میدان جنگ با پدران و برادران ما ، آنها را کشته اند ، وارد سرزمین مکه شوند و سالم برگردند ، عرب درباره ما چه خواهد گفت و چه اعتبار و حیثیتی برای ما باقی می ماند ؟ این کبر و غرور و تعصب جاهلی حتی مانع از آن شد

ص:86

که هنگام تنظیم صلح نامه حدیبیه نام خدا را به صورت (بسم اللّه الرحمن الرحیم) بنویسند ، با اینکه آداب و سنن آنها می گفت که زیارت خانه خدا برای همه مجاز و سرزمین مکه امن است ، حتی اگر کسی قاتل پدر خویش را در آن سرزمین یا در مراسم حج و عمره می دید ، نباید مزاحم او می شد ، آنها با این عمل خود هم احترام خانه خدا و حرم امن او را شکستند و هم سنت های خود را زیر پا گذاشتند و هم پرده ضخیمی میان خود و حقیقت کشیدند و چنین است اثرات مرگبار حمیّت های جاهلیت، اینجاست که باید لطف الهی شامل حال مسلمان شود و نه تنها ضعفی در آنها راه نیابد بلکه به مصداق : لِیَزدادُوا ایمانا مَعَ ایمانِهِم : بر قدرت ایمان آنها افزوده شود .

پس خداوند در مقابل ، حالت سکینه و آرامش بر رسول خدا و مؤمنان نازل فرمود : «فَاَ نْزَلَ اللّهُ سَکینَتَه عَلی رَسُوله وَ عَلی الْمُؤْمِنین : این آرامش که مولود ایمان و اعتقاد به خداوند و اعتماد به لطف او بود ، آنها را به خونسردی و تسلط

ص:87

بر نفس دعوت کرد و آتش خشمشان را فرو نشاند ، تا آنجا که برای حفظ اهداف بزرگ خود حاضر شدند جمله (بسم اللّه الرحمن الرحیم) را که رمز اسلام در شروع کارها بود ، بردارند و به جای آن (بِسْمِکَ اللّهُمَّ) که از یادگارهای دوران گذشته عرب بود ، در آغاز صلحنامه حدیبیه بنگارند و حتی لقب رسول اللّه را از کنار نام گرامی محمد حذف کنند و حاضر شدند برخلاف عشق و علاقه سوزانی که به زیارت خانه خدا و مراسم عمره داشتند ، از همان حدیبیه به سوی مدینه بازگردند ، آری حاضر شدند دندان بر جگر بگذارند و در برابر همه این ناملایمات صبر و شکیبایی به خرج دهند ، چراکه فرهنگ اسلام به سکینه و آرامش و تسلط بر نفس دعوت کننده است .

وَ کانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَلیما : و خداوند هم که نیات سوء کفار را می داند و پاکدلی مؤمنان راستین را ، بر مؤمنین سکینه و آرامش و تقوا نازل می کند و بر کفار حمیّت جاهلیت را مسلط می سازد ، که خداوند هر قوم و ملتی را به

ص:88

مقدار شایستگی هایشان مشمول لطف و رحمت خود می سازد یا خشم و غضب .

(88) شادی و آرامش

اِذْجَعَلَ الَّذینَ کَفَروُا فی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَاَنْزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسُولِه وَ عَلَی الْمُؤْمِنینَ.(1)

در حقیقت قرآن ، داروی درد حمیّت را آرامش می داند ، آنجاکه در نقطه مقابل آن از مؤمنانی بحث می کند که دارای سکینه و روح تقوا هستند ، بنابراین آنجا که ایمان و سکینه و تقوا است ، حمیّتِ جاهلیت نیست و آنجا که حمیّت جاهلیت است ، ایمان و سکینه و تقوا نیست .(2)

ص:89


1- 26 / فتح .
2- تفسیر نمونه ، مکارم شیرازی ، دارالکتب الاسلامیه ، جلد 22 ، صفحه 100 .

اسلام، پناهگاه امنیت وآرامش

امام علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه با کلماتی زیبا ، اینگونه اسلام را معرفی می نماید :

اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی شَرَعَ الاِْسْلامَ فَسَهَّلَ شَرایِعَهُ لِمَنْ وَرَدَه ، وَ اَعَزَّ اَرکانَهُ عَلی مَن غالَبَهُ ، فَجَعَلَهُ اَمنا لِمَنْ عَلِقَهُ ، وَ سِلما لِمَنْ دَخَلَهُ ... وَ نَجاةً لِمَن صَدَّقَ وَ ثِقَةً لِمَن تَوَکَّلَ وَ راحَةً لِمَن فَوَّضَ ... : ستایش خداوندی است را سزاست که راه اسلام را گشود و راه نوشیدن آب زلالش را بر تشنگان آسان فرمود و ستون های اسلام را در برابر ستیزه جویان استوار کرد و آن را پناهگاهی امن برای پناه برندگان و مایه آرامش برای واردشوندگان قرارداد...و عامل نجات و رستگاری برای

ص:90

تصدیق کنندگان و آرامش دهنده تکیه کنندگان و راحت و آسایش توکل کنندگان ...(1)

یکی از راه های مؤثر و بنیادی در کسب آرامش و تداوم آن ، پذیرش اسلام ، کامل ترین دین الهی است ، امیرالمؤمنین علیه السلام پس از حمد و سپاس خداوند به خاطر نعمت والای اسلام و شناساندن راه رسیدن به آن ، اسلام را پناهگاهی امن و مورد آرامش برای کسانی که این دین را می پذیرند ، معرفی می کند . و براستی که حلاوت و شیرینی پذیرش دین اسلام آسایشی صدچندان را نصیب فرد می سازد . بنابراین آنهایی که توکل و تأمل بر اسلام نمایند ، اسلام سبب راحت و آسایش آنها می شود .

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله در ناحیه شریعت دین سهل و آسانی برای ما آورد ، همانگونه که خداوند متعال فرمود : «یُریدُ اللّهُ بِکُمُ

ص:91


1- نهج البلاغه، محمد دشتی، انتشارات مشرقین، چاپ ششم، صفحه 197، خطبه 106 .

الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ : خداوند برای شما خواستار آسایش است نه سختی» (1)و نیز فرمود : «ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدّینِ مِنْ حَرَجٍ : او رنجی برای شما در دین قرار نداد» .(2)

همانگونه نیز در پیمودن آن ، راه های آسان را به روی ما گشود و راه های دشوار را بر ما بست) .(3)

دعا زمینه سازآرامش

«وَ اِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ : و چون بندگان من از تو سراغ

ص:92


1- 185 / بقره .
2- 78 / حج .
3- سیره علمی و عملی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، آیت اللّه جوادی آملی، انتشارات اسراء .

مرا می گیرند ، بدانند که من نزدیکم و دعوت دعاکنندگان را اجابت می کنم البته در صورتی که مرا بخوانند پس باید که آنان نیز دعوت مرا اجابت نموده و باید به من ایمان آورند تا شاید رشد یابند» . (1)

یکی از راه های ارتباط با خداوند دعا و نیایش است که یک احساس فطری است و در درون جان همه انسان ها نهفته است و طبق نظر علمای روانشناس یک حالت سکون و آرامش در انسان پدید می آورد و در فعالیت های مغزی انسان نیز یک نوع شگفتی باطنی بوجود می آورد و گاهی روح قهرمانی را تحریک می کند ، لئون دنی دانشمند غربی می گوید : انسان به وسیله دعا و نیایش از پیشگاه مقدس خداوند ، عفو گناهان خود و شمول رحمت و عنایت بی پایان او را مسألت می نماید ، چراکه درهای

ص:93


1- 186 / بقره

رحمت و بخشندگی خالق به روی عموم بندگان گشاده است ، از درگاه خداوند کسی ناامید و بی بهره نخواهد بود) .(1)

«یا اَ یُّهَا النّاسُ اَ نْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَی اللّهِ وَاللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ : ای مردم شما همه محتاجان به خدائید و خدا به تنهائی بی نیاز است» (2)

دعا انس و الفت روح با ذات خدای متعال و حصول آرامش و سکون برای نفس است و به وسیله آن هیجانات مهار می شود . انسان به وسیله دعا توجه تازه ای به ذات خداوند پیدا می کند ، چراکه یکی از سرمایه های بسیار ارزنده و از حقایق مسلّم قرآن و اسلام ، نیایش و دعا است ، خداوند در قرآن ضمن آیات بسیار ، با بیانی قاطع و رسا

ص:94


1- جلوه های نیایش ، موسوی کلانتری ، پیام آزادی ، چاپ اول .
2- 15 / فاطر .

ما را به دعا امر فرموده است از آن جمله است که : «وَاذْکُرْ رَبَّکَ فی نَفْسِکَ تَضَرُّعا وَ خیفَةً : پروردگارت را در درونت با حالت دلشکستگی و با خوف و هراس یاد نما» .(1)

از دعا و استغاثه و عرض تمنیّات انسان ، پرتویی از نور رحمت حق بر روان بنده خطاکار تابش یافته ، آرامشی احساس می کند و از حریم باطن ندایی می شنود ، آن ندا الهام بشارتی از عنایت ربّانی ، مرهمی برای بهبود قلب شکسته و روح خسته بنده متواضع است که نیروی تازه به او می بخشد ، در این حالت شخص آرامش و اطمینانی در دل خود می یابد و سر بر سجده عبودیت و بندگی در برابر آستان بر عظمت و جلال

ص:95


1- پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن ، ولی اللّه نقی پور فر ، انتشارات اسوه ، چاپ دوم .

خالق یکتا بر خاک می ساید و دست حاجت خویش به سویش دراز می کند . (1)

از امام باقر علیه السلام روایت است که فرمود : هیچ بنده ای دست خود به سوی خدای عزوجل نمی گشاید ، مگر آنکه خدا از ردّ آن بدون اینکه حاجتش داده باشد ، شرم کند ، بالاخره چیزی از فضل و رحمت خود که بخواهد در آن می گذارد ، بنابراین هر وقت دعا می کنید دست خود را برنگردانید مگر بعد از آنکه آن را به سر و صورت خود بکشید .(2)

خواجه عبداللّه انصاری گوید مصطفی علیه السلام فرمود : دعا عین عبادت است ، دعا خواندن است یا خواستن ، اگر خواندن است عین ثناست ، اگر خواستن است بنده

ص:96


1- سیری در فلسفه احکام به نقل از کتاب عالم پس از مرگ .
2- بحارالانوار ، علامه مجلسی ، جلد 93 ، صفحه 37 .

را سزاست ، هر دو عبادت است و نجات را وسیله ، از شرایط قبول دعا :

1 لقمه حلال است که فرمود : غذایت را پاک دار تا دعایت قبول گردد .

2 بیداری و هوشیاری است که به دل حاضر و از غفلت دور که فرمود : خداوند دعای کسی که دلِ بازیگوش و غافل دارد نمی پذیرد .

3 خوف و طمع که در اینجا به معنای خوف و رجاء است و آن تضرّع و خیفه به معنای اخلاص و صدق است .(1)

دعا و نیایش بهترین وسیله برای ایجاد ارتباط و بالاترین راه ابراز علاقه به پروردگار است و استفاده صحیح از دعا ، روح و جسم انسان را پرورش می دهد ، نیایش یک قانون مافوق ماده و جزء قوانین الهی است و بدین صورت نقش مهمی را

ص:97


1- کشف الاسرار ، خواجه عبداللّه انصاری ، انتشارات عروج ، صفحه 333 .

در زندگی ایفا می کند و راهی نو را برای ارتباط معنوی با پروردگار و در سایه آن تسکین دردهای درون و فشار مصائب می گشاید ، راهی که انسان در آن گام می نهد و در گرو آن دل به راستی آرام می گیرد) (1) آری این راه ، راهی است عمومی که برای هیچ فردی مستثنی نیست ، مگر اینکه کار قلب به جایی برسد که در اثر از دست دادن بصیرت و رشدش ، دیگر نتوان آن را قلب نامید ، البته چنین قلبی از دعا و ذکر خدا گریزان و از نعمت طمأنینه و سکون محروم خواهد بود .

همچنانکه خداوند فرموده : «فَاِنَّها لا تَعمَی الاَْبْصارُ وَ لکِن تَعمَی القُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدور : دیدگان کور نمی شود و لکن دل هایی که در سینه هاست کور می گردد» . و نیز فرموده : نَسُواللّهُ فَنَسیهَمُ : خدا را فراموش کردند ، خدا هم

ص:98


1- جلوه های نیایش ، موسوی کلانتری ، انتشارات پیام آزادی ، چاپ اول .

ایشان را فراموش کرد .(1)

ارتباط نماز و آرامش

اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَ الصَّلوةَ عَمُودَ الدّینَ وَ مِعراج الْمُؤْمِنین و سُلَّما یُرْتَقی بِه اِلی اَعلی عِلّیین : سخن از نماز است ، پیوند انسان خاکی با خالق یکتا و یگانه عالم و نماز راه این عروج روحانی است ، نماز نردبان انسان در سیر تکامل است و تسبیح و حرکت به سوی نور مطلق، نماز ذکراست و یاد معبودِ رحیم و لطیف و بی نیاز ، ترنمی است زیبا که بر وقار و هیبت مخلوق افزونی می بخشد و آرامش و آسایش صدچندان بر او نصیب می سازد و براستی که نماز بازدارنده از فحشاء و منکرات است .

ص:99


1- تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، انتشارات اسلامی ، جلد 11 ، صفحه 487 .

اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر .

امام صادق علیه السلام می فرمایند : در قلب مؤمن رغبت به ثواب و رضوان الهی و ترس از عقوبت و عذاب خداوند قهار اجتماع نمی کند ، مگر خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند ، پس هرگاه به نمازایستادی باتمام وجودت به خدا رو کن و متوجه او باش، زیراهیچ بنده مؤمن درنماز و دعایش باتمام وجود و حضورقلبی به خدامتوجه نمی گردد، مگرخداوند عزوجل باقلوب همه مؤمنین به او روی می آورد و استقبالش می کند و آن مؤمن نمازگزار را به دوستی آن مؤمنین برای دخول به بهشت تأیید می نماید و بهشتی خواهد شد .(1)

و اما علت اینکه نماز بر مردم واجب شد در ضمن حدیثی از امام رضا علیه السلام

ص:100


1- من لا یحضره الفقیه ، جلد 1 ، صفحه 209 .

مشخص می گردد که فرمودند : نمازگزار به ربوبیت خداوند متعال اقرار و اعتراف می کند و هرگونه شریکی را از ساحت قدس او به دور می افکند و در پیشگاه خداوند جبّار با حالت خواری و بیچارگی و فروتنی و با اعتراف به ضعف خویش می ایستد و چشم پوشی از گناهان گذشته خویش را از حضرتش خواستار می شود ، هر روز صورت بر زمین می گذارد تا بدین وسیله تعظیم خدای عزوجل بنماید و همیشه به یاد خدا باشد و آنی او را فراموش نکند و سرکشی و طغیان ننماید و تا اینکه حالت دلشکستگی و تذکر را از دست نداده و خواستار و راغب افزایش در دین و دنیای خود باشد . نماز موجب یاد خدا و تداوم ذکر او در تمام شب و روز می باشد ، تا بنده سرور و تدبیرکننده و آفریننده خود را فراموش ننماید ، که اگر فراموش کرد ، ناسپاسی کند ،

ص:101

ولی یاد خدا و ایستادن به نماز ، از هرگونه فساد و تباهی جلوگیری می کند .(1)

بنده وقتی سر تعظیم بر آستان حق دو تا نمود ، نهایت ارادت خویش را بر حق تعالی ابراز نموده ، چراکه معتقد است : نماز صله و موهبتی است از طرف خداوند مهربان برای بنده از راه رحمت و عنایت و نماز مطالبه وصول و تقرب بنده به سوی خداوند است ، وقتی با نیّت داخل نماز گردید و با تعظیم و اجلال هرچه بیشتر برای خداوند تکبیر گفت و با ترتیل قرائت کرد و با خشوع رکوع نمود و با تواضع سر از رکوع بلند کرد و با ذلت و خضوع سر بر سجده گذاشت و با اخلاص و آرزو و تشهد

خواند ، سپس نمازش را با رغبتی تمام و باامید به رحمت واسعه الهی سلام داد و به پایان رساند ، در حالی که بین خوف و رجاء می باشد ، نمازی با حقیقت به جا

ص:102


1- وسائل الشیعه ، جلد 3 ، باب 1 .

آورده است (1)

ضمرة بن حبیب گوید : راجع به نماز از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال کردم ، فرمودند : نماز از واجبات دین است ، موجب خوشنودی خداست ، طریقه پیامبران است ، محبت ملائکه را جلب می کند ، هدایت و ایمان است ، نور معرفت و برکت رزق و راحت بدن است ، برای شیطان ناخوشایند است ، حربه ای در مقابل کفار ، سبب مستجاب شدن دعا و قبولی اعمال اوست ، توشه آخرت مؤمن است ، شفیع نزد ملک الموت و مونس قبر و فرش زیر پهلو است ، جواب نکیر و منکر است ، نماز بنده در محشر ، تاجی است بر سرش و نوری در صورتش و لباسی بر تنش ، پرده ای است بین او و آتش ، حجّتی است بین او و آتش ، موجب نجات از جهنم و عبور از پل

ص:103


1- امام رضا علیه السلام بحارالانوار ، جلد 84 ، صفحه 246 .

صراط است ، کلید بهشت و مَهر حورالعین و بهای بهشت است ، نماز است که بندگان را به بالاترین درجات می رساند ، چون مشتمل بر تسبیح و تهلیل و تکبیر و تمجید و تقدیس خداوند و گفتار و دعاست . (1)

دل هر فرد با اتصال و اتکا به ذات اقدس الهی آرام و قرار می گیرد و چه بسیار افتخاراتی که در سایه سار نماز برانسان عطامی شود. مزیّت های نماز را پیامبر اکرم علیه السلام اینگونه برشمرده اند : نماز ستون دین است و ده مزیّت دارد ، زیور صورت است و روشنایی قلب و آسایش تن و انیس قبر و محل نزول رحمت و چراغ آسمان و سنگینی میزان و خوشنودی خدا و بهای بهشت و سد در برابر آتش ، هرکه نماز را

ص:104


1- امام رضا علیه السلام بحارالانوار ، جلد 84 ، صفحه 246 .

بپا دارد ، دین را بپا داشته و هرکه ترک کند ، دین را ویران کرده است . (1)

انسان وقتی بر درگاه خداوند قصد امتثال امر نمود ، باید بداند که برای نماز و نیایش حقی است که حضرت زین العابدین علیه السلام فرمودند : حق نماز این است که بدانی ورود به دربار خداوندی است و در آن حال برابر خدا ایستاده ای ، چون این معنی را دریافتی ، شایسته است چنان بایستی که بنده ای ذلیل بی مقدار ، راغب و ترسان ، امیدوار و بیمناک و بیچاره ای زار ، در برابر مولایی پرعظمت ایستد ، با کمال آرامش و وقاری ایستی ، حضور قلب را رعایت می کنی و نماز را با کلیه حدود و شرایط انجام می دهی (2)، که اگر آداب ورود به قلمرو نیاز را رعایت نمودی از نمازگزاران خواهی

ص:105


1- نصایح ، آیت اللّه مشکینی ، انتشارات الهادی ، چاپ هفدهم ، صفحه 345 .
2- نصایح ، آیت اللّه مشکینی ، انتشارات الهادی ، چاپ هفدهم ، صفحه 345 .

شد و پاداش این نیاز به درگاه بی نیاز را درمی یابی .

امام محمدباقر علیه السلام فرمودند : برای نمازگزار سه خصلت است ، از قدمش تا به آسمان ها ملائکه او را احاطه می نمایند و از آسمان ها تا بالای سرش خیر و احسان نثار می شود و فرشته ای که بر او موکل است می گوید : اگر این نمازگزار بداند که طرف مناجات او کیست ، از نماز خویش جدا نمی گردد (1)

لذّت مناجات با خداوند را مؤمنان راستین درک کرده اند و در پناه آن هر خیر و خوبی را به ارمغان می برند و خوشا حال آنانی که ترنم آرامش و آسایش روح و جسم خویش را از ورای سجده نیاز به درگاه بی نیاز به دست می آورد ، پس بر ماست که خود را مصداق سخن امام رضا علیه السلام گردانیم که فرموده اند : بر تو باد در نماز به خشوع و

ص:106


1- من لا یحضره الفقیه ، جلد 1 ، باب فضل الصلوة .

خضوع و اینکه در پیشگاه خداوند خشیت و خوف از سیمای تو ظاهر گردد و به وسیله طمأنینه و آرامش ، خوف و رجاء ظهور در جسم و جانت یابد (1)

آرامش شبانه

«اَللّهُ یَتَوَفَّی الاَْنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی لَمْ تَمُتْ فی مَنامِها فَیُمْسِکُ الَّتی قَضی عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الاُْخْری اِلی اَجَلٍ مُسَمًّی اِنَّ فی ذلِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّروُنَ : خدا روح مردم را هنگام مرگ به تمامی بازمی ستاند و نیز روحی را که در موقع خوابش نمرده است (قبض می کند) ، پس آن نفسی را که مرگ بر او واجب کرده است نگاه می دارد و آنهایی دیگر (نفس ها) را تا هنگامی که معین

ص:107


1- بحارالانوار ، جلد 84 ، صفحه 246 .

بازپس می فرستد، قطعا در این امر برای مردمی که می اندیشند، نشانه هایی است».(1)

خواب را براستی باید مظهر استراحت کامل و آسایشی در پس یک روز پرفراز و نشیب دانست، با نگاهی به روایاتی که در این زمینه از ائمه معصومین علیهم السلام وارد شده ، عجایب این نعمت و اسرار آن نمایان می گردد ، از جمله این روایات ، روایتی است از امام محمدباقر علیه السلام که فرمودند :

به خدا سوگند هیچ بنده ای از شیعیان ما نخوابد ، مگر اینکه خداوند عزوجل روح او را به آسمان بالا برد و آن را برکت دهد ، پس اگر اجلش رسیده باشد ، آن را در گنجینه های رحمت خود و در باغ های بهشت ، در سایه عرش خویش قرار می دهد و اگر اجلش بعدا باشد ، آن را به همراه دسته ای از فرشتگان امین خود می فرستد تا

ص:108


1- 44 / زمر .

به کالبدی که از آن بیرون آمده است برگردانند و در آن آرام گیرد .(1)

وقتی فرد در بالین خود قرار می گیرد ، خود را دور از هیاهوی فرشیان به عنایتِ صاحبِ عرشیان می سپاردتاباآرامشی که ازخواب بهره می گیرد، فردایی بانشاط را پیش روی بگیرد و کسب و تلاشی نورا آغازکند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به علی علیه السلام فرمودند : یاعلی ، ارواح شیعیان تو چه هنگام خواب و چه موقع مرگ به آسمان بالا می روند و همان گونه که مردم به هلال ماه می نگرند ، فرشتگان از شوق به آنها و مشاهده منزلتشان نزد خدای

ص:109


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6553 ، حدیث 928 .

عزوجل می نگرند.(1)

خداوند متعال خواب را باعث قطع حواس از ادراک و احساس و تعطیل کار و فعالیت انسان ها قرارداده تا با آن تجدیدقوا بنمایند و با نشاط و راحتی به کاربپردازند.

«هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیهِ ... : او کسی است که شب را برای شما آفرید که در آن آرامش بیابید ...» (2)

آرامش و سکون که هدف از آفرینش شب قرار داده شده ، یک واقعیت مسلم

علمی است ، پرده های تاریکی نه تنها یک وسیله اجباری برای تعطیل فعالیت های روزانه است ، بلکه اثر مستقیمی روی سلسله اعصاب و عضلات آدمی دارد و آنها را

ص:110


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6553 ، حدیث 929 .
2- 67 / یونس .

در حالت استراحت و سکون فرو می برد و چه نادان هستند مردمی که شب را به هوس رانی زنده می دارند و روز را در خواب فرو می روند و همواره اعصابی نامتعادل دارند.) (1)

وَ جَعَلْنا نَومُکُم سُباتا : و قرار دادیم ما خواب شما را مایه ثبات و آرامش .

ثبات به معنای راحتی و آسایش است ، زیرا خواب باعث آرامش و آسودگی قوای جسمانی ازخستگی ورنجی می شودکه درهنگام بیداری براثرتصرفات نفس دربدن عارض می شود .

تعبیر به سبات اشاره لطیفی به توقف قسمت های قابل توجهی از فعالیت های

ص:111


1- تفسیرجوان ، محمدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد 8، صفحه 342 .

جسمی و روحی انسان در حال خواب است و همین سکون موقت سبب استراحت و بازسازی اعضای فرسوده ، تقویت روح و جسم ، تجدید نشاط انسان ، دفع هرگونه خستگی و ناراحتی و بالاخره آمادگی برای تجدید فعالیت می شود .

امام صادق علیه السلام فرمودند:اَلنّومُ راحَةً لِلْجَسَد...، خواب مایه آرامش تن است .(1)

یا اینکه یک سوم زندگی انسان را خواب فراگرفته و همیشه انسان با این مسأله مواجه بوده ، هنوز اسرار خواب به خوبی مشخص نشده و حتی اینکه چه عاملی سبب می شود که در لحظه معینی بخشی از فعالیت های مغزی از کار بیفتد و سپس پلک چشم ها بر هم آورده و تمام اعضای تن در سکوت و سکون فرو رود ، هنوز به درستی

ص:112


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6553 ، حدیث 929 .

مشخص نیست ، خواب نقش عظیمی در سلامت انسان دارد و به همین دلیل روانپزشکان تلاش می کنند که خواب بیماران خود را به صورت عادی تنظیم کنند ، چراکه بدون آن تعادل روانی ممکن نیست ، افرادی که به صورت طبیعی نمی خوابند ، افرادی پژمرده ، عصبانی ، غمگین و ناراحتند و به عکس کسانی که از خواب معتدلی بهره مندند ، به هنگامی که بیدار می شوند ، نشاط و توان فوق العاده دارند ، مطالعه بعد از یک خواب آرام بخش ، بسیار سریع پیش می رود و کارهای فکری و جسمی بعد از چنین خوابی همیشه قرین موفقیت است و این ها بیانگر نقش پراهمیت خواب در زندگی انسان است) .(1)

ص:113


1- تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، چاپ دوم ، جلد 26 ، صفحه 12

خواب یکی از نعمت های بزرگ پروردگار است و اگر نبود ، نیروها و اعصاب به سرعت فرسوده می شود و از کار می افتاد .

بدترین شکنجه ای که بتوان برای کسی تصور کرد همین جلوگیری از خواب است و نیز از فوائد معنوی و اخلاقی این آرامش انقطاع از این عالم است که ما را به طور منظم به یاد خواب ابدی و آرامش کلّی می اندازد و همچنین بیدار شدن از خواب ، برخاستن از گور را در قیامت بیاد می آورد ، چنانکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند : همانطور که می خوابید می میرید و همچنانکه بیدار می شوید برانگیخته خواهید شد : کَما تَنامُونَ تَمُوتُون وَ کَما تَسْتَیْقِضُونَ تُبْعَثُونَ) .(1)

(وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباسا : و قرار دادیم شب را پوششی برای شما .

ص:114


1- تفسیر نوین ، محمدتقی شریعتی ، انتشارات درخشان ، جلد 30 .

همانطور که مادری دلسوز ، وقتی کودکش را می خواباند برای حفظ سلامت آن فرزند که در بازی بیش از حد ، قوایش را از دست ندهد ، رویش را با لحافی می پوشاند ، پروردگار مهربان تر از مادر نیز ، آدمیان و بسیاری از موجودات را با پوشاک نیلگون شب فرو می پوشد تا از لهو و لعب زندگانی و تلاش معاش بیش از حد آنها جلوگیری کند تا با تجدیدآرامشی در پس استراحت شبانه ، پشتکار فردا را آغاز کند) .(1) امام سجاد علیه السلام فرمودند : «فَخَلَقَ لَهُمُ اللَّیلَ لِیَسکُنُوا فیهِ مِنْ حَرَکاتِ النَّعبِ وَ نَهَضاتِ النَّصبِ وَ جَعَلَهُ لِباسا لِیَلْبِسُوا مِنْ راحَتِه وَ مَنامِه ، فَیَکُونَ ذلِکَ لَهُم جَماعا وَ قُوَّةً وَ لِیَنالُو بِه لِذَّةً وَ شَهْوَةً : (خداوند) شب را برای ایشان آفرید تا از جنبش های رنج آور و دشواری های خسته کننده روز بیارامند و آن را (برای

ص:115


1- تفسیر نوین ، محمدتقی شریعتی ، انتشارات درخشان ، جلد 30 .

بندگان چون) لباس و جامه گردانید تا در آن آرام گرفته ، بخوابند که آن برایشان آسایش و توانایی است و تا به سبب آن خوشی و خوشگذرانی یابند» .(1)

البته آدمی اگر بخواهد خوابی شیرین و راحت داشته باشد ، باید آداب خواب را رعایت کند ، آدابی که اگر انسان آنها را قبل از خواب انجام دهد ، مثل آن است که در حال ذکر خدا باشد و از آن جمله است ، وضو گرفتن ، چراکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : هرکه با وضو بخوابد ، اگر در آن شب مرگش رسد ، نزد خداوند شهید به شمار می آید .(2)

ص:116


1- صحیفه سجادیه ، انتشارات فقیه ، چاپ سوم ، صفحه 68 .
2- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6553 ، حدیث 20933 .

و بنا به روایت دیگر از امام صادق علیه السلام ، هرکه طهارت بگیرد و سپس به بسترش رود ، در آن شب بسترش به منزله مسجد اوست و اگر یادش آمد که وضو ندارد ، به همان لحاف خود ، هرچه باشد ، تیمم کند ، که اگر چنین کرد پیوسته در نماز و ذکر خدای عزوجل باشد .(1)

نکته دیگر در داشتن خوابی آرام و نوشین ، قرائت قرآن و دعا در موقع خواب است .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : هرکس وقتی به بستر خود می رود ، سوره توحید را بخواند ، خداوند گناهان پنجاه سال او را بیامرزد ؛ (مَنْ قَرَأَ «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» حینَ

ص:117


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6553 ، حدیث 20934 .

یَأْخُذُ مَضْجَعَهُ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَ خَمسینَ سَنَةً) .(1)

و یا اینکه امام موسی کاظم علیه السلام فرمودند :

هرکس در هنگام خواب آیه : «اِنَّ اَللّهَ یُمْسِکُ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ اَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا اِنْ اَمْسَکَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِه اِنَّهُ کانَ حَلیما غَفُورا ؛ را بخواند ، هرگز خانه بر سرش خراب نمی شود .(2)

و از امام محمدباقر علیه السلام روایت است ، هرکس سوره واقعه را هر شب پیش از

ص:118


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6555 ، حدیث 20938 .
2- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6557 ، حدیث 20942 .

خواب بخواند ، در قیامت روی او مانند ماه شب چهارده باشد .(1)

بد نیست در رابطه با خوابیدن صحیح نیز که در آرامش انسان بی تأثیر نیست، روایتی را متذکر شویم ؛

امام علی علیه السلام می فرمایند : خوابیدن چهار صورت دارد : پیامبران به پشت دراز می کشند و می خوابند، امّا چشمان آن ها بیدار و منتظر وحی خدای عزوجل هستند، مؤمن به دست راست و رو به قبله می خوابد، شاهان و شاهزادگان به دست چپ می خوابند تا غذایی را که خورده اند به هضم رسانند و ابلیس و برادران او و هر دیوانه و آفت زده ای دَمَر (به شکم) می خوابند (2)

ص:119


1- حلیة المتقین ، علامه مجلسی ، انتشارات هجرت ، چاپ پنجم ، صفحه 234 .
2- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6557 ، حدیث 20943 .

البته آنچه درباره خواب گفته شد ، منظور از آن یک خواب معتدل و مناسب است وگرنه پرخوابی مثل پرخوری از صفات زشت و موجب بیماری های مختلف است و بنا به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خواب زیاد ، صاحبش را روز قیامت فقیر باقی می گذارد؛ اِیّاکُم وَ کَثْرَةَ النُّومِ فَاِنَّ کَثْرَةَ النّومِ یَدَعُ صاحِبَهُ فَقیرایَومَ القِیامَةِ.(1)

عجیب اینکه مقدار خواب طبیعی برای انسان ها یکسان نیست و هیچگونه حد معینی برای آن نمی توان در نظر گرفت و لذا هرکس باید باتجربه ، نیاز خویش را به خواب با توجه به میزان فعالیت های جسمی و روحی خود دریابد . شب علاوه آرامش ، منافع جنبی نیز دارد ، چراکه آدمی در رمز و راز پر از سکوت و آرامش شب

ص:120


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 6551 ، حدیث 20914 .

آنچه را از مقدرات خیر طلب کند ، خدایش روزی می کند و اگر بنا باشد سالکی از عالم طبیعت با خالق خویش رابطه ای خاص داشته باشد ، مناسب ترین موقع آن شب است و بسیاری از برکات در شب نازل می شود : اِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ اَشَدُّ وَطْأً وَ اَقْوَمُ قیلاً .(1)

از آنجایی که غوغای زندگی روزانه و مشکلات روزمره و زندگی سراسر مادّی از جهات مختلف توجه انسان را به امور پراکنده سیر می دهد و تمرکز ذهن و حضور قلب را کاملاً از انسان می گیرد ، در دل شب و به واسطه فرونشستن سر و صدای زندگی مادی و آرامشی که در جسم و جان حاصل می شود ، انسان در پرتو مناجات شبانه حالت توجه و نشاط خاصی به خود می گیرد که بی نظیر است .

ص:121


1- 6 / مزمل .

امام صادق علیه السلام فرمودند: عجب دارم از کسی که دعوای محبت الهی می کند و شب ها را به خواب می گذراند .

هنگام شب که چشمانی به خواب غفلت فرو رفته است ، شرایط حضور قلب برای مؤمن فراهم است تا با تمام وجودشان پاسی از شب را از بستر برخیزند و رو به درگاه پروردگار جهان کرده و خدا را با بیم و امید بخوانند : یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفا وَ طَمعا .(1)

آری آنها مؤمنینی هستند که پروردگار خود را با خوف و رجاء می خوانند ، یعنی نه از رحمت خدا مأیوس می شوند و نه از غضب و عذاب او خود را ایمن می دانند .(2)

ص:122


1- تفسیر نمونه ، آیت اللّه مکارم شیرازی ، دارالکتب الاسلامیه ، جلد 26 ، صفحه 23 .
2- 16 / سجده .

وَاللَّیْلِ اِذا سَجی : و سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد (1)

سکون و آرامش شب که فرا رسد ، سالکان کوی حق مشتاقانه به استقبال آن می روند ، چراکه سحرگاهان بهترین وقت راز و نیاز به درگاه محبوب و عبادت و خودسازی و تربیت نفوس است. کسی که انسی باسحرنداشته باشد، از رسیدن به تکامل معنوی محروم و مقبول و زیانکارخوانده شده است ، امام صادق علیه السلام به یکی از یاران خودبه نام سلیمان دیلمی فرمود: لاتَدَعْ قِیامَ اللَّیْلِ فَاِنَ المَغْبُونَ مَنْ حَرَمَ قِیامُ اللَّیلِ: دست از قیام و نافله شب برمدار ، زیرا مغبون کسی است که از قیام و دعا و عبادت شبانه محروم است .(2)

ص:123


1- 2 / ضحی .
2- بحارالانوار ، علامه مجلسی ، جلد 87 ، صفحه 142 .

قرآن کریم در وصف پرهیزکاران چنین فرموده: وَ بِالاَْسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ(1): آنها همواره در سحرگاهان و در دل شب در پیشگاه معبود به راز و نیاز و دعا و نیایش می پردازند و نماز می خوانند و از گناهان خود استغفار می کنند) .(2)

درد دل ها با خدا کردن خوش است اشک را مشکل گشا کردن خوش است

در میان خلوت شب های هجر با دو چشم تر دعا کردن خوش است

از جمله مناجات های خدای متعال با داود این بود که : ای داود بر تو باد به استغفار در تاریکی شب تا هنگام سحرها ، ای داود چون تاریکی شب تو را فرا گرفت ،

ص:124


1- 18 / ذاریات .
2- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم ، جلد 26، صفحه 16.

نگاهی به بالا آمدن ستارگان در آسمان بینداز و تسبیح گوی من باش و فراوان به یاد من باش ، تا من به یاد تو باشم ، ای داود همانا مردان با تقوی شب هایشان را نخوابند مگر آنکه نمازشان را برای من بگذارند و روزهایشان را به پایان نرسانند مگر به یاد من . ای داود همانا عارفان سُرمه بیداری شب به چشم های خود کشیده اند و شب را در قیامند و رضای مرا از این رهگذر طالبند . ای داود آنکه به شب نماز گذارد آنگاه که مردم در خوابند و فقط به خاطر من باشد ، پس من به فرشتگانم دستور می دهم تا برای او استغفار کنند و بهشت من مشتاق او گردد ، پس هر تر و خشکی برای او دعا می کنند. نیایش شبانه از هر نوع شائبه ریا و تزویر و خودنمایی دور است و چون شب ها موقع آرامش است و مانع فکری وجود ندارد ، توجه انسان به مقام ربوبی بیشتر خواهد شد و در مقام مؤمن شب زنده دار همین بس که خداوند نشانه های آنان را بیداری شب و سجده و قیام برای پروردگار دانسته ، آنجا که می فرماید :

ص:125

«وَ الَّذینَ یَبیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدا وَ قِیاما : آنها کسانی هستند که شبانگاه بیدار می مانند و برای پروردگار سجده و قیام می کنند» .(1)

امام صادق علیه السلام فرموده اند : بنده که با آقای خود در دل شب تار ، خلوت کرده و مشغول راز و نیاز شد ، خدای تعالی نور را در دل او ثابت می کند ، پس چون گفت : پروردگارا ، پروردگارا ، خدای جلیل او را آواز می دهد ، لبیک بنده من ، از من بخواه تا عطایت کنم و بر من توکل کن تا کفایتت کنم ، سپس خدای عزوجل به فرشتگانش می فرماید : بنگرید به بنده من که در این شب تار با من به خلوت نشسته ، ولی تنبلان بی خبر مانده اند و غافلان در خواب ، گواه باشید که من او را آمرزیدم .

وقتی صفحه دل روشن بود ، آدمی هم خوب و آرام می خوابد چون شب را

ص:126


1- 64 / فرقان .

سکونی بر تلاطم روز می داند و هم در خواب رؤیای صادقانه دارد و هم سحرخیز است ، انسانی که شبانگاهان با خیالی آسوده از خورد و خوراک و گناه های درونی و بیرونی سر بر بالین می گذارد ، پس از استراحتی شیرین به لطف حق ، خواب نوشین را ترک گفته و در دل شبی آرام ، مشتاقانه به عبادت و نجوای با خالق می نشیند و در پی نیایش شبانه، صبحی بانشاط را آغاز کرده و ممدوح از جانب پروردگار واقع می شود، همچنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند :

عِندَ الصَّباحِ یُحْمَدُ الْقَومُ السُّری : صبحگاهان رهروان شب ستایش می شوند و به سان شیر نیرومند مشغول انجام وظیفه می شوند ، ولی خواب مانده ها وامانده اند و آنان که دعا و نیایش و توجه به مقام ربوبی را فراموش نموده اند ، همانند پیمانه کوچک آبی هستند که ارتباط آنها از اقیانوس و دریا قطع گردیده و از بین رفته است . به هر حال از آیات و روایات بسیار برمی آید که خدای سبحان برای شب

ص:127

حساب خاصی قائل شده است و آن را یکی از نشانه های وجود خویش برشمرده است ، وَ مِنْ آیاتِه مَنامَکُمْ بِاللَّیلِ) .(1)

همسر خوب نمادی از آرامش

«وَ مِنْ ایاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَ نْفُسِکُمْ اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّروُنَ : و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرارداد،دراین نشانه هایی است برای گروهی که تفکرکنند»(2)

قرآن کریم هدف از ازدواج را سکونت و آرامش قرار داده است و با تعبیری

ص:128


1- سیره علمی و عملی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، آیت اللّه جوادی آملی ، انتشارات اسراء .
2- 21 / روم .

پرمعنی برآن اعتراف می کند، به راستی وجودهمسرانی دارای محاسن نیکو از عنایات خداوندی است و ازدواج و همسر ، عامل آرامش روح و زندگی است و ناآرامی های روانی را برطرف می کند .

از پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله روایت است که فرمودند : مَنْ اَحَبَّ اَنْ یَلقَی اللّهَ طاهِرا مُطَهَّرا فَلْیَلَقَهُ بِزَوْجَةٍ : هرکس دوست دارد که پاک و پاکیزه خدا را دیدار کند ، با همراه داشتن همسری به دیدارش رود (1)

و درجایی دیگرمی فرمایند: ما بُنِیَ فِی الاِْسْلامِ بِناءٌ اَحَبُّ اِلَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَ اَعَزُّ مِنَ التَّزْویج: دراسلام هیچ بنایی ساخته نشد، که نزد خدای عزوجل محبوب تر

ص:129


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2449 ، حدیث 7797 .

و ارجمندتر از ازدواج باشد .(1)

آرامش از طریق ازدواج از جایی ناشی می شود که این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی و نشاط و پرورش یکدیگر می باشند ، به طوری که هریک بدون دیگری ناقص است و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او ، چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد . به هر حال این آرامش هم از نظر جسمی است و هم از نظر روحی ، هم از جنبه فردی و هم اجتماعی و بیماری هایی که به خاطر ترک ازدواج برای جسم انسان پیش می آید قابل انکار نیست ، همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامی های روانی که افراد مجرد با آن دست به گریبان هستند ، کم و بیش بر همه

ص:130


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 13 ، صفحه 2449 ، حدیث 7798 .

روشن است . از نظر اجتماعی افراد مجرد کمتر احساس مسئولیت می کنند و به همین جهت انتحار و خودکشی در میان مجردان بیشتر دیده می شود و جنایات هولناک نیز از آنها بیشتر سر می زند ، هنگامی که انسان از مرحله تجرد به مرحله زندگی خانوادگی گام می گذارد ، شخصیت تازه ای در خود می یابد و احساس مسئولیت بیشتری می کندو این است معنی احساس آرامش درسایه ازدواج)(1)

البته ناگفته نماندکه ازدواج و توقع آرامش در پناه آن بدون رعایت حقوق از جانب طرفین امکان پذیر نیست .

امام سجاد علیه السلام می فرمایند : حق زن این است که بدانی خدای عزوجل او را مایه

ص:131


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول ، جلد 16، صفحه 226.

آرامش و انس تو قرارداده است و بدانی که این نعمتی است که خداوند به تو داده ، پس اورا گرامی بدار و با وی نرمی کن، هرچند حق تو براو واجب تراست، امّا حق وی بر تو این است که بااومهربان باشی(1)

و امام صادق علیه السلام این گونه فرموده اند : زن نسبت به شوهر سازگار خود سه نکته را باید رعایت کند :

1 حفظ کردن خود از هر گناه و آلودگی تا شوهرش در هر حال و موقعیتی ، در دل به او اطمینان داشته باشد .

2 مراقبت از او و زندگیش تا شوهرش در صورتی که لغزشی از او سر

ص:132


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2263 حدیث 7871 .

بزند ، نسبت به وی عطوفت و مهربانی نشان دهد .

3 اظهار عشق به او با عشوه و دلبری و هیأت مناسب و خوشایند در نظر او (1)

به هرحال آرامش و آسایشی که مؤمنان از طریق ازدواج با همسرانی شایسته بدست می آورند، بسیارلذت بخش است، همانطوری که پیامبرخدا صلی الله علیه و آله فرمودند: مَااسْتَفادَ المُؤْمِنُ بَعدَ تَقوَی اللّهِ عَزَّوَجَلَّ خَیْرا لَهُ مِنْ زَوْجَةٍ صالِحَةٍ : مؤمن ، بعد از تقوای خدای عزوجل بهره ای بهتر از زن شایسته نبرده است .(2)

ص:133


1- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2263 حدیث 7868 .
2- میزان الحکمه ، محمدی ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2269 حدیث 7893 .

بنابراین آنها که پشت پا به این سنت الهی می زنند وجود ناقصی دارند ، چراکه یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده است .

آسایش حقیقی

«یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ . اِرْجِعی اِلی رَبِّکِ . راضِیَةً مَرْضِیَّةً . فَادْخُلی فی عِبادی . وَ ادْخُلی جَنَّتی : ای صاحب روح آرامش یافته ، به سوی پروردگارت بازگرد ، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است ، و در ملک بندگانم داخل شو ، و در بهشتم ورود کن(1)

تعبیر نفس مطمئنه راجع به مؤمنانی به کار می رود که در میان طوفان عظیم عذاب، از آرامش کامل برخوردارند و با یک دنیا لطف و محبت آنها را مورد خطاب قرار

ص:134


1- 27 تا 30 / فجر .

می دهد، چه تعبیر جالب و دل انگیزی، لطف و صفا و آرامش و اطمینان ازآن می بارد، دعوت مستقیم پروردگار از نفوسی که در پرتو ایمان به حالت آرامش و اطمینان رسیده اند ، دعوت از آنها برای بازگشت به سوی پروردگارشان ، به سوی مالک و مربی و مصلحشان ، دعوتی که آمیخته با رضایت طرفینی است ، رضایت عاشق دلداده از معشوق و رضایت محبوب و معبود حقیقی و به دنبال آن تاج افتخار عبودیت را بر سر او نهادن و به لباس بندگی مفتخرش کردن و در سلک خاصان درگاه، او را جای دادن و سپس دعوت از او برای ورود به بهشت ، آن هم با تعبیر (وارد بهشتم شو) که نشان می دهد میزبان این میهمانی تنها ذات مقدس الهی است .

و منظور از نفس در اینجا همان روح آدمی است و تعبیر به مطمئنه اشاره به آرامش است که در پرتو ایمان پیدا و حاصل شده است . چنین نفسی هم اطمینان به وعده های الهی دارد و هم به راه و روشی که برگزیده مطمئن است ، هم در قبال دنیا و هم در ادبار

ص:135

دنیا ، هم در طوفان ها و هم در حوادث و بلاها و از همه بالاتر در آن هول و وحشت و اضطراب عظیم قیامت نیز آرام است . روح آرام به سوی پروردگار بازمی گردد و در جوار قرب او جای می گیرد ، بازگشتی معنوی و روحانی ، نه مکانی و جسمانی .

شادی و آرامش (135)

وَ مَنْ یَأْتِه مُؤْمِنا قَدْعَمِلَ الصّالِحاتِ فَاُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی : و هرکه مؤمن به نزد او رود، درحالی که کارهای شایسته انجام داده باشد، برای آنان درجات والا خواهد بود .(1)

یکی از یاران امام صادق علیه السلام از ایشان پرسید : آیا ممکن است مؤمن از قبض روحش ناراضی باشد ؟ حضرت فرمود : نه به خدا سوگند هنگامی که فرشته مرگ برای قبض روحش می آید ، اظهار ناراحتی می کند ، فرشته مرگ می گوید : ای ولی

ص:136


1- 57 / طه .

خدا ناراحت مباش ، سوگند به آن کس که محمد صلی الله علیه و آله را مبعوث کرده ، من بر تو مهربانترم از پدر مهربان ، درست چشمهایت را بگشا و ببین ، او نگاه می کند ، رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام و حسن و حسین علیهم السلام و امامان از ذریّه آنها را می بیند ، فرشته به او می گوید : نگاه کن این ها دوستان تواند ، ناگهان گوینده ای از سوی پروردگار بزرگ ندا می دهد : یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ... ، ای کسی که به محمد و خاندانش اطمینان داشتی ، بازگرد به سوی پروردگارت ، در حالی که تو به ولایت آنهاراضی هستی و اوباثوابش ازتو خشنوداست. داخل شو درمیان بندگانم یعنی محمد صلی الله علیه و آله واهل بیتش و داخل شو دربهشتم، دراین هنگام چیزی برای انسان محبوب تر ازآن نیست که هرچه زودتر روحش از تن جداشود و به این منادی بپیوندد.)(1(1) (2)

ص:137


1- اصول کافی ، کلینی ، جلد 3 ، باب ان المؤمن لا یکره علی قبض روحه ، حدیث 2 .
2- تفسیرجوان 27جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 26، چاپ دوم ، صفحه 388.

مؤمن با اعمال خیر و نیکی که انجام می دهد ، آنچه از ثواب را که خداوند در دنیا وعده داده بدست می آورد و نهایت عطوفت و مهربانی پروردگارش را در بهشت جاویدان همراه با آرامش کسب می نماید .

در روایتی از امام صادق علیه السلام نمایان می گردد که مؤمن را آسایش حقیقی نباشد مگر آنگاه که خدا را دیدار کند و اگر غیر از این آسایش تصور شود در چهارچیز است :

1 سکوتی که درآن وضع قلب و روح نسبت به خداسنجیده شودکه درچه حال است.

2 خلوتی که از آفت های آشکار و نهان دوران در امان باشد .

3 گرسنگی ای که شهوت ها و وسوسه های شیطان را بمیراند .

ص:138

4 شب زنده داری که دل را روشن و طبع را صاف و روح را پاک کند (1)

اعمال نیک اهل تقوی به یک امید و آن آرامش و آسایش در پناه لقای پروردگار است و خیر و آسودگی تنها در اقبال به سوی خدا و توجه به اوست . در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام راه رسیدن به آسایش مخالفت کردن با هوای نفس برشمرده شده که این طعم توسط مؤمن چشیده نمی شود مگر در روز اول ورود به بهشت .(2)

روزی امام صادق علیه السلام به اصحاب خود فرمود : آرزوی محال نکنید ، عرض کردند ، مگر چه کسی آرزوی محال می کند ؟ فرمود : شما ، مگر نه اینکه آرزومند

ص:139


1- نصایح ، آیت اللّه مشکینی ، انتشارات الهادی ، چاپ هفدهم ، صفحه 195 .
2- نصایح ، آیت اللّه مشکینی ، انتشارات الهادی ، چاپ هفدهم ، صفحه 195

آسایش دردنیاهستید؟عرض کردند:بله،فرمود:آسایش برای مؤمن دردنیامحال است.(1)

و یا در حدیثی از امام سجاد علیه السلام که به یکی از همنشینان خود فرموده اند ، آمده است : از خدا بترس و در طلب دنیا جانب اعتدال را نگاه دار و چیزی را که آفریده نشده است طلب مکن ، آن مرد عرض کرد : چگونه ممکن است کسی در طلب چیزی برآید که هنوز آفریده نشده است ؟ حضرت فرمود : کسی که خواهان توانگری و دارایی و رفاه در دنیا باشد در حقیقت آنها را برای آسایش می خواهد و آسایش در دنیا و برای اهل دنیا خلق نشده ، بلکه در بهشت و برای بهشتیان آفریده شده است .(2)

ص:140


1- میزان الحکمه ، محمد ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2165 ، حدیث 7524 .
2- میزان الحکمه ، محمد ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2165 ، حدیث 7523 .

آنچه برداشت می شود این است که دیدار پروردگار و سکنای در فردوس برین در جوار مقربان الهی ، نهایت آرامش و سکینه است برای فرد مؤمن . همانطور که خداوند وعده آن را به داود این گونه فرمود :

اِنّی وَضَعْتُ الرّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ یَطلُبُونَها فِی الدُّنیا فَلا یَجِدُونَها

من آسایش را در بهشت مقرر کرده ام ، مردم در دنیا به دنبالش می گردند و نمی یابند .(1)

و به فرموده علی علیه السلام : مَنْ اَحَبَّ الرّاحَةَ فَلیُؤْثِرِ الزُّهْدَ فِی الدُّنیا :

ص:141


1- میزان الحکمه ، محمد ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2165 ، حدیث 7525 .

هرکس دوستدار آسایش است ، باید که بی اعتنایی به دنیا را برگزیند .(1)

ناگفته نماند که بی اعتنایی به دنیا به آن معنا نیست که انسان از هرگونه تلاش و کوشش برای به کمال رسیدن سرباز زند و همچنین آرامش و آسایش به طور کامل در دنیا محال نیست ، بلکه آن سکینه مطلوب و سزاوار مؤمن در آخرت چشیده خواهد شد . بنابراین انسان باید علاوه بر نگاه به آینده زندگی و برنامه ریزی و تلاش در جهت شکوفایی و اعتدال و میانه روی در گذران آن ، هدف نهایی خویش را رؤیت جلال و عظمت خداوندی و امید آرامش در زیر سایه پرمهر پروردگار قرار دهد .

نشاط چیست ؟

وقتی آدمی نیازهایش ارضاء می شود و به چیزهای موردعلاقه اش دست می یابد

ص:142


1- میزان الحکمه ، محمد ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 5 ، صفحه 2165 ، حدیث 7518 .

احساس و هیجانی در او پدید می آید که از آن به شادابی و نشاط تعبیر می شود . از این رو شادی و نشاط یک امر غریزی و طبیعی و از هیجان های مفید در مقابل هیجان های زیانبار همچون اندوه ، غصه ، خشم و ناکامی است .

شادمانی و شاد زیستن را نعمت بزرگی برای پرورش عالی ترین صفات و خصایص انسانی دانسته اند .

به سوی شادابی

نشاط نیروزا ، تکاپوبخش و عامل تقویت اراده جوان است که به پشتوانه آن ، استعدادها و توانمندی هایش رشد می کند و به راحتی به اهداف خود دست می یابد .

شادی ، زندگی را خوشایند می سازد و اشتیاق ما را برای پرداختن به فعالیت های اجتماعی آسان می نماید پیشوایان معصوم ما به«مددجویی ازتفریح های لذت بخش در

ص:143

اداره زندگی» (1) سفارش کرده اند .

شادی و آرامش (143)

امام رضا علیه السلام می فرماید: وقتی را هم به تفریحات و لذایذخوداختصاص دهید و از شادی ساعت های تفریح،نیروی لازم رابرای عمل به وظایف وقت های دیگرتأمین کنید.(2)

بکوشید تا رنج ها کم کنید دل غمگنان ، شاد و خرّم کنید

چو روزی به شادی همی بگذرد خردمند مردم ، چرا غم خورد (3)

از آن سوی ، افسردگی در برابر شادابی ، آفت پیشرفت و عامل واماندگی است ،

بدان گونه که روانشناسان «افسردگی را معلول از دست دادن ها» می شمارند .

ص:144


1- بحارالانوار ، جلد 75 ، صفحه 322 .
2- بحارالانوار ، جلد 75 ، صفحه 321 .
3- فردوسی.

دین و اصل شاد زیستن

«شاد زیستن» پاسخی به «چگونه زیستن» است ، برای جوانانی که زندگی هدفمند را جستجو می کنند و از بی حسی ، بی حالی و پوچی که از شاخصه های انسان های وابسته به دنیا است گریزانند و در پی «نگاه دین به شادی» هستند .

اسلام ، دینی سرشار از شادی و حلاوت است ، امّا شادی بی حد و مرز را تجویز نمی کند و برای نسل نو ، سبک سری بی قیدی و توهین را روا نمی داند .

دین اسلام ، ورای توصیه به بهره گیری از شادی های مشروع ، جوان را به شناخت و انس با شادی های معنوی عمیق ، تعالی بخش ، همراه با احساس مداوم زیبایی می کشاند و دریچه نوینی از شادابی پایدار را به او ارائه می دهد .

انسان دیندار تلاش می کند وابستگی خود را به مظاهر دنیا کم کند و خود را از غرق شدن در مسائل زودگذر دور سازد . زیرا می داند که هرچه وابستگی اش به

ص:145

لذت های گذرا بیشتر شود افسردگی و غم بیشتر را باید پذیرا باشد . مراد از شادی گذرا آن است که از استغنا و زهد سرچشمه نگرفته ، بلکه به سبب هیجانات موقت و عواملی همچون مواد مخدر ، مشروبات الکلی و فعالیت های زیانبار پدید می آید ، این شادی وابسته به اسباب و وسایل است ، مادامی که اسباب آن فراهم نباشد، ازبین می رود .

اریک فروم روان شناس معتقد است :

نبودن لذت های واقعی سبب می شود که مردم به دنبال خوشی های هیجان انگیز تازه ای باشند ، خوشی یا هیجان چون به اصطلاح به اوج خود رسید دلتنگی در پی دارد ، چراکه هیجان تجربه می شود ، لکن شخص رشد نکرده و مرزهای

ص:146

درونی اش افزایش پیدا نمی کند .(1)

حضرت علی علیه السلام می فرمایند : «تفریح و شادی باعث فرح و انبساط و آرامش روح و مایه شادی و خرمی است».

در خلال انجام کارهای روزانه ، چون آدمی در اثر برخورد با عوامل مختلف و خسته کننده بخصوص زمان کنونی که کارها فنی شده و با تفکرات بیشتری باید انجام یابند و فشار حاصله از زندگی روزمره ، اثرات زیادی روی جسم انسانی باقی می گذارد . باید به فکر جبران این عوامل بود که بهترین راه مبارزه با این گونه جریانات تفریح کردن و ساعاتی چند ، بدون مسئولیت و احساس گرفتاری به تفریحات سالم پرداختن است .

ص:147


1- کتاب زنان ، شماره ، صفحه 33 .

حضرت رضا علیه السلام چنین فرموده اند : از لذایذ دنیوی نصیبی برای کامیابی خویش قرار دهید و تمایلات خود را از راه های مشروع برآورد نمایید . مراقبت کنید در این کار به مردانگی و شرافتشان آسیب نرسد و دچار تندروی و اسراف نگردید ، تفریح و شادی و سرگرمی های لذت بخش شما را در امور زندگی موفق و یاری می کند و به کمک آنها بهتر به امور زندگی دنیا موفق خواهید شد .

ساعت های تفریحات سالم یکی از پربهاترین ساعات زندگی است زیرا در خلال آن تمام فرسودگی ها و ناراحتی های گذشته جبران می شود . در هنگام تفریح ، آدمی احساس نشاط شادی ، عدم مسئولیت و نیز احساس آزادی می نماید .

این چند ساعت تفریح و سرور ، فرصتی است در زندگی که هرکس باید از آن استفاده نماید تا عمر طولانی ترین را بدست آورد .

حضرت علی علیه السلام می فرمایند : مواقع شادمانی و سرور فرصت است .

ص:148

شادابی وگونه های هشت گانه آن

شادابی وگونه های هشت گانه آن

نشاط و شادابی با گستره ظاهری و معنوی آن ، در نمونه های زیر یافت می شود :

1 ایمان

دین ، نشاط آفرین است و در احکام و آداب آن به نوعی حرکت و نشاط دیده می شود ، خواه شادی طبیعی و عادی یا شادی ها و لذایذ معنوی .

ایمان به خدا و پشتگرمی به پروردگار ، پایان تمام نگرانی ها و افسردگی ها است . امام علی علیه السلام می فرماید : «سَهَرُ الْعُیُونِ بِذِکْر اللّه فُرْصَةُ السُّعَداء وَ نَزْهَةَ الاَْوْلِیاء» (1)

شب زنده داری با یاد خدا ، فرصتی است برای افراد سعادتمند و تفریح و آسایش

ص:149


1- غررالحکم ، جلد 5642 .

است برای اولیاء خدا .

امروزه به دلیل جایگاه ایمان در شادی آفرینی واقعی ، در میان روان شناسان غرب نوعی اقبال و خوش بینی نسبت به دین پدید آمده است . پژوهش ها نشان می دهد آنان که با مسائل دینی مأنوس اند ، از نشاط و آرامش بیشتری برخوردارند .

دیل کارنگی می نویسد : امروزه جدیدترین علم یعنی روان پزشکی همان چیزهایی را تعلیم می دهد که پیامبران به مردم می آموختند زیرا آنان دریافته اند که داشتن یک ایمان محکم ، نگرانی ، تشویش ، هیجان و ترس را برطرف می سازد .(1)

استاد شهید مطهری پیرامون بهجت زایی ایمان معتقد است :

ایمان مذهبی آثار نیک فراوان دارد ، چه از نظر تولید بهجت و انبساط و چه از نظر

ص:150


1- آیین زندگی ، صفحه 37 .

نیکوساختن روابط اجتماعی و چه از نظر کاهش و رفع ناراحتی های ضروری که لازمه ساختمان این جهان است .(1)

2 طبیعت

انس باطبیعت آرام بخش و شادی زااست و انسان رابااصل وریشه خودپیوندمی زند.

امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید : «چنان چه بدن خسته می شود روح نیز خسته و دلتنگ می گرددوهردوبه تفریح واستراحت نیازدارندخستگی های بدن بادیدن منظره های زیبای جهان آفرینش برطرف می شود و خستگی های روان باشناخت و فهم حقایق هستی (2)

از میان جلوه های طبیعت که سهم بسیاری در برطرف سازی اندوه دارد ، سبزه و آب از امتیاز ویژه برخوردار است . امام صادق علیه السلام درباره آن می فرماید :

ص:151


1- انسان و ایمان، صفحه48 .
2- روضة المتقین ، جلد 4 ، صفحه 287 .

«نگاه کردن به سبزه ها مایه شادمانی است» .(1)

3 ورزش

شادابی در گرو سلامت بدن است . جوان وقتی می تواند از شادی و نشاط لذت ببرد که در سلامت جسمانی به سر ببرد . ورزش این توانایی را در انسان فراهم می آورد و به سلامتی روح او نیز کمک می کند و او را همواره شاداب نگه می دارد .

امام حسین علیه السلام می فرماید : فَبادِرُوا بِصِّحَةِ الاَْجْسام فی مُدَّةِ الاَْعْمارِ : در تمامی عمر ، برای سلامتی و حفظ تندرستی خود بکوشید .(2)

ص:152


1- المحاسن ، برقی .
2- تحف العقول ، صفحه 239 .

4 شوخ طبعی

خوش رویی وسیله کسب محبت مردم و فزونی دوستی ها است. حضرت علی علیه السلام می فرماید : «اَ لْمُؤْمِنُ بَشْرُهُ فی وَجْهِه ، وَ حُزْنُهُ فی قَلْبِه : شادی مؤمن در چهره اش نمایان و اندوه او در قلبش پنهان است» .(1)

شوخ طبعی از نشانه های برخورد نیک با دوستان است و در روش رهبران دینی ما نیز جلوه هایی از آن دیده می شود . پیامبر اکرم بیشتر اوقات لبخند بر لب داشت و نرم خوترین ، شاداب ترین و گشاده روترین مردم بود .(2)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمود : «من هم مانند شما بشری هستم که شوخی و مزاح

ص:153


1- نهج البلاغه ، حکمت 333 .
2- تحف العقول ، صفحه 49 .

می کنم»(1)

حضرت علی علیه السلام می فرماید : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هرگاه یکی از اصحاب را اندوهگین می دید او را با شوخی و مزاح خوشحال می کرد»(2)

رسول خدا صلی الله علیه و آله مردم را بر پیروی از این روش توصیه می فرماید :

«هرکه مؤمنی را شاد کند ، مرا شاد کرده و هرکه مرا شاد کند ، خدا را شاد کرده است» .(3)

پیشوایان دین ضمن توصیه بر شوخ طبع بودن ، بر حفظ وقار و رعایت متانت تأکید داشته و رعایت مرزهای آن را یادآور شده اند و همگان

ص:154


1- کنزالعمال ، جلد 3 ، صفحه 648 .
2- مستدرک الوسایل ، جلد 8 .
3- کافی ، جلد 2 ، صفحه 188 .

را از مسخره گی ، سبک سری ، ناسزاگویی ، دروغ و غیبت پرهیز داده اند .(1)

خداوند کسی را که در میان جمعی شوخی و بذله گویی می کند دوست دارد ، به شرط آنکه ناسزایی در سخنش نباشد به فرموده امامان معصوم ، «شوخی زیاد ، آبرو ، وقارواحترام انسانی رامی برد» (2)وبرای آدمی دشمن به وجودمی آوردوبه نوعی«نشانه حماقت است» .

از این رو شایسته است که جوان «جدّی اش بیشتر از شوخی اش باشد» .(3)

آبراهام مازلو روانشناس معاصر باجداسازی نوعی شوخی افراد خواستار شکوفایی، با سایر افراد ، در وصف شوخی آن دسته از افرادی که از سلامت روان کمتری

ص:155


1- کافی ، جلد 2 ، صفحه 663 .
2- کافی ، جلد 2 ، صفحه 663 .
3- غررالحکم ، جلد 2 ، صفحه 2197 .

برخوردارندچنین می نگارد:

1 شوخی خصمانه ، که سبب آزار افراد است .

2 شوخی ای که به تحقیر شخص یا گروهی دیگر می انجامد .

3 شوخی عصیان در برابر قدرت ، که نشانه های ضعف و وقاحت را با خود دارد .(1)

5 آراستگی

احساس لذت از زیبایی ها ، تناسب ها و پاکیزگی ها ، با سرشت انسان آمیخته شده است .(2)

به گفته علامه جعفری «انسان ، به ارتباط با زیبایی محتاج است ، بدون زیبایی ،

ص:156


1- زندگی ، صفحه 12 .
2- فطرت ، مرتضی مطهری ، صفحه 80 .

روح در تاریکی و خشونت ماده خسته می شود» . از این رو در فرهنگ دینی ما به نظافت و آراسته بودن که عامل فرح بخش زندگی است توصیه شده است .

امام صادق علیه السلام می فرماید: اِنَ اللّهَ یُحِبُ الْجَمالَ وَالتَّجْمیلَ وَ یُکْرِهُ الْبُؤْسَ وَ التَّباؤُسَ: خداوند زیبایی و آرامش را دوست دارد و نپرداختن به خود و ژولیده نشان دادن خود را ناخوش دارد.(1)

حضرت علی علیه السلام می فرماید : همان گونه که انسان برای افراد دور و بیگانه خود را می آراید برای نزدیکان و برادران دینی نیز باید بابهترین وضع خود راآراسته سازد .(2)

رسیدگی به موی سر و صورت ، رسیدگی به پوست ، عطر زدن ، مسواک

ص:157


1- امالی طوسی ، جلد 1 ، صفحه 275 .
2- کافی ، جلد 6 ، صفحه 43 .

زدن ، کوتاه کردن ناخن و پوشیدن لباس تمیز ، از جلوه های آراستگی است که در کاستن غم و اندوه و چیره سازی شادابی مؤثر است .

6 گردش

سیر و سفر ، روان و جسم انسان را سلامت می بخشد و با از بین بردن افسردگی ، نشاط و شادابی را جایگزین می سازد . امام صادق علیه السلام از سلامت آفرینی مسافرت چنین می فرماید : «سافِرُوا تَصِحُّوا : سفر کنید تا سالم باشید» (1)

امیر مؤمنان در بیان نقش سفر در برچیدن غم و اندوه می فرماید :

تَغَرَّبْ عَنِ الاَْوْطانِ فی طَلَبِ العُلی وَ سافِرْ فَفِی الاَْسْفارِ خَمْسُ فَوائِدٍ

ص:158


1- وسائل الشیعه ، جلد 8 ، صفحه 251 .

تَفَرُّجُ هَمًّ وَ اکتِسابِ مَعیشَةٍ وَ عِلْمٍ وَ آدابٍ وَ صُحْبَةِ ماجِدٍ (1)

یعنی : در جستجوی بزرگی ، از وطن دور شو و مسافرت نما که دارای پنج فایده است : غم و اندوه برچیده شود . روزی و علم و ادب و توفیق همنشینی بزرگان به دست می آید .

روزی امام صادق علیه السلام به منزل و تفریحگاه برادر خود ، عبداللّه بن محمد تشریف برد ، عمروبن حریث چون خدمت امام رسید ، عرض کرد : «فدایت شوم! چه شده که به اینجا آمده اید؟».

حضرت فرمود : «برای گردش» (2)

امام خمینی مکرر (ره) فرمود : «من نه یک ساعت تفریحم را برای درس گذاشتم

ص:159


1- 1 دیوان امام علی علیه السلام .
2- محاسن ، جلد 2 ، صفحه 461 .

و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح گذاشتم» . ایشان به نواده خود چنین توصیه می کرد :

تفریح داشته باش ، اگر نداشته باشی ، نمی توانی خودت را برای تحصیل آماده کنی (1)

7 رفاقت

دوستی ، سرمایه حیات است و صفای زندگی را در همدمی رفیق نیک می توان جست.

به فرمایش حضرت علی علیه السلام دوست،غم تنهایی راازجوان می رهاندوآرامش وسکون را به وی ارزانی می کند.

ص:160


1- برداشت هایی از سیره امام خمینی غلامعلی رجایی .

«اَلاِْخْوانُ جَلاءُ الْهُمُومِ وَ الاَْحْزانِ : برادران ، زنگار نگرانی و اندوه را از دل می زدایند» (1)

دانشمندان ، شادی را در کنار یار بودن و به فراق مبتلا نشدن می دانند .

دوستی رابطه ای است شخصی ، صمیمانه ، خصوصی و انحصاری که در آن همدلی و هم ذوقی به خوبی نمایان است . «دوست» همدم مهر و هم درد اندوه انسان است و نیازها ، آرزوها ، غم ها ، مشکلات ، ضعف ها و توانایی های آدمی را می داند ، به درستی او را درک می کند و به همین دلیل در ایجاد شادابی و نشاط در انسان می افزاید .

امیر مؤمنان علیه السلام دوست را نزدیک ترین خویشاوند دانسته و بر نقش آن در زدودن

ص:161


1- غررالحکم، جلد 9446 .

نگرانی و اندوه تکیه می نماید .

نفث حکیمی که مفرّح بود آب و می و لحن خوش و بوستان

هست و لیکن نبود نزد عقل هیچ مفرح چو رخ دوستان

8 ازدواج

پاکیزگی جوان در گرو همسرگزینی است . زیرا به هنگام ازدواج می توان نشاط ، آرامش و پاکی دل را جستجو کرد . قرآن کریم هنگامی که از ازدواج یاد می کند به آرام بخشی و فرح زایی آن اشاره می نماید :

«وَ مِنْ آیاتِه اَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجا لِتَسْکُنُوا اِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فی ذلِکَ لاَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» : و از نشانه های او اینکه از نوع خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد ، آری ، در این نعمت برای مردمی که می اندیشند

(162) شادی و آرامش

ص:162

قطعا نشانه هایی است».(1)

حضرت علی علیه السلام می فرماید :

«هرکس دوست دارد پاک و پاکیزه با خداوند ملاقات کند باید دارای همسر و همدم باشد و به دیدار محبوب برود» .(2)

ازدواج عامل رهایی فرد از تنهایی ، وسیله ای برای برآورده ساختن نیازهای روانی ، محلی برای بیان و تسکین خاطر ، کانونی برای ارائه دوستی ، صمیمیت و محبت و در مجموع وسیله ای برای ایجاد محیطی خصوصی برای نیل به آسایش ، آرامش و شادابی است .

زیباترین و کامل ترین کانونی را که می توان به عنوان یک الگو از آن

ص:163


1- 21 / روم .
2- بحارالانوار ، جلد 103 ، صفحه 220 .

یاد کرد ، زندگی مشترک امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام است .

امام به همسرخود چنین می فرماید:

«کُنّا کَزَوْجِ حَمامَةٍ فی اَبْکَةٍ مُتَمَتِّعینَ بِصِحَّةٍ وَ شَبابٍ»

(من تو همانند دو کبوتر در یک آشیانه از سلامتی و نشاط جوانی بهره می بردیم).(1)

شادی توأم با تکبّر

طبرسی در مجمع ذیل «اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحینَ»(2) فرموده : فَرِح به معنی تکبّر است در قرآن کریم بیشتر در شادی های مذموم آمده که منبعث از نیروی شهوانی و لذّت و توأم با خودپسندی است مثل «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ

ص:164


1- دیوان امام علی علیه السلام ، صفحه 86 .
2- 76 / قصص .

رَسُولِ اللّهِ : بازگذاشتگان بر ماندنشان بر خلاف رسول خدا و اینکه با او به جهاد نرفتند شادمان شدند» (1)

و در بعضی از آیات در شادی ممدوح به کار رفته مثل « وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللّهِ : آن روز مؤمنان در اثر یاری خدا مسرور می شدند» .(2)

«اِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ ... : قومش به قارون گفتند : از کثرت مال شادمان و متکبر مباش که خدا متکبران شادمان را دوست ندارد» (3)

شادی صاحبان زندگی مرفه

«تَعْرِفُ فی وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعیمِ : در چهره های آن ها طراوت و

ص:165


1- 81 / توبه .
2- 4 / روم .
3- 76 / قصص .

نشاط نعمت را می بینی» .(1)

شادی و آرامش (165)

«نَضْرَة» به معنی طراوت و نشاطی است که در صورت صاحبان زندگی مرفه نمایان است .

اشاره به اینکه نشاط و سرور و شادی در چهره های نیکان موج می زند و نیازی به سؤال نیست به عکس دوزخیان که اگر در چهره های آنها بنگری غم و رنج و اندوه از چهره هایشان نمایان است. (2)

ص:166


1- 24 / مطففین .
2- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد 26، صفحه 230.

شادی توأم با غرور

«ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ : این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید» (1)

«تَفْرَحُون» از ماده «فَرَح» به معنی شادی و خوشحالی است که گاهی ممدوح است و شایسته ، همان گونه که در آیه 4 5 سوره روم آمده است :

«وَیَوْمَئِذٍیَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ. بِنَصْرِاللّهِ...: و درآن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد. به سبب یاری پروردگار...» .

و گاه مذموم است و براساس باطل ، چنانکه در داستان قارون در آیه 76 سوره

ص:167


1- 75 / مؤمن .

قصص می خوانیم : «اِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحینَ : به خاطر بیاور هنگامی را که قومش به او گفتند این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد» .

البته این تفاوت باید از قرائن شناخته شود و پیداست که در آیه موردبحث «فرح» از نوع دوم منظور است «تَمْرَحُون» از ماده «مَرَح» به گفته جمعی از ارباب لغت و مفسران به معنی شدت فرح و گستردگی آن است .

آری این گونه شادی های توأم با غرور و غفلت و بی خبری و همراه با هوسرانی و شهوت ، انسان را به سرعت از خدا دور می کند و از درک حقایق بازمی دارد ، واقعیت ها را شوخی و حقایق را مجاز جلوه می دهد و چنین کسانی سرنوشتی جز آنچه در آیات فوق گفته شد ندارند .

ص:168

شماتت نوعی شادی

«وَ لَمّا رَجَعَ مُوسیآ اِلی قَوْمِهِ غَضْبانَ اَسِفا قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُونی مِنْ بَعْدی اَعَجِلْتُمْ اَمْرَ رَبِّکُمْ وَ اَلْقَی الاَْلْواحَ وَ اَخَذَ بِرَأْسِ اَخیهِ یَجُرُّهُ اِلَیْهِ قالَ ابْنَ اُمَّ اِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی فَلا تُشْمِتْ بِیَ الاَْعْدآءَ وَ لا تَجْعَلْنی مَعَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ : و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت ، گفت : پس از من ، بد جانشینانی برایم بودید ( و آیین مرا ضایع کردید ) آیا در فرمان پروردگارتان ( و تمدید مدت میعاد او در قضاوت ) عجله نمودید ؟ سپس الواح را افکند و سر برادر خود را گرفت ( و با عصبانیت ) به سوی خود کشید ، او گفت : فرزند مادرم ، این گروه مرا در فشار گذاردند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند بنابراین کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه

ص:169

ستمکاران قرار مده» .(1)

شادی و آرامش (169)

شَمِتَ : شَماتت : شادان شدن به بلای دشمن .

این لفظ در قرآن کریم فقط 1 بار بیان شده است و در واقع نوعی از شادی و نشاط را بیان می کند که حالت شماتت و تمسخر در آن باشد و در واقع هارون به موسی گفته: دشمنان را بی جهت شادمان مکن که آنها ببینند تو مرا عتاب و مؤاخذه می کنی و ازگرفتاری من شادشوند .

چهره های شاد و شاداب در روز رستاخیز

«وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ : چهره هایی در آن روز شاداب و باطراوت است .

«لِسَعْیِها راضِیَةٌ : چراکه از سعی و تلاش خود خشنود است (2)

ص:170


1- 150 / اعراف .
2- 8 و 9 / غاشیه .

اینان مردم شایسته کردار و درست اندیشی هستند که اثر نعمت و مهر خدا و شادی و شادمانی از سر و روی آنان هویداست و چهره هاشان فروزان است .

و این چهره های شادمان از ثمره تلاش و کوشش مترقّی خود در زندگی دنیا خشنودند و ارزانی دارنده آن مقام و نعمت ها را سپاس می گویند .(1)

انگورمیوه ای نشاط آور

«اِنَّ لِلْمُتَّقینَ مَفازا : برای پرهیزگاران مسلما پیروزی بزرگی است» .

«حَدائِقَ وَ اَعْنابا : باغ هایی سرسبز و انواعی از انگورها» .(2)

«حَدائِق» جمع «حَدیقَه» به معنی باغ و بستان خرم و سرسبز و پردرخت

ص:171


1- تفسیر بیان 30 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات فراهانی، جلد 30، صفحه 304.
2- 31 و 32 / نبأ .

است که دیوار گرداگرد آن کشیده شده و از هر نظر محفوظ است .

جالب اینکه از میان تمام میوه ها در این جا روی انگور تکیه شده به خاطر مزایای فوق العاده ای که این میوه در میان میوه ها دارد ، زیرا به گفته دانشمندان غذاشناس «انگور» علاوه بر اینکه از نظر خواص ، یک غذای کامل محسوب می شود و مواد غذایی آن بسیار نزدیک به شیرمادر است ، دو برابر گوشت در بدن ایجاد حرارت می کند و بنابراین انگور اعصاب را تقویت کرده و تولید نشاط کرده و به خاطر داشتن انواع ویتامین ها ، به انسان نیرو و توان می بخشد و او را شاداب می سازد .(1)

ص:172


1- تفسیر جوان 27 جلدی، دکتر محمّد بیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، جلد 26، صفحه 39.

شادی و نشاط از دیدگاه نهج البلاغه

نشاط در هدایت و یادخدا (1)

و از نشانه های پرهیزکاران این است که او را این گونه می بینی : در دینداری نیرومند ، نرمخو ، دوراندیش ، دارای ایمانی پر از یقین ، حریص در کسب دانش ، با داشتن علم بردار ، در توانگری میانه رو ، در عبادت فروتن ، در تهیدستی آراسته ، در سختی ها بردبار ، در جستجوی کسب حلال ، در راه هدایت شادمان و پرانرژی پرهیزکننده از طمع ورزی می باشد .

اعمال نیکوانجام می دهد و ترسان است،روز رابه شب می رساندباسپاسگزاری شب را به روزمی آورد با یاد خدا، شب می خوابد اماترسان و برمی خیزد شادمان و پرنشاط،

ص:173


1- نهج البلاغه ، خطبه 193 .

ترس برای اینکه دچارغفلت نشود و شادمانی برای فضل و رحمتی که به او رسیده است.

پرهیز از شادمانی دنیا

حضرت علی علیه السلام در رابطه پرهیز دادن از دنیاپرستی می فرمایند :

«همانا شما برادران دینی یکدیگرید ، چیزی جز درون پلید و نیت زشت شما را از هم جدا نساخته است نه یکدیگر را یاری می دهید و نه خیرخواه یکدیگرید و نه چیزی به یکدیگر می بخشید و نه به یکدیگر دوستی می کنید . شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنیا شادمان می گردید و از متاع بسیار آخرت که از دست می دهید اندوهناک نمی شوید .(1)

ص:174


1- نهج البلاغه ، خطبه 113 .

ارزش شادابی در کار

چیز اندک که با اشتیاق تداوم یابد ، بهتر از فراوانی است که رنج آور باشد .(1)

عوامل شادمانی

حضرت علی علیه السلام می فرمایند : ای کمیل ! خانواده ات را فرمان ده که روزها در به دست آوردن بزرگواری و شب ها در رفع نیاز خفتگان بکوشند . سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود ، هرکسی دلی را شاد کند ، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد که به هنگام مصیبت چون آب زلالی بر او باریدن گرفته و تلخی مصیبت را بزداید چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند .(2)

ص:175


1- نهج البلاغه ، حکمت 444 .
2- نهج البلاغه ، حکمت 257 .

جایگاه واقعی شادی ها در بیان قرآن ناطق علی بن ابیطالب علیه السلام

حضرت علی علیه السلام در نامه ای به ابن عباس (فرماندار مصر) فرمودند :

«همانا انسان گاهی خشنود می شود به چیزی که هرگز از دستش نمی رود و ناراحت می شود برای از دست دادن چیزی که هرگز به آن نخواهد رسید . ابن عباس خوشحالی تو از چیزی باشد که در آخرت برای تو مفید است و اندوه تو برای از دست دادن چیزی از آخرت باشد ، آنچه از دنیا به دست می آوری تو را خشنود نسازد . آنچه در دنیا از دست می دهی زاری کنان تأسف مخور و همت خویش را به دنیای پس ازمرگ وامگذار» .(1)

«همانا انسان از به دست آوردن چیزی خوشحال می شود که هرگز آن را از دست

ص:176


1- نهج البلاغه، نامه22 .

نخواهد داد و برای چیزی اندوهناک و غمگین است که هرگز به دست نخواهد آورد . پس بهترین چیز نزد تو در دنیا رسیدن به لذت ها ، یا انتقام گرفتن نباشد ، بلکه هدف تو خاموش کردن باطل یا زنده کردن حق باشد . تنها به توشه ای که از پیش فرستاده ای خوشحال باش و بر آنچه به جای می گذاری حسرت مخور» .(1)

نسبت شادی و دین

ارمغان دین برای بشر شادی ، بهجت و سرور به معنای واقعی و عمیق آن می باشد. دین هم بشر را با شادی واقعی آشنا کرده و هم راه رسیدن به آن و بهره مندی کامل از آن را پیش روی او نهاده است .

خواندن دعایی با شور و حال و نمازی با حضور قلب ، نجوایی شبانه و زمزمه ای

ص:177


1- نهج البلاغه ، نامه 66 .

عاشقانه ، کمک به انسانی افتاده ، نوازش یتیمی غمگین ، سیر کردن گرسنه ای بینوا ، زیارت بارگاه انسانی پاک ، دیدار وابستگان و گفت و گو با دوستی صمیمی که همگی از سفارش های دین و تعالیم پرمحتوای آن است ، همان سرور و نشاطی را به دنبال دارد که دیدن بهار طرب انگیز و صبح پرلطافت و قطره ای شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جویبار و وزش نسیم روح افزا .

هر دو نوع شادی برگرفته از یک حقیقت و هر دو جلوه ای از زیبایی و عظمت و کمال خداوند بزرگ و کریم است . نگاهی گذرا به تعالیم دینی نشان می دهد ، شادی و سرزندگی از آثار ایمان مذهبی است ؛ چراکه مذهب بر زمینه های پیدایش شادی سفارش کرده و نشانه هایش را ستوده است .

نداشتن نگرانی و اضطراب و غم و اندوه و رسیدن به اطمینان قلبی اساس هر نوع شادی است و این ممکن نیست مگر باایمان به قدرت مطلقی که سرچشمه همه

ص:178

نیکی ها است . (1) به همین دلیل ، عمیق ترین و عالی ترین شادی شادی ها و سرورها از آن مردان پاک سیرت و آشنا با خداوند است . در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله می خوانیم : «رَکْعَتانِ فی جَوْفِ اللَّیْلِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها : دو رکعت نماز در دل شب نزد من از دنیا و آنچه در آن است ، ارزنده تر و دوست داشتنی تر است» . (2)

حضرت صادق علیه السلام می فرماید : اگر مردم از فضیلت شناخت خداوند متعال آگاه بودند ، چشمان خود را به بهره های مادی که خداوند به دشمنانش بخشیده نمی دوختند و دنیای آن ها در نظرشان از چیزی که زیر پا لگد می کنند ، بی ارزش تر بود و از شناخت خداوند چنان لذت می بردند که گویا پیوسته در

ص:179


1- حدیث مهر ، سالنمای تحصیلی جوان 82 1381 .
2- علل الشرایع ، شیخ صدوق ، جلد 2 ، صفحه 363 .

باغ های بهشت با دوستان خدا، همنشین و همراهند .(1)

در دین اسلام دستورهای فراوانی که زمینه ساز شادی و سرور است وارد شده است : مانند سفارش به حسن خلق و گشاده رویی و دیدار برادران ایمانی با روی گشاده و چهره شکفته و تلاش برای شاد کردن مؤمنان ؛ چنان که در روایت آمده است: «اَلْقِ اَخاکَ بَوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ : با رویی گشاده با برادران ملاقات کن» .(2)

«اَیُّما مُسْلِمٍ لَقی مُسْلِما فَسَرَّهُ ، سَرَّهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ : هر مسلمانی که مسلمانی را ببیند و او را مسرور کند ، خداوند را شاد کرده است» .(3)

ص:180


1- میزان الحکمة ، جلد6 ، صفحه 155 ، ح 11937 .
2- میزان الحکمة ، جلد 1 ، صفحه 418 ، ح 1707 .
3- میزان الحکمة ، جلد 3 ، صفحه 439 ، ح 8466 .

در بهشت خانه ای است به نام خانه شادی ، تنها کسی که یتیمان و بچه ها را خوشحال کند به آن داخل می شود .(1)

بوی خوش عامل مهم شادمانی است و متقابلاً بوی بد عامل ناامیدی و افسردگی ؛ در روایات اسلامی توجه ویژه ای به استفاده از عطریات و بوی خوش شده است و خوشبو بودن از ویژگی های پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و از سنت های آن حضرت شمرده شده است ؛ حضرت صادق علیه السلام می فرماید : رسول خدا صلی الله علیه و آله برای بوی خوش بیش تر از خوراک خرج می کرد (2)

رنگ روشن شادی آفرین است ؛ در دین نیز به پوشیدن لباس های روشن و به

ص:181


1- میزان الحکمة ، جلد 3 ، صفحه 438 ، ح 8461 ، 8460 .
2- میزان الحکمة ، جلد 5 ، صفحه 574 ، ح 11021 .

ویژه سفید ، توجه زیادی شده است ؛ در حال نماز بر پوشیدن لباس سفید تأکید شده و پوشیدن لباس سیاه در این حال مکروه شمرده شده است ؛ در حدیثی از پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله آمده است : «اِلْبَسُوا الْبَیاضَ فَاِنَّهُما اَطْیَبُ وَ اَطْهَرُ وَ کَفِّنُوا فیها مَوْتاکُمْ ؛ لباس های سفید بپوشید ، چون بهتر و پاک تر است و مردگان خود را در آن آن ها کفن کنید» .(1)

در اسلام آراستگی ظاهری امتیازی برای فرد و یکی از نشانه های ایمان شمرده شده است . هر مسلمان مؤمنی از کودکی با حدیث «اَلنَّظافَةُ مِنَ الاْیمانِ» آشنا است ؛ نقش آراستگی ظاهر در آرامش و نشاط روحی و ایجاد شادی و انبساط فردی و اجتماعی انکارناپذیر است . کار جوهر آدمی و نشانه حیات او است ، انسان تنبل ،

ص:182


1- سفینة البحار ، شیخ عباس قمی ، جلد 1 ، صفحه 291 .

بهره اش از زندگی اندک و سلامتی اش در معرض خطر و شادابی اش بر باد است . کار و تلاش از انحرافات و لغزش ها جلوگیری می کند ، زمینه بسیاری از مفاسد اخلاقی و اجتماعی را از بین می برد و بر سر زندگی و نشاط می افزاید .

در روایات اسلامی به حدی بر اهمیت کار و تلاش در راه کسب روزی حلال و تأمین هزینه های زندگی تأکید شده که انسان غرق در شگفتی و حیرت می شود . حضرت صادق علیه السلام در روایتی می فرماید : فرد زحمتکش که برای رفاه خانواده اش می کوشد ، همانند مجاهد در راه خدا است .(1)

سیر و سفر در شهرها و سرزمین های مختلف و گشت و گذار در طبیعت و دیدن منظره های زیبا و آشنایی با ادب و رسوم ملت ها ، گذشته از فایده های فراوان مادی و

ص:183


1- میزان الحکمة، جلد4، صفحه119، ح7203 .

معنوی ، آدمی را از افسردگی می رهاند و به سلامتی جسم و روان و ایجاد شادمانی کمک شایانی می کند . از این رو ، دین مقدس اسلام مردم را بسیار بدان سفارش کرده است و تعبیر «سیروا فی الارض» را در آیات متعددی از قرآن می توان یافت(1) توصیه به شرکت در مجالس شادی مثل مجالس عروسی و ولیمه و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و خرید خانه و برگشت از حج و زیارت(2) که هدف از آن ها ایجاد انس و الفت و صفا بین مؤمنان و شاد و مسرور ساختن آن ها است ، گواه اهمیت دادن دین مبین به مقوله شادی و سرور است . سفارش به پوشیدن لباس های نیکو و زیبا و زینت کردن و معطر بودن و شادی کردن و شاد ساختن یکدیگر در اعیاد

ص:184


1- مثل 36 / نحل ، 69 / نمل و 11 / انعام .
2- سفینة البحار ، شیخ عباس قمی ، جلد 4 ، صفحه 763 .

اسلامی ، به ویژه عید سعید غدیر و تأکید بر صله ارحام و اطعام دادن و دست دادن و مصافحه با مؤمنان و زیارت آن ها و تبسم کردن به روی آن ها و هدیه دادن به آن ها، شاهددیگری برتوجه اسلام به این امر است .

باید دانست شادمانی تنها در لذت های مادی گذرا خلاصه نمی شود ، شادمانی واقعی در نزدیک شدن به هدف والای آفرینش و آراسته شدن به خصلت ها و خوی های انسانی و الهی است . به گفته ارسطو : «شادمانی عبارت است از پروراندن عالی ترین صفات و خصایص انسانی» (1)

بنابراین ، لذت و خوشی تنها با عوامل مادی به دست نمی آید . عوامل معنوی نیز در ایجاد شادی مؤثرند . گاهی انجام کارهایی که عادتا باید لذتبخش باشند ، نه تنها

ص:185


1- حدیث مهر ، سالنامه تحصیلی جوان 82 1381 .

لذتی به انسان نمی بخشد ، بلکه عذاب وجدان و و تشویش روحی نیز می آورد ؛ چراکه روح و وجدان آماده لذت بردن نیستند . یک غذای لذیذ یا رابطه جنسی و یا خانه بسیار زیبا ، اگر حرام و نامشروع و غیرمعقول باشد ، برای انسان سالم و طبیعی تلخ و ناگوارا است .

پرهیز از گناه در بیشتر مواقع ، پرهیز از لذت های مادی سطحی است ؛ ولی در عین حال شادی آور است ؛ زیرا روح آدمی به گونه ای است که گاه از پرهیز و ریاضت معقول سرخوش می شود . ارضای تمایلات به هر صورت و در هر شرایط شادی آور نیست . گاه پرهیز از لذت ، لذت بخش تر از نیل به لذت است (1)

اگر مادری برخلاف میل فرزند دلبندش او را از خوردن غذایی زیانبار بازداشت ،

ص:186


1- حدیث مهر ، سالنامه تحصیلی جوان 82 1381 .

آیا مانع شادمانی او شده است ؟ اگر پزشکی برای راحت ساختن بیماری که غده ای در مغز دارد ، با چاقوی تیز جراحی جمجمه اش را شکافت ، آن غده دردآور را بیرون آورد و او را از غم و درد جانکاه رهانید ، به او شادی نبخشیده است ؟ آیا درست است بگوییم این پزشک با شکافتن استخوان این بیمار او را آزرده ساخته و شادمانی را از او گرفته است ؟ آیا منع بیمار از بعضی غذاها و کارها ، محروم کردن او از سرور و شادمانی است ؟

آیا منع از شراب خواری که ارزنده ترین گوهر وجود آدمی یعنی عقل را محجوب و پوشیده می سازد و بزرگ ترین جنایت ها و زشت ترین کارها را آسان و زیبا جلوه می دهد ، بازداشتن انسان از شادی و شادمانی است ؟

آیا سفارش به دوری از تهمت و غیبت و دروغ و ریا و نگاه ناروا و رابطه ناسالم که زمینه ساز هزاران آسیب فردی و اجتماعی و بستر همه ناهنجاری های

ص:187

روانی و اجتماعی است ، دور کردن انسان از شادی است ؟

آیا سفارش کردن به ارتباط با کانون عظمت و کمال یعنی خداوند متعال و رسیدن به سکون و اطمینان قلب در پرتو این ارتباط که محور اصلی آموزه های دینی و مذهبی است ، شادی بخش نیست ؟

آیا دستور به نماز و عبادت و صله رحم و انفاق به تهی دستان و گذشت و بزرگواری و کمک به برادران دینی و پیشی گرفتن در نیکی و خوبی و تقوا و پاکدامنی و عفت و وقار و اخلاص در اعمال و تکبر نورزیدن و خودپسند نبودن و هزاران دستور فردی و اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی و سیاسی دیگر ، زمینه ساز شادی حقیقی و راستین بشر در دنیا و آخرت نیست ؟

ستودن اعمالی چون گریه از خوف خداوند و عظمت و کبریای او و گریستن بر خطاها و گناهان و نیز گریه و سوگواری در عزاداری اولیای الهی و انسان های برجسته

ص:188

و ممتاز و سفارش به آن ها ، به هیچ وجه با سرزندگی و نشاط ناسازگار نیست . گریه ای که از سر عشق به خداوند و یادآوری عظمت او باشد ، پیوند با دریای بی کران همه نیکی ها و زیبایی ها و سرچشمه همه شادی ها و بهجت ها است . گریستن بر مظلومیت اولیای الهی و جفایی که بر آنان رفته است ، در واقع گریستن بر پنهان شدن خورشیدهای تابان و زندگی بخش و چیرگی ظلمت و تیرگی بر آسمان انسانیت است ؛ چنین گریه ای نه تنها به افسردگی نمی انجامد بلکه به گواهی تاریخ و تجربه ، هماره نیروی معنوی و قدرت روحی و سرزندگی را افزایش می دهد و پویایی و تحرک جامعه انسانی را رونق می بخشد .

امام خمینی (ره) و تفریح

امام خمینی (ره) اهمیت خاصّی به تفریح می دادند و به بعضی از فرزندانشان سفارش می فرمودند که تفریح داشته باش اگر تفریح نداشته باشی نمی توانی خودت

ص:189

را برای تحصیل آماده کنی و هنگامی که می دیدند بعضی از فرزندانشان در روز تعطیلی مشغول درس خواندن هستند می فرمودند : به جایی نمی رسی چون باید موقع تفریح ، تفریح کنی و می فرمودند : باید در ساعت تفریح درس نخوانید و در ساعت درس تفریح نکنید و مکرّر می فرمودند : من در طول زندگی نه یک ساعت تفریح را برای درس گذاشتم و نه یک ساعت درس را برای تفریح .(1)

شادی در قرآن

شادی در قرآن ، جایگاه خاصی دارد و به گونه های مختلف ، مورد تأیید و توجه قرآن قرار گرفته است ، اما نه شادی بیهوده و عبث ، بلکه شادی توأم

ص:190


1- برداشت هایی از سیره امام خمینی (ره) ، جلد 1، 60، غلامعلی رجایی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام .

با اهداف الهی و انسانی و لذا آیات قرآن درباره شادی دو دسته اند ؛ دسته ای از آیات ، مؤمنین را دعوت به شادی نموده ؛ مانند آیه :

قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ : (ای رسول خدا !) به خلق بگو که شما باید منحصرا به فضل و رحمت خدا شادمان شوید (و به نزول قرآن مسرور باشید) که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که برای خود اندوخته می کنید» .(1)

بنابراین مردم به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او به این کتاب بزرگ الهی که جامع همه نعمت ها است باید خشنود شوند نه به جمع ثروت ها و بزرگی مقام ها و فزونی قوم و قبیله .

ص:191


1- 58 / یونس .

همچنین قرآن کریم ، زمانی که وعده الهی ، مبنی بر نصرت و پیروزی رومیان اهل کتاب بر مشرکان مجوس ، محقّق می شود ، می فرماید :

«...وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ.بِنَصْرِاللّهِ...:و درآن روز(که رومیان فاتح شوند) مؤمنان شاد می شوند به یاری خداوند» .(1)

بنابراین ، شادی ها براساس ارزش ها و اهداف مقدّس و پیروزی موحّدین بر مشرکین است .

دسته دیگری از آیات قرآن شادی را مذمّت نموده ؛ شادی های بیهوده ای که براساس ضد ارزش هاست . در اینجا به دو نمونه از آنها اشاره می شود :

1 قرآن کریم در داستان «قارون» که فردی خودخواه و مغرور بود

ص:192


1- 4 و 5 / روم .

و شادی های مستانه داشت ، از زبان قومش می فرماید :

اِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ الْفَرِحینَ : به خاطر بیاور هنگامی که قوم قارون به او گفتند : این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد» (1)

2 قرآن کریم ضمن بیان عذاب های دوزخیان می فرماید :

«ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الاَْرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ : این به خاطر آن است که به ناحق در زمین شادی می کردید و از روی غرور و مستی به خوشحالی می پرداختید» .(2)

ص:193


1- 76 / قصص .
2- 75 / مؤمن و تفسیر نمونه ، جلد 2 ، صفحه 176 .

جالب اینکه در آخر آیه می فرماید : «بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُونَ» که به معنای شادی به خاطر مطالب بی اساس ، یا شدّت فرح ، ... و شدّت فرح نوعا سر از همه این مسائل درمی آورد .(1)بنابراین ، آنجا که از شادی مذمّت شده به جهت همراه بودن شادی با گناه ، غفلت و فساد است .

در اینجا این سؤال مطرح می شود که راه شناخت شادی های ناروا از شادی های سازنده چیست ؟ پاسخ این است که تشخیص این دو نوع از شادی ها را می توان از قراینی چون انگیزه شرکت ، برنامه و محتوای مجلس ، نوع شرکت کننده های چنین مجالسی ، به دست آورد .

عناصر تعیین کننده شادی

بسیاری از مردم شادی را به ثروت ، شهرت و قدرت و ... می دانند امّا به تجربه

ص:194


1- 75 / مؤمن و تفسیر نمونه ، جلد 2 ، صفحه 176 .

ثابت شده است که ثروت به تنهایی شادی و خوشبختی نمی آورد .

دکتر «دیوید مایزر» در کتاب خود به نام «در جستجوی شادی» چه کسی شاد است و چرا ؟ کلیّه مقاله های تحقیقی را که در آمریکا ، کانادا و کشورهای اروپایی و غربی و برخی دیگر از کشورها درباره «شادی» به چاپ رسیده است به طور جامع بررسی می کند. وی ازاین بررسی های خود نتیجه می گیردکه رابطه ای بین ثروت و شادی وجودندارد و آرامش و شادی را نمی توان با پول خرید، وی همچنین نتیجه می گیرد که سنّ، جنسیّت، موقعیّت اجتماعی، محلّ زندگی ، نژاد و سطح تحصیلات کمک مؤثری به شادی انسان نمی کند.اوازافرادی که باآنان مصاحبه شده گفته های متعدّدی نقل می کند، نظیر«ترجیح می دهم تمام ثروت خانوادگی ام را باخانه ای پرازمحبّت عوض کنم» پول به هراندازه که باشد، نمی تواندتأثّر و غمی که از ناراحتی فرزندانم برایم به وجود آمده

ص:195

برطرف کند (1)

در عین حال می بینیم که بسیاری از مردم هنوز برای کسب شادی و خرسندی به دنبال ثروت اندوزی می روند در حالی که بسیاری از ثروتمندان بزرگ جهان شاد نیستند .

او می گوید : «همیشه علاقه مند بودم بدانم ، شادترین مردم جهان چه کسانی هستند و بدین منظور ، تحقیقات خود را در بازدید از کشورهای مختلف آغاز کردم . روزی با یکی از مهمانداران هواپیمای سوئیس در زمینه فوق صحبت کردم و پرسیدم

آیا شما خوشحال ترین مردم جهان هستید ؟ گفت : نه ، گرچه کشورمان بسیار زیبا و تمیز و منظّم است ؛ ولی بسیاری از خانواده های ما با داشتن دو فرزند از همسرانشان

ص:196


1- دکتر مهدی بهادری نژاد ، شادی و زندگی ، 26 و شرع و شادی ، 30 .

جدا شده و یا جدا می شوند . و دادگاه اکثرا بچه ها را به مادر واگذار می کند و پدر مجبور است بخشی از درآمدش را برای نگهداری از بچه ها بپردازد و هفته ای یک روز می تواند فرزندش را ببیند و من همیشه نگران تقاضای طلاق توسط همسرم و متلاشی شدن زندگی ام هستم . تنها جایی که به سؤال من جواب مثبت دادند ، در هندوستان بود که مهندس جوان هندی در پاسخ به سؤال من گفت ، ما هندی ها شادترین مردم دنیا هستیم ! با خود گفتم چگونه چنین چیزی ممکن است ؛ آنها با آن همه فقر ، شادتر از مردم آمریکا و سوئیس باشند . چگونه هندی ها با وجود اینکه مصرف سرانه منابع طبیعی شان حدود یک سی ام مصرف سرانه منابع طبیعی آمریکایی هاست ، از آنان شادتر می باشند ؟ و چگونه ممکن است یک هندی که تمام روز را زحمت می کشد و کار می کند تا زندگی خود را تأمین کند. و تمام زندگی اش بیش از چند روپیه نمی ارزد ، خوشحال تر از یک میلیونر آمریکایی باشد ؟ لذا سیر و سفری در هندوستان کردم و از

ص:197

نزدیک ، زندگی ساده و بی آلایش آنها را دیدم و فهمیدم که تنها ثروت نمی تواند برای انسان خوشبختی و شادی بیاورد» .

معیارهای غم و شادی

«غم و شادی» بستگی به معیار و ارزش هر فرد دارد . اصولاً میزان رشد فکری و بزرگی همّت و عظمت روح را از غم ها و شادی های هرکس می توان شناخت ؛ یکی خوشحالی اش به عفو و گذشت است و دیگری به انتقام . یکی غصّه می خورد که چرا مردم، خلاف می کنند ، دیگری غمش برای این است که چرا جلو خلافش رامی گیرند. طبق نظام ارزشی اسلام مطلوبیّت هر چیزی زمانی است که در مسیر کمال و سعادت انسان باشد و پیامبر و ائمّه معصومین علیهم السلام تلاش می کردند که شادی های مردم را جهت بدهند .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روزی که از مکّه به مدینه هجرت کردند ، مردم مدینه دو روز را

ص:198

عید می گرفتند و به تفریح و جشن می پرداختند . پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید : این دو روز چه خصوصیّتی دارد ؟ گفتند در دوران جاهلیّت این روز را این گونه سپری می کردیم . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «خدای سبحان بهتر از این دو روز را برای شما آورده و آن عید فطر و عید قربان است» .(1)

خلاصه اینکه : عید و شادی ما باید با عید کسانی که مادی فکر می کنند ، فرق داشته باشد ، عید یک مؤمن همان لحظه هایی است که بر شیطان و نفس خود غلبه پیدا می کند و عزای او آن روزی است که به گناه مبتلا می شود :

عید هرکس در درون وی بُوَد چون عزا آنجاست عیدش کی بُوَد

ص:199


1- التاج الجامع للاصول، جلد 1، صفحه305 .

عوامل چهارگانه شادی

عوامل ذیل را می توان از معیارهای شادی دانست :

1 اطاعت خداوند : شادی ، وقتی است که انسان توفیق طاعت خداوند را پیدا کرده باشد و از گناه ، دوری گزیند ؛ چنانچه علی علیه السلام می فرماید :

«سُرُورُ الْمُؤْمِنِ بِطاعَةِ رَبِّه وَ حُزْنُهُ عَلی ذَنْبِه : شادی مؤمن ، به طاعت پروردگارش می باشد و حزنش برگناه و عصیان است» .(1)

و در روایت دیگر به مناسبت عید فطر فرمود :

«اِنَّما هُوَ عیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّهُ صِیامَهُ وَ شَکَرَ قِیامَهُ : این عید برای کسی است که خداوند نماز و روزه اش را پذیرفته باشد و هر روزی که معصیتی صورت نگیرد ،

ص:200


1- میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 437 ، غررالحکم ، حدیث 5594 .

آن روز عید است» .(1)

از پیامبر صلی الله علیه و آله سؤال شد بهترین بندگان خدا چه کسانی هستند ؟ فرمود : آنهایی هستند که وقتی نیکی می کنند خوشحال می شوند و زمانی که بدی کردند طلب استغفار می کنند .(2)

علی علیه السلام فرمود : «اَکْثِرْ سُرُورَکَ عَلی ما قَدَّمْتَ مِنَ الْخَیْرِ وَ حُزْنَکَ عَلی ما فاتَ مِنْهُ : سرورت را زیاد کن بر آنچه از کارهای خیر برای آخرتت انجام داده ای و حزنت را به آنچه از کارهای خیر ، محروم گشته ای» .(3)

ص:201


1- نهج البلاغه قصار ، 428 .
2- میزان الحکمه ، ده جلدی ، جلد 2 ، صفحه 439 .
3- میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 437 .

عرض کرد : یابن رسول اللّه ! از پدر بزرگوارت شنیدم که می فرمود : بهترین روزی که سزاوار است بنده خدا در آن روز شاد باشد ، روزی است که توفیق خدمت و دستگیری از برادران مؤمن نصیب او گردد و امروز من موفّق شدم ده نفر از برادران فقیر که از فلان شهر نزد من آمده بودند ، به هر کدام از آن ها بخشش نمایم لذا از این جهت خوشحالم .

حضرت فرمود : «به جان خودم سوگند ! تو شایسته این شادی هستی اگر آن انفاق و بخشش خود را به وسیله منّت گذاشتن نابود نکرده باشی ...» .(1)

2 احیای ارزش ها : امام صادق علیه السلام فرمود :

«اَلسُّرُورُ فی ثَلاثِ خِصالٍ : اَلْوَفاءُ و رِعایَةُ الْحُقُوقِ وَ النُّهُوضُ فِی

ص:202


1- شیعه در پیشگاه قرآن و اهل بیت ، صفحه 261 .

النَّوائِبِ : شادی به سه خصلت است : وفاداری ، رعایت حقوق دیگران و ایستادگی در گرفتاری ها و مشکلات» .(1)

علی علیه السلام فرمود : «فَلْیَکُنْ سُرورُکَ بِمانِلْتَ مِنْ اخِرَتِکَ وَ لْیَکُنْ اَسَفُکَ عَلیمافاتَکَ مِنْها:بایدشادی توبه خاطرآنچه برای آخرت انجام داده ای و حزن وغمت برای محرومیت از آن باشد» .(2)

شبی که بنا شد علی علیه السلام در جای پیامبر صلی الله علیه و آله بخوابد تا حضرت از تیغ دشمنان درامان بماند از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید اگر من در بستر شما بخوابم جان شما به

ص:203


1- بحارالانوار ، جلد 78 ، صفحه 237 ، میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 436 .
2- میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 437 ، ابن ابی الحدید ، شرح نهج البلاغه ، جلد 15 ، صفحه 141 ، نامه 22 .

سلامت خواهد بود . وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله جواب مثبت داد حضرت علی علیه السلام لبخندی زد و به شکرانه این توفیق سجده شکر کرد .(1)

3 احیای حق یا از بین رفتن باطل : علی علیه السلام در نامه ای به «عبداللّه بن عباس» می فرماید : «امّا بعد : انسان گاهی مسرور می شود به خاطر رسیدن به چیزی که هرگز از دستش نمی رفت و گاهی محزون می شود به خاطر از دست دادن چیزی که هرگز به آن نمی رسد ، پس باید شادی تو به خاطر احیای حق یا نابودی باطل باشد» .(2)

4 تحوّل معنوی : شادی ، زمانی پسندیده است که در انسان تحولی ایجاد شود و انسان بتواند خطاهای گذشته خود را جبران کند و روزی که احساس کند خداوند

ص:204


1- وافی ، جلد 8 ، صفحه 882 .
2- میزان الحکمة ، جلد 7 ، صفحه 427 ، نهج البلاغه ، نامه 66 .

گناهان گذشته او را بخشیده . علی علیه السلام فرمود : «عید برای کسی است که بداند گناهانش بخشیده شده است» .(1)

بعضی از بزرگان فرموده اند : «لَیْسَ الْعیدُ لِمَنْ لَبِسَ الْجَدیدَ اِنَّمَا الْعیدُ لِمَنْ اَمِنَ الْوَعیدَ : عید ، به سرور و لباس نو پوشیدن نیست بلکه عید ، روزی است که به جهت دوری از گناهان از عذاب های الهی درامان باشد» .(2)

شرایط و آداب سه گانه شادی

شادی ، شرایط و آدابی دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می نماییم

ص:205


1- میزان الحکمة ، جلد 7 ، صفحه 427 .
2- بحارالانوار، جلد 40، صفحه 73، میزان الحکمة، جلد 7، صفحه 131.

1 گناه و معصیت نباشد

باید مجالس شادی ، همراه با گناه و معصیت نباشد ؛ چنانچه امام صادق علیه السلام فرمودند : «لا تَسْخَطُوا اللّهَ بِرضی اَحَدٍ مِنْ خَلْقِه وَ لا تَتَقَرَّبُوا اِلَی النّاسِ بِتَباعُدٍ مِنَ اللّهِ : خداوند را به غضب درنیاورید به خاطر رضایت و خشنودی احدی از مردم و نزدیک نشوید به مردم به وسیله دوری از خدا»(1)

و نیز امام صادق علیه السلام فرمود : «لا یَنْبَغی لِلْمُؤْمِنِ اَنْ یَجْلِسَ مَجْلِسا یُعصَی اللّهُ فیهِ وَ لا یَقْدِرُ عَلی تَغْییرِه : سزاوار نیست برای مؤمن در مجلسی بنشیند که معصیت خدا در آن می شود و نمی تواند جوّ مجلس را عوض کند» .(2)

ص:206


1- وسائل الشیعة ، جلد 11 ، صفحه 422 .
2- وسائل الشیعة ، جلد 11 ، صفحه 503 .

و متأسفانه گاهی شادی ها آنچنان همراه با گناه است که شادی مساوی با گناه است .

2 همراه با اذیّت و آزار نباشد

یکی از شرایط شادی و تفریح این است که با ، اذیت و آزار دیگران همراه نباشد، متأسفانه امروزه ، بسیاری از شادی ها همراه با اذیت و آزار دیگران است ؛ مانند بلندکردن صدای موسیقی و آهنگ های مبتذل ، مزاحمت های تلفنی ، کبوترپرانی ، انفجارهای تفریحی در شب های شادی ، جشن پتو که گاهی در جمع دانشجویان و جوانان انجام می دهد به این نحو که بر سر فردی پتو می اندازند و جمعی او را کتک می زنند ! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود :

ص:207

«مَنْ اذی مُؤْمِنا فَقَدْ آذانی: کسی که مؤمنی را آزاردهد، مرا آزارداده است».(1)

«هشام بن سالم» می گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود : خداوند می فرماید: «لَیَأْذَنَ بِحَرْبٍ مِنّی مَنْ اذی عَبْدِی الْمُؤْمِنَ: آن کس که بنده مؤمن مرا بیازارد، با من اعلان جنگ می دهد».

علی علیه السلام فرمود :

«اَلْمُسْلِمُ م-َنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِه وَ یَدَه اِلاّ بِالْحَقِّ : مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبانش در آسایش باشند مگر جایی که باید (به حقّ) برخورد کند (مانند امر به معروف و نهی از منکر) .(2)

ص:208


1- بحارالانوار، جلد 67، صفحه 72؛ نهج الفصاحه، حدیث 3037.
2- نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 166 .

3 میانه روی در غم و شادی

در زندگی انسان ، هم غم و هم شادی ، هر دو از نیازهای روح هستند و باید هر کدام به مقدار لازم وجود داشته باشد ؛ زیرا اگر سراسر زندگی انسان ، مملوّ از غم و ناراحتی باشد ، روح انسان فرسوده و آسیب سختی می بیند ، همچنین اگر تمام زندگی انسان مشحون از شادی و خوشی باشد ، منشأ غفلت و دور شدن از خداوند می گردد . پس شادی ها باید به حدّی باشد که انسان را از تعهّد و سوز و همدردی جدا نکند و همچنین غصه ها و اندوه ها نیز نباید به حدّی باشد که مایه افسردگی روح ، یأس و دلسردی پدید آورد .

بعضی تصور می کنند که زندگی فقط شادی است در حالی که حزن و غم نیز لازمه زندگی می باشد . و بعضی نیز فکر می کنند زندگی ، فقط غم ، درد و مصیبت است ، در

حالی که انسان به شادی و نشاط هم نیاز دارد . افراط و تفریط در غم و شادی ، نشانه

ص:209

نوعی بیماری روحی است و تعادل در غم و شادی ، نشانه «سلامت روح» است .

علی علیه السلام فرمود : «پارسایان در سختی ها چنانند که گویی در آسایش و راحتی فرود آمده اند ، آنها با سختی ها و بلاها همان اندازه اُنس دارند که با راحتی ها» .(1)

شادی های پسندیده

1 ملاقات با برادران دینی

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در وصیّت خویش به علی علیه السلام فرمود :

«یا عَلی ! ثَلاثٌ فَرِحاتٌ لِلْمُؤْمِنِ فِی الدُّنْیا : لِقاءُ الاِْخْوانِ وَ الاِْفْطارْ مِنَ الصِّیامِ وَالتَّهَجُّدُ فی آخِرِ اللَّیْلِ: ای علی! برای مؤمن در دنیا سه خوشحالی است :

ص:210


1- نهج البلاغه فیض الاسلام ، خطبه 192 .

دیدار برادران دینی ، افطار از روزه و شب زنده داری در آخر شب» .(1)

2 شنا

یکی از تفریحات سالم و مفید «شنا» است .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

«خَیْرُ لَهْوِ الْمُؤْمِنِ السَّباحَةُ : بهترین تفریح مؤمن ، شناست» .(2)

3 ذکر و یاد خدا

یکی ازعوامل نشاط و دلخوشی مؤمنین ، یاد خداست . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بخشی ازحدیث معراج می فرماید :

«نَعیمُهُمْ فِی الدُّنیا ذِکری و مَحَبَّتی و رِضائی مِنْهُم : دلخوشی

ص:211


1- بحارالانوار ، جلد 77 ، صفحه 52 .
2- صدوق ، امالی .

مؤمنان در دنیا به ذکر ، محبت و رضای من است» .

کسی که به خدا محبّت دارد ، طبعا به یاد اوست و از یاد او لذّت می برد و تمام دلخوشی و لذّتش به این است که به یاد او مشغول باشد ؛ چنانکه در دعای سحر امام سجاد علیه السلام می خوانیم : «بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبی ... : با یاد تو دلم زنده است.» اگر یاد تو نباشد ، دل من می میرد ؛ چون به غیر تو دلخوشی و امیدی ندارم .

شادی های ناپسندنه گانه

شادی های ناپسندنه گانه

در شریعت اسلام ، برخی از شادی ها ناپسند و مذموم است و مؤمنان باید از آنها بپرهیزند . در ذیل برخی از شادی های ناپسند را می آوریم :

1 شادی های تمسخرآمیز

یکی از شادی های منفی ، شادی های ظاهری تمسخرآمیز است که به منظور تحقیر و تضعیف حق ، انجام می شود ؛ مانند خنده فرعون در برخورد با دلایل

ص:212

منطقی و معجزات روشن حضرت موسی علیه السلام چنانکه قرآن کریم می فرماید :

«فَلَمّا جاءَهُمْ بِایاتِنا اِذا هُمْ مِنْها یَضْحَکُونَ : چون آیات ما را بر آنها آورد ، او را مسخره کردند و خندیدند» .(1)

این شیوه همه طاغوت ها و جاهلان متکبّر است که می خواهند بدین وسیله به دیگران بفهمانند که اصلاً دعوت آنها قابل بررسی ، مطالعه و جوابگویی نیست و ارزش یک برخورد جدّی را ندارد .(2)

در عصر حاضر نیز متکبّران و افراد خودخواه و فاسد ، چنین رفتارهایی را به صورت های متنوّع ، به زبان فیلم ، طنز و ... دارند و برای اینکه حرف باطل خود را به کرسی بنشانند و زیربار حرف حق نروند ، برای آنها هر قدر دلیل و برهان

ص:213


1- 47 / زخرف .
2- تفسیر نمونه ، جلد 21 ، صفحه 79 .

آورده شود باز ، با خنده تمسخرآمیز ، سعی می کنند دلایل طرف خود را نادیده بگیرند و بر باطل ، اصرار ورزند . قرآن کریم در این زمینه می فرماید :

«اِنَّ الَّذینَ اَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذینَ امَنُوا یَضْحَکُونَ : همانا (امروز) بدکاران بر اهل ایمان می خندند (و مسخره می کنند)» .(1)

بدکاران ، پیوسته به مؤمنان می خندند ؛ خنده ای که از روح طغیان ، کبر ، غرور و غفلت ناشی می شود . غافل از اینکه روزی می رسد مؤمنان به آنها بخندند ؛ چنانچه قرآن کریم می فرماید :

«فَالْیَوْمَ الَّذینَ امَنُوا مِنَ الْکُفّارِ یَضْحَکُونَ : پس امروز (که روز جزای نیک و بد است) اهل ایمان به کفار می خندند»(2)

ص:214


1- 29 / مطففین .
2- 34 / مطففین .

آری ، روز قیامت ، بازتابی از اعمال انسان در دنیاست و در آنجا باید عدالت الهی اجرا شود و عدالت ، ایجاب می کند که در آنجا مؤمنان پاکدل به کفار لجوج ، معاند و استهزاء کننده بخندند . و این خود نوعی عذاب دردناک برای مغروران متکبر است .

در بعضی از روایات از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است : «در روز قیامت ، دری از بهشت به روی کفّار گشوده می شود و آنها به گمان اینکه فرمان آزادی از دوزخ و ورود به بهشت به آنها داده شده است ، به سوی آن حرکت می کنند . هنگامی که به آن می رسند،ناگهان دربسته می شود و این کارچندبارتکرارمی گردد و مؤمنان که در بهشت نظاره گر آنند ، به آنها می خندند» .(1)

ص:215


1- تفسیر نمونه ، جلد 26 ، صفحه 288 .

2 شادی به زشتی ها

افراد زشتکار دو دسته اند ؛ دسته ای که به راستی از عمل خود شرمنده اند و نجات این دسته بسیار آسان است . دسته دیگر هستند که نه تنها احساس شرمندگی نمی کنند ، بلکه به قدری مغرور و از خود راضی هستند که از اعمال زشت و ننگینشان خوشحالند و حتّی به آن مباهات می کنند و دوست دارند مردم از آن ها تمجید کنند . قرآن کریم درباره چنین افرادی می فرماید :

«لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ یَفْرَحُونَ بِمآ اَتَوْا وَ یُحِبُّونَ اَنْ یُحْمَدُوا بِما لَمْ یَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ اَلیمٌ : ای پیغمبر ! مپندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که از مردم به اوصاف پسندیده ای که هیچ در آنها وجود ندارد ، آنها را ستایش کنند ، البته گمان مدار که از

ص:216

عذاب خدا رهایی یابند بلکه برای آنها عذاب دردناکی خواهد بود» .(1)

از این آیه استفاده می شود که فرح و سرور در برابر کار نیکی که انسان توفیق انجام آن را یافته ، اگر به صورت معتدل باشد و مایه غرور و خودپسندی نگردد ، نکوهیده نیست .(2)

3 شادی به لغزش های دیگران

شکّی نیست که هرکسی در طول زندگی ، لغزش ها و اشتباهاتی دارد و گاهی در موقعیّت هایی قرار می گیرد که ممکن است مورد مضحکه و خنده دیگران قرار بگیرد؛ مانند لکنت زبان ، توپوق زدن در سخن گفتن ، یا به زمین خوردن و یا شکست های زندگی که نباید در چنین مواقعی ، خوشحال شویم .

ص:217


1- 188 / آل عمران .
2- تفسیر نمونه ، جلد 3 ، صفحه 210 .

علی علیه السلام فرمود :

«لا تَفْرَحْ بِسَقْطَةِ غَیْرِک فَاِنَّکَ لا تَدْری ما یَحْدُثُ بِکَ الزَّمانُ : به لغزش دیگران خوشحال مشو ؛ زیرا تو نمی دانی که زمانه با تو چه خواهد کرد» .(1)

4 خنده های بی مورد

عرب بادیه نشینی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید در حالی که بر ماده شتری چموش سوار بود پس از عرض سلام شترش او را از آن حضرت دور می کرد . در اثر تکرار این جریان همراهان پیامبر به او خندیدند مرد عرب ناراحت شد و شترش را کشت . اصحاب به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردند ، مرد عرب شترش را کشت حضرت فرمود : بله دامن های شما پر از خون آن شتر است شما خندید و او از رفتار شما

ص:218


1- میزان الحکمة ، جلد 7 ، صفحه 149 .

عصبانی شد و آن را کشت .(1)

5 شادی به گناه

از شادی های ناپسند ، شادی به گناه و عصیان است . علی علیه السلام فرمود :

«التَّبهُّجُ بِالْمَعاصی اَقْبَحُ مِنْ رُکُوبِها : شادی به گناه ، زشت تر است از انجام آن» (2)

در روایت دیگر از امام سجاد علیه السلام نقل شده که فرمودند : «بپرهیز از خوشحالی به گناه چراکه خوشحالی به گناه از خود گناه بدتر و بزرگ تر است» .(3)

ص:219


1- محجة البیضاء ، جلد 5 ، صفحه 233 .
2- میزان الحکمة ، جلد 3 ، صفحه 463 .
3- میزان الحکمة ، جلد 3 ، صفحه 463 .

6 شادی با دروغ

از شادی های ناپسند ، ایجاد شادی با گفتار دروغ است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :

«وَیْلٌ لِلَّذی یُحَدِّثُ فَیَکْذِبَ لِیَضْحَکَ بِهِ الْقَومَ وَیْلٌ لَه ! وَیْلٌ لَه! وَیْلٌ لَه!: وای بر کسی که سخنی دروغ بگوید تا مردم را بخنداند، وای بر او، وای بر او، وای بر او» .(1)

7 شادی برمصیبت مظلومان

حق و باطل ، همیشه بوده اند و همیشه مظلومانی در تاریخ به دست ظالمان و ستمگران کشته شده اند و بزرگ ترین ظلم تاریخ ، ظلم به اهل بیت و شهادت جانسوز سالار شهیدان امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش بود .

ص:220


1- بحارالانوار،جلد77، صفحه88 .

بنی امیّه ، آل زیاد و آل مروان به جای اینکه اشکی برای شهادت آنها بریزند و ناراحت و متأثر باشند ، از این جنایت بزرگ تاریخ ، شادی کردند . در فرازی از زیارت عاشورا آمده است :

«وَ هذا یَومٌ فَرِحَتْ بِه آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ» .

«روز عاشورا روزی است که آل زیاد و آل مروان شادی کردند و سوت و کف زدند و با شادی و سرور خود رضایت و ارتباط خود را با این فاجعه تاریخ به تماشا گذاشتند و لعن و نفرین ابدی را مستحقّ خود ساختند ، امروز هم اگر ظلمی در هر جای جهان صورت بگیرد و کسی به آن ظلم،خشنود و شادمان باشد، شریک ظالم خواهدبود.

8 شادی بر مخالفت از فرمان های پیامبر صلی الله علیه و آله

یکی از شادی های ناپسند ، شادی بر مخالفت از فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله است که بارها در زمان پیامبر ، توسط مسلمان نمایان و منافقان انجام می گرفت . قرآن کریم در این

ص:221

باره می فرماید : «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللّهِ وَ کَرِهُوآا اَنْ یُجاهِدوُا بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللّهِ ... : تخلّف جویان (از جنگ تبوک) از مخالفت با رسول خدا صلی الله علیه و آله خوشحال شدند و کراهت داشتند که با اموال و جان های خود در راه خدا جهاد کنند ...» .(1)

قرآن کریم در ادامه آیات قبل ، به آنها می فرماید: «فَلْیَضْحَکُوا قَلیلاً وَ لْیَبْکُوا کَثیرا جَزآءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ : آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند ، این جزای کارهایی است که انجام می دادند» .(2)

9 شادی مستانه به خاطرمال و ثروت

داشتن مال و ثروت ، ارزش و افتخار محسوب نمی شود ، مهم نحوه استفاده از

ص:222


1- 81 / توبه .
2- 82 / توبه .

مال و ثروت است ، اگر در مسیر صحیح و درست استفاده شود و دارنده آن به دارایی خود مغرور نشود ، ارزش دارد . قرآن کریم درباره قارون می فرماید :

«اِنَّ قاروُنَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسی فَبَغی عَلَیْهِمْ وَاتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما اِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ اوُلِی الْقُوَّةِ ... : همانا قارون یکی از ثروتمندان قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آن قدر گنج و مال به او دادیم که بر دوش بردن کلیدهای آن گنج ها صاحبان قوت را خسته می کرد» .(1)

قارون ، به جای اینکه از این همه ثروت ، در مسیر صحیح استفاده کند ، مغرورانه می گفت : «این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آورده ام» . و مال و ثروت خود را به رخ مردم می کشید و خودنمایی می کرد تا اینکه قومش به او گفتند :

ص:223


1- 76 / قصص .

«...لاتَفْرَحْ اِنَ اللّهَ لایُحِبُ الْفَرِحینَ...:این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی کنندگان مغرور را دوست نمی دارد».(1)

قرآن کریم در آیه دیگر درباره افراد کم ظرفیت می فرماید :

«وَلَئِنْ اَذَقْنهُ نَعْمآءَ بَعْدَ ضَرّآءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنّیآ اِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ : و اگر آدمی را به نعمتی پس از محنتی رسانیم ، مغرور و غافل شود که دیگر روزگار زحمت و رنج من سر آمده ، سرگرم شادمانی و مفاخرت گردد» .(2)

پیامدهای چهارگانه شادی های ناروا

پیامدهای چهارگانه شادی های ناروا

شادی های ناروا ، پیامدهایی را به دنبال دارد که به چند نمونه از آنها اشاره می نمائیم :

ص:224


1- 76 / قصص .
2- 10 / هود .

1 جنگ و دعوا

شادی های مستانه و افراطی ، گاهی موجب تنش و برخورد با دیگران می شود و در نتیجه به جنگ و دعوا کشیده می شود . علی علیه السلام فرمود :

«رب طرب یعوذ بالحرب : چه بسا خوشی و شادی که به جنگ و دعوا منتهی می شود» .(1)

2 ذلت و رسوایی

بعضی ازشادی هابه جهت توأم بودن بافسادوگناه،سرانجام به ذلّت ورسوایی شخص می انجامد. علی علیه السلام فرمود :

«مَنْ تَلذَّذَ بِمَعاصِی اللّهِ اَوْرَثَهُ اللّهُ ذُلاًّ : کسی که از گناهان و معاصی ، لذّت

ص:225


1- میزان الحکمة ، جلد 7 ، صفحه 426 ، غررالحکم ، حدیث 5456 .

ببرد ، خداوند او را ذلیل خواهد نمود» .(1)

3 هلاکت و سقوط

یکی از سنّت های الهی این است که هرگاه جامعه ای به خوشگذرانی ، عیاشی و تن پروری روی آورد ، دیر یا زود ، سقوط خواهد کرد . و در مقابل ، جوامعی که میانه روی در معاش ، تلاش و صرفه جویی در زندگی را شعار خود قرار می دهند ، سربلند خواهند بود ؛ چنانکه ملت «ژاپن» در عصر ما توانست بعد از جنگ جهانی از این حربه برای سربلندی خود، بهره گیرد.

به همین جهت است که قرآن مجید وقتی از سقوط ملّت ها سخن می گوید ، از این واقعیت ، تحت عناوین : مترفین ، فاسقین و ... یاد می کند ؛ چنانچه در جایی

ص:226


1- میزان الحکمة ، جلد 3 ، صفحه 463 .

می فرماید : «وَ اِذا اَرَدْنا اَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً اَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیرا : و ما چون اهل دیاری را بخواهیم (به کیفر گناه) هلاک سازیم ، پیشوایان و متنعمان آن شهر را امر کنیم (به طاعت لیکن آنان) راه فسق و تبهکاری و ظلم در آن دیار پیش گیرند (و مردم به راه آنها می روند) آنگاه تنبیه و عقاب ما تحقق خواهد یافت ، آنگاه همه را (به جرم بدکاری) هلاک سازیم» (1)

در مورد دیگر در همین رابطه چنین تأکید می کند :

«وَ کَمْ اَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها فَتِلْکَ مَساکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ اِلاّ قَلیلاً وَ کُنّا نَحْنُ الْوارِثینَ : و چه بسیار شده ما اهل دیاری را که به هوسرانی و خوشگذرانی پرداختند ، هلاک کردیم ، این خانه های ویران آنان است

ص:227


1- 16 / اسراء .

که بعد از آنها جز عده قلیلی در آن دیار سکونت نیافت» .

و در سوره توبه ، در مورد درخواست صاحبان مکنت از سوی خدا مبنی بر اینکه آنها را از رفتن به جنگ معذور بدار ، چنین آمده است : «وَ اِذآا اُنْزِلَتْ سُورَةٌ اَنْ امِنُوا بِاللّهِ وَ جاهِدوُا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ اُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَکُنْ مَعَ الْقاعَدینَ : و هرگاه سوره ای نازل شد که امر به ایمان به خدا و جهاد با همراهی رسول در راه دین خدا کرد (ثروتمندان آن "منافقان" از حضور تو تقاضای معافی از جهاد کرده و گفتند ما را از معاف شدگان محسوب دار» (1)

در سوره فرقان می خوانیم وقتی خداوند معبودهای مشرکین را مورد بازخواست قرار می دهد و می فرماید : آیا شما آنها را گمراه کردید و یا آنکه آنها

ص:228


1- 86 / توبه

شخصا به چنین انحرافی دست زدند ؟ آنان در مقام پاسخ می گویند :

«... وَ لکِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ اباءَهُمْ حَتّی نَسُوا الذِّکْرَ وَ کانُوا قَوْما بُورا : لکن تو این کافران و پدرانشان را متمتع به دنیا و نعمت های آن گردانیدی تا آنکه از فرط سرگرمی به دنیای پست فانی ، ذکر تو و قرآن عظیم تو را که سرمایه سعادت بود ، فراموش کردند و مردمی شقی و تبهکار روزگار بودند» (1)

چنانکه ملاحظه می فرمایید ، در تمامی این آیات ، عامل سقوط ، انحراف و گناه و از زیر بار تکلیف جهاد شانه خالی ، همان بهره مندی از رفاه مادی و سرگرم شدن به مظاهر زودگذر آن است .

آری ، این قانون خلقت است ، هر ملتی که به راحتی و عیش ، خوی کند ، باید

ص:229


1- 18 / فرقان .

ذلیل شود .(1)

4 عذاب الهی

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْاَذْنَبَ ذَنْبا وَ هُوَضاحِکُ دَخَلَ النّارَ وَ هُوَباکٍ: کسی که گناه کند در حالی که می خندد، در قیامت داخل آتش جهنم می شود در حالی که گریان است».(2)

شادی و نشاط در سیره معصومان علیهم السلام

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مظهر انسان کامل بود . و قرآن او را به «خُلق عظیم» یاد نموده در سیره آن حضرت آمده است : «گشاده رو بود و همیشه تبسم بر لب داشت» .(3)

ص:230


1- آیت اللّه محمدی گیلانی، قرآن و سنن الهی دراجتماع بشر، صفحه240(نشرسایه).
2- 2 وسائل الشیعة ، جلد 11 ، صفحه 268 .
3- المیزان (عربی) ، جلد 6 ، صفحه 209

و شادی در چهره اش نمایان بود ، هنگامی که از چیزی خوشحال می شد ، می فرمود : «اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلی هذِهِ النِّعْمَةِ ؛ حمد و سپاس خدا را بر این نعمت» . و زمانی که غمگین می شد ، می فرمود : «اَلْحَمْدُلِلّهِ عَلی کُلَّ حالِ : حمد مخصوص خداوند است در هر حال» .(1)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روزهای عید ، غسل می کرد و بر خود عطر می زد و اگر یکی از اصحابش را غمگین می یافت ، با مزاحی او را شاد می ساخت ، او لباس مرتب و مناسب بر تن می کرد و خود را می آراست (2) و می فرمود :

«اِنَّ اللّهَ یَبْغُضُ الْوَسَخَ و الشَّعَثَ : خداوند کثیفی و ژولیدگی را

ص:231


1- سنن البنی ، صفحه 328 ، حدیث 378 .
2- وسائل الشیعة ، جلد 3 ، صفحه 344 .

مبغوض می دارد» .(1)

علی علیه السلام که از کودکی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همنشین بود ، بسان آن حضرت ، قلبی مهربان و چهره ای متبسم ، زبانی شیرین و اخلاقی خوش داشت . با اصحاب ، به نشست و برخواست صمیمانه می پرداخت و کسانی را که غصه دار و عبوس می دید ، شادمان می ساخت ، در برخورد با اصحاب ، اهل مزاح و شوخی بود .

حضرت فاطمه علیهاالسلام که زندگانی کوتاه او همراه با فراز و نشیب های فراوان و گاه حوادث تلخ بود ، در فرصت های مناسب ، برای زدودن غبار غم از چهره شوهر عزیزش لب به مزاح و شوخی می گشود و با شوخی ملیح و زیبا ، غنچه خنده بر لبان علی علیه السلام شکوفا می ساخت ، شادکامی و خوشحالی آن پاک بانو ، زمانی به

ص:232


1- نهج الفصاحة ، حدیث 741 .

اوج خود می رسید که خود را به دور از لغزش ها و عمل ناپسند می یافت .

نمونه هایی ازشادی های اهل بیت علیهم السلام

نمونه هایی ازشادی های اهل بیت علیهم السلام

وقتی زندگی پربار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را مطالعه می کنیم ، به موارد بسیاری برخورد می کنیم که ائمه معصومین در موارد ، اظهار شادی نموده اند ، اینک به چند نمونه از آنها اشاره شود :

1 احیای مکتب اهل بیت علیهم السلام

از جمله شادی های اهل بیت ، «شادی به احیای مکتب است» ، این معنا از روایاتی چند استفاده می شود که به برخی از آن ها اشاره می نمائیم :

امام صادق علیه السلام فرمود : هر کدام از شما که تقوی پیشه کند و متدیّن و امین باشد می گویند جعفری است و من خوشحال می شوم .

امام عسگری علیه السلام فرمود : «فَاِنَّ الرَّجُلَ مِنْکُمْ اِذا وَرِعَ فی دینِهِ وَ صَدَقَ فی

ص:233

حَدیثَهُ وَ اَدَّی الاَْمانَةَ وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ النّاسِ قیلَ هذا شیعی فَیَسُرُّنی ذلِکَ ثُمَّ قالَ اتَّقُو اللّهَ وَ کُونُوا زَیْنا وَ لا تَکُونُوا شَیْنا جَرُّوا اِلَیْنا کُلَّ مَوَدَّةٍ : اگر کسی از شیعیان در دین خود ورع ورزد و راستگو و امانتدار باشد و با مردم نیکو رفتار کند می گویند او شیعه است و این مرا خوشحال می سازد سپس فرمود : تقوی پیشه کنید و مایه زینت ما باشید نه موجب ننگ ما ، دوستی ها را به سوی ما جلب کنید .(1)

2 عرض اعمال و دیدن کارهای خوب شیعیان

یکی از بحث هایی که در رابطه با غم و شادی معصومان علیهم السلام مطرح است ، بحث عرض اعمال است . معصومان علیهم السلام از اعمال خوب و بد پیروانشان با خبر می شوند ؛ اگر اعمال خوبی داشته باشند ، شاد می شوند و اگر عکس این باشد ،

ص:234


1- بحارالانوار ، جلد 78 ، صفحه 372 .

محزون و ناراحت می شوند . ریشه این ، بحث از قرآن است که می فرماید :

«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ اِلی عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ : بگو عمل کنید ، سپس خداوند و فرستاده او و مؤمنان ، اعمال شما را می بینند و به زودی به سوی کسی باز می گردید که پنهان و آشکاررامی داندوشمارابه آنچه عمل می کردید، خبرمی دهد».(1)

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود :

«تُعْرَضُ الاَْعْمالُ عَلی رَسُولِ اللّه اَعْمالُ الْعِبادِ کُلَّ صَباحٍ ، اَبْرارُها وَ فُجّارُها ، فَاحْذَرُوها وَ هُوَ قَولَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ "وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ" : تمام اعمال مردم هر روز صبح به پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه می شود ،

ص:235


1- 105 / توبه .

اعمال نیکان و بدان ، بنابراین ، مراقب اعمالتان باشید و این مفهوم گفتار خداوند است که می فرماید : بگو عمل کنید ، پس خداوند و فرستاده او و مؤمنان ، اعمال شما را می بینند» .(1)

در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمودند :

«اِنَ الاَْعْمالَ تُعْرَضُ عَلینَبِیّکُم کُلُ عَشَیَّةِ الْخَمیسِ فَلْیَسْتَحِ اَحَدُکُمْ اَنْ تُعْرَضَ عَلینَبیِّه الْعَمَلَ الْقَبیحَ: تمام اعمال شما برپیامبرتان هر عصر پنج شنبه عرضه می شود، بنابراین ، باید از اینکه عمل زشتی از شما بر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه شود ، شرم کنید» .(2)

ص:236


1- تفسیر نمونه ، جلد 8 ، صفحه 125 .
2- تفسیر نمونه ، جلد 8 ، صفحه 125 و نیز در بصائر الدرجات ، یازده روایت در این زمینه وجود دارد .

در اینجا چند نمونه از روایاتی که خوشحالی و یا ناراحتی ائمه معصومین علیهم السلام را از اعمال امت بیان می کند ، نقل می کنیم :

1 «داوود رقّی» می گوید : بر امام صادق علیه السلام وارد شدم ، حضرت فرمود :

«یا داوُود ! اَعْمالُکُمْ عُرِضَتْ عَلی یَوْمَ الْخَمیس فَرَأَیْتُ لَکَ فیها شَیْئا فَرِحَنیوَذلِکَ صِلَتُکَ لاِِبْنِ عَمِّکَ:ای داوود!اعمال شمابرمن عرضه شد ودراعمال تو چیزی دیدم که مرا خوشحال کرد و آن صله و بخشش تو به پسرعمویت بود» .(1)

2 «سماعه» می گوید : از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود : «چرا به پیامبر صلی الله علیه و آله بدی می کنید و او را ناراحت می نمایید» . مردی گفت : قربانت گردم ! چگونه ما به پیامبر صلی الله علیه و آله بدی می کنیم؟!

ص:237


1- بحارالانوار ، جلد 23 ، صفحه 347 .

حضرت فرمود : «آیا نمی دانید که اعمال شما بر پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه می شود ؟ پس رسول خدا صلی الله علیه و آله را با گناهان خود ناراحت نکنید» .(1)

3 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود : «فاطِمَةُ بَضعةٌ مِنّی یَسرُّنی مایَسرُها وَیُبْغُضنی ما یُبغِضُها (2): فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است ، آنچه او را خوشحال کند ، مرا خوشحال می کند و آنچه او را به خشم می آورد ، ما را نیز به خشم می آورد» .(3)

ص:238


1- بحارالانوار ، جلد 73 ، صفحه 36 ، وسائل الشیعه ، جلد 11 ، صفحه 39 .
2- سیدابن طاووس ، طرائف ، ترجمه : داوود الهامی ، صفحه 381 ، نوید اسلام . بحارالانوار ، جلد 43 ، صفحه 24 ، حدیث 20 .
3- میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 229 .

جمع بندی و نتیجه گیری

آدمی در پستی و بلندی دنیا ، هر روز تجاربی را می آموزد ، شاید مطلوب خود را آموخته باشد و یا بی راهه رفته باشد، آن هایی که به محبوب و مطلوب خود رسیده اند، آرامند . امّا آن هایی که راه را کج رفته اند ، دشمنی های زیادی مثل حسد ، بخل ، خوف ، حزن و ... در درون خودفراهم کرده اند . اگر دل را به هر تعلق دنیایی بسپریم ، در رنجیم ، چراکه روزی آن را از دست می دهیم ، اما اگر به هر تعلق دنیایی دل نسپریم و بدانیم برای آزمون و امتحان الهی ، هر روز مقداری از این دنیا در دست کسی است ، اگر به مقامی برسیم ، خوشحال نمی شویم و یا اگر چیزی از دستمان رفت نگران نیستیم . دنیا اگر از دست دادنی نبود ، به ما نمی رسید و چون به ما رسیده ، معلوم می شود که از دست ما هم می رود ، چه بهتر که ما هم اکنون به آن دل نبندیم و چه زیباست که دل را در گرو چیزی قرار دهیم که ماندنی و جاودانه

ص:239

است که همان ذکر و یاد خدای رحمان است و رحیم ، بخشنده و کریم .

امام صادق علیه السلام فرمودند : اِنَّ القَلْبَ یَتَلَجْلَجُ فِی الجَوْفِ یَطْلُبُ الحَقَّ ، فَاِذا اَصابَهُ اطمَأَنَّ وَقَرَّ : همانا دل در درون آدمی به دنبال حق می گردد و چون به آن رسید آرام و قرار گیرد .(1)

کسی که خواهان آرامش و آسایش در زندگی است ، پیوسته باید به یاد حق باشد و این یاد حق تنها عامل آرامش است و دیگر نه فقدان چیزی او را نگران می کند و نه برخورداری از متاعی او را به وجد می آورد و به راستی که دل فقط به یک چیز آرام می گیرد و آن یاد حق است و راز مطلب آن است که خداوند به ما از خود ما

ص:240


1- میزان الحکمه ، محمد ری شهری ، انتشارات دارالحدیث ، چاپ اول ، جلد 10 ، صفحه 4986 ، حدیث 16939 .

نزدیک تر است .

وَاعْلَمُوآا اَن َّاللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِه : بدانید که خدا میان آدمی و دلش حائل می گردد (1)

دل ها به دست اوست و مقلب القلوب و تسلی دهنده دل ها تنها خداست .

آنهایی که دل در گرو ایمان و اعتقاد به خدای سبحان و متجلی نمودن صفات الهی قرار داده اند ، سرانجامی نیکو و عاقبتی درخشان را برای خود می خرند و پاداش خویش را از خالق می گیرند .

لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً یَرْضَوْنَهُ ... : و خداوند آنان را به جایگاهی که آن را می پسندند درخواهد آورد .(2)

ص:241


1- 24 / انفال .
2- 59 / حج .

کسانی که ایمان را سرلوحه زندگی خویش قرار داده و در سایه آن ، آرامش خود را استمرارمی بخشند، بهشت رابرای خودتضمین می کنند وبه آنهااینگونه خطاب می شود :

اُدْخُلُوها بِسَلامٍ امِنینَ : با سلامت و ایمنی در بهشت داخل شوید .(1)

بهای بهشت را آنانی درک می کنند که لطافت اسلام را فهمیده اند و در پناه بیرق ایمان ، سرمه دعا را بر چشم های شب زنده دار خویش کشیده اند و دوشادوش همسری مهربان سال های سرد و گرم را با آسایش می گذرانند تا فرداهایی آرام را نظاره گر باشند .

شادابی ، نشاط ، شادی ویژگی مثبت هر انسانی است که به زندگی معنا بخشیده ، او را در فعالیت ها و نیل به موفقیت ها تقویت می کند .

ص:242


1- 46 / حجر .

3 شادی ائمه از شاد کردن مؤمنین

امام صادق علیه السلام فرمود : «وقتی مؤمنی را شاد کردید ، تنها او شاد نمی شود ، بلکه ما نیز شاد می شویم» (1)

27 نکته برای آرامش و نشاط

1 با افراد آرام و بانشاط نشست و برخواست کنید .

2 به هر جایی که می خواهید بروید چند دقیقه زودتر حرکت کنید با این کار ، نه مجبوریدعجله کنیدونه دچارفشارعصبی شوید .

3 به مسائل کوچک فکر نکنید .

4 چای را با شکوفه بهارنارنج یا نعناع و یا چای سبز بنوشید .

ص:243


1- میزان الحکمة ، جلد 4 ، صفحه 439 .

5 کفش مناسب بپوشید زیرا کفش مناسب موجب آرامش می شود .

6 از همان که هستید راضی باشید در نتیجه احساس آرامش بیشتری خواهید کرد .

7 به گذشته فکر نکنید زیرا گذشته دیگر وجود ندارد .

8 ریخت و پاش ها را مرتب کنید تا به آرامش برسید .

9 به خاطر آرامش خودتان هرچه زودتر از بدی های دیگران گذشت نمایید زیرا منتقل کردن احساس ناراحتی برای شخص فرستنده زیانبارتر است تا طرف مقابل .

10 در محل زندگی خود گل و گیاه نگه دارید تا اکسیژن بیشتری دریافت کنید و در نتیجه به آرامش بیشتری برسید .

11 از لباس های رنگ روشن و پارچه های الیاف طبیعی استفاده کنید .

12 بدوید که دویدن از بهترین راه های غلبه بر فشار روانی است .

13 زندگی را ساده بگیرید تا فشار روانی کمتری بر شما وارد شود .

ص:244

14 به هنگام عصبانیت حوله مرطوب و گرم روی صورت خود قرار دهید .

15 وانمود کنید که فرد آرامی هستید .

16 در استخر شنا یا در جایی پر آب مانند وان حمّام چند دقیقه شناور بمانید .

17 آنچه که باعث نگرانی شما می شوند روی دفتری یادداشت نموده و سپس یکی یکی احتمال وقوع آنها را بازنگری کنید آنگاه خواهید دید بسیاری از آنها تحقق نخواهد یافت .

18 لحظه های زیبای زندگیتان را بنویسید و سپس همه آنها را بیاد بیاورید .

19 گریه کردن ، هم اثرات احساسی دارد . و هم فیزیکی گهگاهی گریه کنید .

20 دعا کنید که از روش های رسیدن به آرامش است .

21 به دریا بروید زیرا آب دریا و صدای امواج آن موجب آرامش است .

22 قبل از طلوع آفتاب بیدار شوید و سحرخیز باشید .

ص:245

23 کارکردن فشار عصبی را کم می کند و به شما کمک می کند احساس خوبی داشته باشید.

24 آنقدر ورزش کنید تا عرق کنید و سپس بیست دقیقه به ورزش ادامه دهید .

25 برای اینکه زیربارقرض و فشارعصبی ناشی از آن نروید قبل ازخریدفکر کنید آن چیزی را که می خواهید بخرید آیاقدرت خریدش را دارید یا نه ، آنگاه خرید کنید.

26 اگر می خواهید به آرامش برسید بیشتر میوه و سبزیجات خام ، ماست ، شیر ، تخم مرغ و ... بخورید .

27 در مکان های مذهبی بنشینید ، زیرا فضاهای مذهبی همچون مساجد و زیارتگاه ها در شما احساس آرامش ایجاد می کند .(1)رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنّا

ص:246


1- نکته برای آسودگی خاطر ، پاول ویلسون ، مترجم سپیده قدیانی .

منابع

1 تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، انتشارات اسلامی ، جلد 2 .

2 تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، انتشارات اسلامی ، جلد 9 .

3 تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، انتشارات اسلامی ، جلد 11 .

4 تفسیر المیزان ، علامه طباطبایی ، انتشارات اسلامی ، جلد 26.

5 تفسیرنمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد22.

6 تفسیرنمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد26.

7 تفسیرنمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، جلد28.

8 تفسیرجوان، محمدبیستونی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، جلد8.

9 تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، چاپ اول ، جلد 10 .

10 تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول ، جلد 16 .

ص:247

11 تفسیر جوان ، محمد بیستونی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، چاپ دوم ، جلد 26 .

12 تفسیرنور،محسن قرائتی،انتشارات مرکزفرهنگی درس هایی ازقرآن، چاپ اول ، جلد 6 .

13 تفسیر نوین ، محمدتقی شریعتی ، انتشارات درخشان ، جلد 30 .

14 نهج البلاغه ، محمد دشتی ، انتشارات مشرقین ، چاپ ششم .

15 میزان الحکمه، محمد ری شهری، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، جلد 5 .

16 میزان الحکمه، محمد ری شهری، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، جلد10.

17 میزان الحکمه، محمد ری شهری، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، جلد13.

18 نصایح ، آیت اللّه مشکینی ، انتشارات الهادی ، چاپ هفدهم .

19 دنیاشناسی و دنیاگرایی ، آیت اللّه جوادی آملی ، انتشارات اسراء ، چاپ اول .

ص:248

20 سیره علمی و عملی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آیت اللّه جوادی آملی ، انتشارات اسراء .

21 دورنمایی از زندگانی موسی بن جعفر علیه السلام ، انتشارات نسل جوان .

22 جلوه های نیایش، موسوی کلانتری دامغانی، انتشارات پیام آزادی، چاپ اول.

23 پژوهشی پیرامون تدبردرقرآن،ولی اللّه نفی پورفر، انتشارات اسوه،چاپ دوم.

24 لطائف عرفانی برگرفته از آثار امام خمینی (ره) ، مجید زمانپور ، انتشارات پازینه ، چاپ اول .

25 حلیة المتقین، علامه مجلسی، انتشارات هجرت، چاپ پنجم.

26 صحیفه سجادیه ، انتشارات فقیه ، چاپ سوم .

27 مبارزه با افسردگی ، دکتر محمد خدایاری فرد ، دانشگاه تهران ، چاپ اول .

28 زبان روح ، شفای تن ، ولفگانگ وایکرت ، مترجم محمدطاهر طاهر .

ص:249

ص:250

فهرست مطالب

موضوع صفحه

مقدمه••• 7

شادی چیست ؟••• 11

تعریف آرامش ••• 13

آرامش دل های طوفان زده در گرو ایمان به خداست••• 14

آرامش واقعی در پرتو ایمان و تقوا••• 20

منظور از نوید و مژده این جهان و جهان دیگر که در آیه شریفه آمده، چیست؟••• 24

دل آرام گیرد ز نام خدای••• 26

(250)

ص:251

فهرست مطالب

موضوع صفحه

آرامش بیشتر، ایمان برتر••• 29

موهبت خدا بر مردم با ایمان••• 30

انفاق آرامش بخش است••• 34

آرامش شبانگاهی••• 37

برخی از عوامل آرامش ••• 44

نقش خواب در آرامش انسان••• 44

مسکن مایه آرامش••• 49

همسران یکدل آرامش بخش یکدیگرند••• 54

(251)

ص:252

فهرست مطالب

موضوع صفحه

دو وسیله مهم آرامش••• 57

آرامش بخش واقعی خداست••• 58

عوامل هشتگانه نگرانی و پریشانی••• 59

چگونه دل با یاد خدا آرام می گیرد••• 66

ذکر خدا چیست و چگونه است ؟••• 68

تأثیر توجه به خدا در قدرت روحی و آرامش••• 72

نگرانی و اضطراب محصول فراموشی خداست••• 76

(252)

ص:253

فهرست مطالب

موضوع صفحه

تعریف آرامش••• 78

عوامل اضطراب و افسردگی••• 79

عوامل نه گانه دلگرمی و آرامش••• 81

تجسمی از آرامش••• 86

اسلام ، پناهگاه امنیت و آرامش••• 90

دعا زمینه ساز آرامش••• 92

ارتباط نماز و آرامش••• 99

(253)

ص:254

فهرست مطالب

موضوع صفحه

آرامش شبانه••• 107

همسر خوب نمادی از آرامش••• 128

آسایش حقیقی••• 134

نشاط چیست ؟••• 142

به سوی شادابی••• 143

دین و اصل شاد زیستن••• 145

(254)

ص:255

فهرست مطالب

موضوع صفحه

شادابی و گونه های آن••• 149

ایمان••• 149

طبیعت ••• 151

ورزش••• 152

شوخ طبعی••• 153

آراستگی ••• 156

گردش ••• 158

رفاقت ••• 160

ازدواج••• 162

(255)

ص:256

فهرست مطالب

موضوع صفحه

شادی توأم با تکبّر••• 164

شادی صاحبان زندگی مرفه••• 165

شادی توأم با غرور••• 167

شماتت نوعی شادی••• 169

چهره های شاد و شاداب در روز رستاخیز••• 170

انگور میوه ای نشاط آور••• 171

شادی و نشاط از دیدگاه نهج البلاغه••• 173

(256)

ص:257

فهرست مطالب

موضوع صفحه

پرهیز از شادمانی دنیا••• 174

ارزش شادابی در کار••• 175

عوامل شادمانی••• 175

جایگاه واقعی شادی ها در بیان قرآن ناطق علی بن ابیطالب علیه السلام ••• 176

نسبت شادی و دین••• 177

امام خمینی (ره) و تفریح••• 189

شادی در قرآن••• 190

(257)

ص:258

فهرست مطالب

موضوع صفحه

عناصر تعیین کننده شادی••• 194

معیارهای غم و شادی••• 198

عوامل چهارگانه شادی••• 200

اطاعت خداوند ••• 200

احیای ارزش ها ••• 202

احیای حق یا از بین رفتن باطل••• 204

تحول معنوی ••• 204

(258)

ص:259

فهرست مطالب

موضوع صفحه

شرایط و آداب سه گانه شادی••• 205

گناه و معصیت نباشد ••• 206

همراه با اذیّت و آزار نباشد ••• 207

میانه روی در غم و شادی••• 209

شادی های پسندیده••• 210

ملاقات با برادران دینی ••• 210

شنا ••• 211

ذکر و یاد خدا••• 211

(259)

ص:260

فهرست مطالب

موضوع صفحه

شادی های ناپسند نه گانه••• 212

1 شادی های تمسخرآمیز••• 212

2 شادی به زشتی ها••• 216

3 شادی به لغزش های دیگران••• 217

4 خنده های بی مورد••• 218

5 شادی به گناه••• 219

6 شادی با دروغ••• 220

(260)

ص:261

2

فهرست مطالب

موضوع صفحه

7 شادی بر مصیبت مظلومان••• 220

8 شادی بر مخالفت از فرمان های پیامبر صلی الله علیه و آله ••• 221

9 شادی مستانه به خاطر مال و ثروت••• 222

پیامدهای چهارگانه شادی های ناروا••• 224

1 جنگ و دعوا••• 225

2 ذلت و رسوایی••• 225

3 هلاکت و سقوط••• 226

4 عذاب الهی••• 230

(261)

ص:262

فهرست مطالب

موضوع صفحه

شادی و نشاط در سیره معصومان علیهم السلام ••• 230

نمونه هایی از شادی های اهل بیت علیهم السلام ••• 233

1 احیای مکتب اهل بیت علیهم السلام ••• 233

2 عرض اعمال و دیدن کارهای خوب شیعیان••• 234

جمع بندی و نتیجه گیری••• 239

3 شادی ائمه از شاد کردن مؤمنین••• 243

27 نکته برای آرامش و نشاط••• 243

(262)

(26

ص:263

ص:264

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109